به گزارش آرمان، یکی از مشکلات اصلی کشور ما، متاسفانه مساله بیکاری و نبود درآمد کافی برای گذران زندگی است. مسئولان هم که از صبح تا شب در حال تلاش هستند که این مشکلات را ریشهکن کنند، مثلا ما فیلترینگ را بهعنوان یک منبع درآمد در نظر نداشتیم اما خودش به صورت خودجوش درآمدزا شد. به این صورت که مسئولان ابتدا از اساس با اینترنت مشکل داشتند. به همین دلیل یکی از آنها شاید قصد داشت که برق را قطع کند تا کسی نتواند وارد اینترنت شود اما با وساطت مسئولان دیگر بیخیال شد.
بعد با خودشان گفتند که یعنی چی مردم به اینترنت میروند؟ اینترنت یک چیز خارجیست، پس باید مثل سیگار فیلتر شود (چون هر دو مضر هستند). بعد اینترنت که نه اما شبکههای اجتماعی زیادی فیلتر شد. برخی از شبکهها پس از اینکه مردم در آن عضو شدند و برخی دیگر هنوز شروع به کار نکرده، فیلتر شدند. مثلا توئیتر هنوز راه نیفتاده بود که فیلتر شد. مدیر این شبکه هم گفت: «بابا بذارید سایت بیاد بالا، شاید توش مطالب علمی گذاشتیم.» یکسری از سایتها مثل یوتیوب هم فیلتر شد، چون برخی مسئولان احتمالا خودشان از آن استفاده نمیکنند، پس چون استفاده نمیکنند، لزومی هم نمیبینند که مردم از آنها استفاده کنند.
در نتیجه با فیلترکردن شبکههای اجتماعی یک عده خیلی شیک و مجلسی فیلترشکن میفروشند. فیلترشکنها را هم فیلتر میکنند تا شما ویپیاِن بخرید.همین خودش اشتغالزایی نیست؟ درآمدزایی نیست؟ طلبکار هم هستید؟ حالا ممکن است وقتی وارد توئیتر میشوید، از حجم حضور مداوم مسئولان در این شبکههای اجتماعی شاخ دربیاورید و از خودتان بپرسید: «اینها با چه فیلترشکنی میان توئیتر؟». اما نباید نیمهخالی لیوان را نگاه کنید.
این عزیزان شبکههای اینچنینی را فیلتر میکنند برای ما، خودشان هم در راستای فداکاری به این شبکهها میروند تا ما ببینیم چگونه آسیب میبینند و ما این کار را انجام ندهیم. در نتیجه باید رویه برعکس شود، ما که آنقدر در شبکههای اجتماعی حضور نداریم، اما برخی مدیران در اینستاگرام و توئیتر حسابی جولان میدهند. پس این شبکهها را برای چه کسی فیلتر میکنند؟ برعکسش درست نیست؟ آیا وقت آن نرسیده مردم، برق را قطع کنند تا مسئولی به اینترنت نرود و روزی نیمساعت کار ممکلت بیشتر پیش برود.
- 10
- 6