خواهرم که از بيستوچهار ساعت روز، بيستوسه ساعتش را در فضاي مجازي ميگذراند و هفتاد درصد صفحههاي فيک در اينستاگرام براي او ميباشد؛ طبق معمول سرش در گوشي بود و زير لب هر دقيقه يکبار ميگفت: «چرا من مثل اينها نميشم آخه!!!»
ناراحتي را از چهرهاش متوجه شدم و پرسيدم: «چيشده؟ از چي ناراحتي؟»
گفت: «از چيزي ناراحت نيستم، فقط اعصابم بهم ريخته.»
گفتم: «خب چرا؟»
گفت: «هرچقدر از اين صفحههاي آموزش حرکات ورزشي، ورزش هاي مختلف رو ياد ميگيرم و امتحان ميکنم، هرچقدر که داروهاي گياهان و محصولات لاغري رو از اينستاگرام سفارش ميدم و ميخرم ، روي لاغر شدنم هيچ تاثيري نداره!»
بعد از روي مبل بلند شد و روبهروي آينه ايستاد و بيني و لبها و گونههايش را با دست نشان داد و گفت: «همه اين اجزاي صورتم به عمل زيبايي نياز داره، بايد شبيه مدلهاي اينستاگرامي، کاملا بينقص بشم.»
چرخي زد و به خودش اشاره کرد و گفت: «اگه تا يکسال آينده، رژيمم رو نگه دارم و هيچنوع چربي و شيرينياي نخورم، احتمالا تا يکسال آينده، بتونم هيکلي شبيه اونها درست کنم.»
گفتم: «اينقدر سعي نکن شبيه کسي ديگه بشي، چرا ميخواي نسخه کپي باشي وقتي ميتوني بهترين خودت باشي؟»
خودم از سنگينبودن بار اين جمله، تا مرز ديسک کمر پيش رفتم و برادرم در حالي که سيب ميخورد از آشپزخانه بيرون آمد و رو به من گفت: «تو هم خسته نشدي از بس حرفاي شعاري ميزني؟ خب بنده خدا حق داره (به خواهرم اشاره کرد) منم اگه هيکل و قيافه اين رو داشتم، دوست داشتم شبيه بقيه بشم!»
خواهرم گفت: «تو سيبت رو گاز بزن.»
برادرم گفت: «دارم از تو دفاع ميکنم ها!»
گفتم: «کي ازت خواست دفاع کني؟ من واقعيت رو ميگم. آدم بايد شبيه خودش باشه، نبايد شبيه کسي ديگه بشه!»
برادرم گفت: «بازم شعار، همش شعار!»
خواهرم گفت: «ميشه بس کنيد؟ بحثکردن شما الان روي حال من تاثيري نداره، من واقعا خسته شدم از اين وضع!»
گفتم: «همينجوريش هم خوبي، لازم نيست شبيه کسي بشي.»
پدرم وارد هال شد و گفت: «قضيه چيه؟ کي ميخواد شبيه کي بشه؟»
خواهرم گفت: «من شبيه مدلهايي که داروهاي لاغري را تبليغ ميکنن.»
پدرم گفت: «تو هنوز نااميد نشدي؟ هزينههاي مصرف اينترنتون کم بود، هزينه داروهاي لاغري تو هم هرماه داره بيشتر ميشه!»
برادرم گفت: «بابا اينترنت و لاغري نخواستيم، شما فقط توي اين گرما کولر رو خاموش نکن، بقيه هزينهها با من!»
با صداي نوتيفيکشن پيام، به سمت گوشيام پريدم و خبري که برايم ارسال شده بود را بلند خوندم:
«اينستاگرام صفحات تبليغ جراحي پلاستيک و رژيم لاغري را حذف ميکند.»
طرفداران «نگاه مثبت به بدنمان» از اقدام جديد شبکه اجتماعي اينستاگرام استقبال کردند. بر اساس تغيير جديد قرار است که بعضي از پستها فقط براي کاربران زير ۱۸سال و بعضي که درباره محصولاتي است که بهطور معجزهآسا باعث لاغري ميشود، بهطور کامل حذف شود.
خواهرم گفت: «واي خيالم راحت شد، اگه اين صفحات حذف بشن، با خيال راحت به پرخوريام ادامه ميدم و ديگه لاغري برام مهم نيست.»
برادرم گفت: «خداروشکر که مشکلت حل شد.»
ميخواستم بگم که خب خودت قبلتر اين صفحات رو آنفالو ميکردي که ترجيح دادم سکوت کنم!
شهرزاد خان محمدی
- 16
- 3