به گزارش آفتاب یزد، این چندماهه آن قدر ترمز بریده سخن گفته و از خود کلیپهای متفاوت منتشر کرده است که کسی از در خواستش برای صدور مجوز در جهت تجمع اعتراضی به شرایط فعلی کشور متعجب نشد: «با استناد به اصل ۲۷ قانون اساسی و با هدف اعتراض به اقدامات و تهدیدات دولت آمریکا و دخالتهای پیداو پنهان انگلیس در امور داخلی ایران و روشنگری پیرامون فریبکاری و اجحافات تاریخی آنان علیه ملت ایران و همچنین اعتراض به شرایط نابسامان اقتصادی، سوءتدبیرها و ضعفهای آشکار مدیریتی و اشتباهات مکرر در تصمیمات کلان کشور، به ویژه در حوزه اقتصادی در خواست صدور اجتماع مردمیرا دارد.»
این درخواست در کانالها و شبکههای اجتماعی منتشر شد، عده ای از آن استقبال کردند و عده خیلی زیادی نیز آن را به سخره گرفتند، برخی میگفتند احمدی نژاد حق چنین در خواستی را دارد و گروهی هم با یادآوری دوران هشت ساله ریاست جمهوری او ، این نکته را یادآور شدند که مگر خود دولت احمدی نژاد در آن اوقات چند بار اجازه چنین مجوزهایی را داد؟
هرچه بود اینکه چند روز پیش همزمان با تجمعات اعتراضی جدید، احمدی نژاد این درخواست را نوشت و نمایندهای هم برای پیگیری آن تعیین کرد، قرار بود این تجمع در روزی تاریخی یعنی ۲۸ مرداد! برگزار شود .
اما هرچه به این روز نزدیکتر میشدیم، «کان لم یکن تلقی شدن»درخواست احمدی نژاد هم محسوس ترمینمود... تا اینکه سرانجام روز گذشته اعلام شد استانداری تهران با درخواست احمدینژاد برای برگزاری تجمع موافقت نکرده است . بهرام سرمست رئیس کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در این مورد به ایلنا گفت: «تاکنون درخواستی از سوی احزاب برای برگزاری تجمعات نداشتیم اما یک درخواستی از سوی آقای احمدی نژاد به وزیر کشور داده شد که ما آن را به استانداری ارجاع دادیم که این نهاد با استناد به ماده ۱۳ احزاب چون شرایط لازم را نداشتند، موافقت نکردند.»وی تاکید کرد: « تقاضای تجمع را باید دبیران احزاب به فرمانداری ارائه دهند. »
اولین بار نبود اما این اولین باری نیست که طی ماههای اخیر احمدی نژادیها تقاضای برگزاری تجمع میکنند. بعد از حوادث دی ماه ۹۶ ، یعنی سوم بهمن ماه سال گذشته بود که هفت تن از مقامات ارشد دولتهای نهم و دهم با ارسال نامه ای خطاب به وزیر کشور خواستار صدور مجوز تجمع مردمیبرای اعلام اعتراض به برخی روندهای جاری در کشور و انتقاد از شرایط اقتصادی شدند. آنها در آن نامه آورده بودند:
«اینک در استفاده از حقوق مصرح در اصول ۸ و ۲۷ قانون اساسی ، اینجانبان بنا داریم که از مردم برای بیان نظرات و اعتراض آرام و قانونمند خود به نحوه اداره کشور توسط قوای گوناگون و برخی از سیاستها و رفتارها به خصوص در امور اقتصادی و اجتماعی ، دعوت به اجتماع نماییم تا جهانیان یک بار دیگر شاهد باشند ملت بزرگ ، فرهنگ ساز و تمدن آفرین ایران که ۳۹ سال پیش برای تحقق ارزشها و آرمانهای بلند الهی - انسانی، انقلاب شکوهمند اسلامیرا برپا کرد، حقوق اساسی و مسلم خویش را ، در قالب منطق روشن انسانی و قانونی دنبال خواهد کرد.آزادی تشکیل اجتماعات و نقد و اعتراض به سیاستها و عملکردها و بیان مطالبات به حق و قانونی، از حقوق مصرح در قانون اساسی است.
انتظار دارد ضمن صدور مجوز ، دستور فرمایید ترتیبات لازم برای برقراری انتظامات و راهنمایی و رانندگی نیز در نظر گرفته شود.»
این هفت نفر عبارت بودند از: اسفندیار رحیم مشایی-سیدحسن موسوی-عبدالرضا شیخ الاسلامی-حمید بقایی- علی ذبیحی- مرتضی تمدن- علی اکبر جوانفکر البته آن درخواست قبلی با درخواست جدید فرقهایی هم داشت، دوتن از نویسندگان نامه (سوم بهمن) یعنی مشایی و بقایی هم اکنون در زندان هستند. آن تقاضا از سوی شخص احمدی نژاد امضا نشده بود ونکته سوم آنکه، در ارتباط با آن تقاضا، وزارت کشور خبرداد که این نامه هرگز به دست مسئولین وزارتخانه نرسیده است و با این توجیه از قبول آن سرباز زدند. اما در خواست جدید احمدی نژاد برای دریافت مجوز بیانگر این موضوع است که اینبار انکاری از سوی وزارت کشور صورت نگرفته بلکه صریحا با آن مخالفت شده است .
کار وزارت کشور خوب نبود اکنون عده ای معتقدند که این اقدام وزارت کشور را نه تنها نباید ستود بلکه میبایست مورد نقد هم قرارداد.احمدی نژاد دراین مدت بارها سعی کرده تا در نقش مظلومیظاهر شود که به دادخواهی از مردم، به پا خاسته ومیخواهد صدای ستمدیدگان باشد، ازهمین رو با پخش فیلمیو نوشتن توئیتی و سخنرانی در جمعی، خود را در این نقش ظاهر کرده است و چهره اپوزیسیونهای داخلی را به خود گرفته و بی تردید رد درخواست اخیر او نیز کمک دیگری به مظلوم نمایی احمدی نژاد و نمایش شکل خاصی از محیط بسته سیاسی در دولت روحانی خواهد بود .
آنچه میاندیشد با شروع موج خواستههای مردمیدر چندماهه اخیر، در حقیقت احمدی نژاد به مثابه ماهیگیری از آب گل آلود ، قلم به دست گرفته و درخواست مجوز از وزارت کشور کرده تا از این نامه نگاری دو هدف را دنبال کند، چیزی شبیه یک بازی دوسر برد؛ از سویی همگام با برخی اعتراضات پراکنده میخواهد خود را غمخوار مردم دانسته و اعلام کند که برای شنیده شدن صدایشان در خیابان، چاره ای قانونی اندیشیده تا از این طریق یک اقدام پوپولیستی دیگر به مجموعه اقداماتش بیفزاید. دوم اینکه با علم به پاسخ منفی مسئولین، نمایش مظلومیت خود و قلدرمابی دولت را به منصه ظهور بگذارد.
موضوعی که میتواند یک برگ برنده دیگر در سخنرانیهای آتی و کلیپهای بعدی اش باشد و یا حتی در تاریخ سیاسی معاصر ایران ثبت شود....با این عنوان« اینکه احمدی نژادیها برای بار دوم در راه مردم درخواست مجوز برای تجمع دادند اما صدایشان شنیده نشد. »
ازهمین روست که اقدام استانداری تهران در رد این درخواست قابل نقد است ، چرا که آنها با این کار وارد بازی محمود احمدی نژاد شدند، درست مثل سال ۹۶ که احمدی نژاد کاندیدای ریاست جمهوری شد و با رد صلاحیت شدنش تا به امروز بارها ازآن به عنوان یک برگ برنده بهره برده است. اکنون هم رد این درخواست چنین فرصتی را به احمدی نژاد خواهد داد .
به نظر میآید استانداری تهران بهتر بود که با دادن مجوز به احمدی نژاد ، یکبار برای همیشه عیار او دراین روزها رابه معرض نمایش میگذاشت. وزارت کشور باید فضا را برای تجمع خیابانی احمدی نژادیها باز میکرد تا معلوم شود که اساسا آنها چه قدر جمعیت را میتوانند به خیابانها بیاورندوهمین کار کافی بود تا افسانه او به پایان برسد . این در حالی است که اکنون با عدم دادن این مجوز باردیگر فرصت برای وی فراهم شده است تا در کنار زندانی بودن یاران بهاری خود ، از موضع مظلوم سخن بگوید .
اعتبار ندارد درهمین راستا علی صوفی وزیر دولت اصلاحات نیز با بیان اینکه منع افراد از حقوق خودشان اقدام ناپسندی است، به آفتاب یزد میگوید: «طبعا رد این درخواست برای شخصی که سابقه ریاست قوا را دارد، میتواند آثار اجتماعی هم داشته باشد. ازهمین رو خوب بود که این مجوز را به احمدی نژاد میدادند. البته آقای احمدی نژاد در حال حاضر هم شهر به شهر تجمعاتی برگزار میکند و در سخنرانیها اظهاراتی مطرح کرده و تاکنون نیز مشکلی ایجاد نشده است.»
وی ادامه میدهد: «البته ازدید عده ای احمدی نژاد با صحبتهاو کلیپهایش نشان داده است که چندان علاقه مند به این نیست که در چارچوب نظام حرکت کند و همانگونه که پیشتر قانون گریز بوده اکنون هم قانون گریز است وچون نمیتوان قصد او را پیش بینی کرد، پس باید به عدم این مجوز حق داد.»
صوفی میگوید: « ناگفته نماند احمدی نژاد هراز گاهی نشان داده است که نگاههای فرقه گرایانه و خطرناکی دارد و تفکرات او بی شباهت به آنارشیستها نیست. بنابراین طبیعی است که با توجه به سوابق او این احساس وجود داشته باشدکه وی پا در راه براندازی بگذارد. ازهمین رو عده ای رد این درخواست را باتوجیه امنیت ملی درست میدانند. اما به هر حال دراین جا حقوق فردی احمدی نژاد نادیده گرفته شده است حتی اگر دلیل این اقدام وزارت کشوررا دفاع از حقوق همگانی مردم بدانیم.»
صوفی اما تاکید میکند: « احمدی نژاد بی اعتبارتر از آن است که بخواهد منشا اثری باشد. پس برگزاری تجمع از سوی او خطری ندارد . شاید وی بازیچه دست براندازان قرار بگیرد و یا با تشکیل چنین اجتماعاتی فوایدی را نصیب دشمنان نظام بکند، اما روی هم رفته او آن اعتبار اجتماعی را ندارد و اگر مجوز این اجتماع هم به وی داده میشد آن عده ای که دورو بر او را میگیرند به خاطر مخالف خوانیهای اوست. به عبارتی برخی از ناراضیان شرایط موجود، گرداو جمع میشوند. این یعنی آنکه آنهایی هم که دوروبر وی جمع میشوند هوادار او نیستند.
اتفاقا بیشتر مخالفان وضع موجود از آنجایی که برگزار کننده این اجتماع احمدی نژاد است هم از تجمع منصرف خواهند شد.»
صوفی تاکید میکند: « احمدی نژاد یک جریان مثل اصلاح طلبی یا اصولگرایی و... نیست که برگزاری یک تجمع از سوی او نگرانی زیادی ایجاد کند. »
تجربه بست نشینی
هرچند احمدی نژاد و تاریخ هشت ساله ریاست جمهوری او ، وی را به عنوان یک چهره مخالف نهادهای مدنی معرفی کرده است اما استاندار تهران نباید با رددرخواست امروز وی ، او را بزرگ تر از آن چیزی که هست نشان میداد .
این را فراموش نکنیم که احمدی نژادیها پیشتر نیز با برگزاری میتینگهایی مثل بست نشینی حرم عبدالعظیم (ع) تا امامزاده صالح (ع)، یا همین سفرهای استانی اخیر ، پتانسیل اندک خود را در تشکیل تجمعات مردمیو اعتراضی نشان داده اند حال آنکه بالغو مجوز اخیر فرصت مانور مظلومیت به احمدی نژاد داده شد.
- 12
- 1
یک بازنشسته
۱۳۹۷/۶/۱۸ - ۳:۱۶
Permalink