دولت دونالد ترامپ باز هم دست به «خروجی» دیگر زد تا نشان دهد در تحقق سیاستهای منحصر به فرد خود صریح و مصمم است و در این راستا ظرفیت بالایی در زمينه روی برگرداندن از نهادهای بینالمللی و توافقهای چندجانبه «حاشیهای» دارد.
نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل به تازگی ازخروج كشورش از شوراي حقوق بشرسازمان ملل متحد خبر داد. او این شورا را سازمانی خواند که شایستگی نامش را ندارد و یک سال پیش گفته بود که آمریکا تنها در صورتی در شورای حقوق بشر میماند که اصلاحات ضروری محقق شود. نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد اظهار کرد، مشخص است که این درخواست واشنگتن مورد توجه قرار نگرفته است.
اظهارات اخیر این مقام عالیرتبه آمریکایی در کنار موضعگیریهای سایر مقامات این کشور در ماههای گذشته را شاید بتوان پردهای جدید از سیاست خارجی مبتنی بر شعار «یا با ما هستید یا علیه ما» تلقی کرد؛ سیاستی که مضمون آن بهویژه از دهه ۷۰ میلادی به بعد در راهبرد روابط خارجی آمریکا جریان داشت و البته به موجب اینکه از سوی بوش پسر و درست پس از حملات یازدهم سپتامبر به طور صریح بیان شد، وجاهت بیشتری به خود گرفت.
این سیاست اما امروز در دوران ریاستجمهوری یک جمهوریخواه دیگر، یعنی دونالد ترامپ نمود نظاممندتری به خود گرفته است.در واقع دولت ترامپ به بیانی ساده تعارفات را کنار گذاشته و در طرح مواضع خود بسیار صریح و بیپرده عمل میکند. براي بررسي بيشتروپيامدهاي خروج آمريكا از شوراي حقوق بشر با مهدي مطهرنيا،تحليلگر مسائل بين الملل،گفت وگويي داشته ايم كه در ادامه از نظر مي گذرد:
با توجه به خروج آمریکا از چندین معاهده و توافق بین المللی به نظر شما این رویکرد (خروج آمریکا از شورای حقوق بشر) سرآغاز به انزوا کشیده شدن آمریکا محسوب می شود ؟ چه پیامدهایی برای آمریکا و چه تاثیری بر وجهه اين كشور در دنیا خواهد داشت؟
آنچه از سوی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد درباره خروج اين كشور از شورای حقوق بشر مطرح شده است، به نقل سریع آمریکا بر اساس اندیشه های پست و محافظهکارانه واشنگتن برمیگردد. به عبارت دیگر ادبیات ایالات متحده آمریکا در خروج از این گروه در سازمان ملل متحد، ادبیات فرادستی بوده و بر آن است که با اختیار و اراده خود از این گروه خارج شود.کاربرد کلمه انزوا برای آن تا حدود زیادی دور از گزارههای علمی محسوب میشود، میتوان گفت که انزوای خود ساخته و خودپرداخته برای ايالات متحده آمریکا از این جهت وجود دارد؛ لذا انزوا زمانی معنا می پذیرد كه اغلب تحت فشارهای بین المللی یا کشورها یا اتحادیه از یک مجمع عمومی خارج شود، نه با انتخاب و اراده خود، خواهان خروج از یک گروه یا جماعت یک تشکیلات سازمان مشخص باشد؛ پس آمریکاییها از زاویه نگرش پست نو محافظهکارانه ترامپ به عنوان رییس جمهور کنونی آمریکا با نقد کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد و تاکید بر اینکه اعضای این کمیته از منظر بین المللی حضور دارند که خود ناقض حقوق بشر با تعریف ایالات متحده آمریکا هستند، از این گروه خارج شده است .
پیامدهای خروج آمریکا در چارچوب این عمل خود خواسته باید مورد توجه قرار بگیرد. به این عبارت که آیا با خروج آمریکا ازاين گروه، گروه قدرتمند خواهد شد و خواهد توانست فشارهای بینالمللی و ایالات متحده آمریکا را در چارچوب تعریفی که دیگر اعضا از حقوق بشر دارند، بر آمریکا وارد کرد یا به واسطه خروج ایالات متحده آمریکا از این گروه تضمین های بین المللی برای انزوای اقتصادی ،سیاسی و حقوق بشری ايالات متحده آمریکا فراهم کند.
آنچه در صحنه واقعیت دیده میشود، از این نگرش تا حدود زیادی دور است،چراکه آمریکاست که باخارج شدن از گروهها تا حدود زیادی هزینههای بالایی که در جهت ادامه حیات موثر این گروه ها به سازمان های بین المللی پرداخت می کند، با چالش روبهرو می كند.خروج آمریکا از سازمان حقوق بشر تا حدود زیادی میتواند ضربه زدن به این کمیته در جهت اجرای ماموریت هایش به واسطه عدم حمایت آمریکا قرار بگیرد.مزید بر حمایتهای مالی که آمریکا از سازمانهای بینالمللی به واسطه عضویت در کمیتهها و کمیسیون های گوناگون دارد، باید گفته شود که تضمین اجرایی قدرت آمریکا در جهت انجام مصوبات بسیاری از این کمیسیون ها همواره مورد توجه جامعه بین المللی بوده است.
با خروج آمریکا تا حدودی می توان دید که از این جهت،کمیته ها و گروه ها با چالش روبهرو می شوند.در عین حال یک فضای رسانهای در کشورهایی که ادبیاتي ضد آمریکا دارند ایجاد میشود. در ایران سخن از انزوای ایالات متحده آمریکا برای توده ها راحتتر میشود و گفته ميشود كه آمریکا در حال انزوا به سر میبرد یا اقداماتی را انجام می دهد که موجب مزید انزوای آمریکا در جامعه بین المللی می شود.
نظر شما در مورد سخن سارا مورگان، مدیر دیده بان حقوق بشركه دلیل خروج آمریکا از شورای حقوق بشر را تاکتیکی ميداند برای حمله به منتقدانش تا بر اشتباهات خود سرپوش بگذارد ،چيست؟
من با این نظر همفکر هستم. آمریکا یک موجودیت بی نقص از منظر حقوق بشر نیست.به هر تقدیر در آمریکا نیز اقداماتی انجام میشود که با وجود دموکراسی آمریکایی ارزشهای دمکراتیک در آمریکا از سوی بعضی از نهادها و سازمان ها و کنشگران و بازیگران رعایت نمیشود و عدم رعایت آن از سوی آمریکا با چالش و نقد صریح روبهرو است؛ لذا با توجه به جهت گیری ترامپ که یک جهتگیری پست نو محافظهکارانه است و گامهای فراتر ازپستمحافظهکارانه راست گرای افراطی آمریکا در مسائل سیاسی را داراست، باید بگویم که با توجه به این وضعیت آنچه بیان داشته است تا حدود زیادی منطبق با حقیقت است.
از منظر راستیآزمایی گزاره ها باید گفت بسیار معنادار تلقی میشود ،چراکه ایالات متحده آمریکا با سیاستهای پست نو محافظهکارانه خود در دوره ترامپ اقداماتی را انجام داده و خواهد داد که چندان منطبق با معیارهای حقوق بشر نیست و لذا میتواند با خروج از این کمیته تا حدود زیادی آنچه مدیر دیدهبان حقوق بشر میگوید، یعنی سرپوش گذاشتن بر اقدامات خود را تفسیر كنيم، یا دوری ازنظارت بین المللی را در دستور کار خود قرار بدهد.
رییس مجمع حقوق بشراز انتخاب سریع جایگزین آمریکا خبر داده است،بهنظر شما این اقدام آیا شدنی است یا فرصتی برای تغییر نظر آمریکاست؟
باید بپذیریم که آمریکا یک کنشگر بزرگ بینالمللی است. به تنهایی حدود ۳۰ درصد از قدرت جهان را در میان ۲۰۰ کشور جهان داراست، پس هر مجموعه ای از کشورها هم نمیتواند به سادگی جای آمریکا را در مجامعی که آمریکا از آن خارج می شود، پر کند؛ لذا خروج آمریکا از یک مجمع کمیته یا شورا تبعات بین المللی بدي به همراه دارد و همه را مجبور به موضعگیری و تاحدودی اعلام نظر در باب خروج یا ورود آمریکا به یک بحران و چالش می کند.باید بگوییم این همه سخن از آمریکا گفتن يا موافقت یا مخالفت کردن با آمریکا در زمینههای گوناگون، نشان از اهمیت این کشور در معاهده های گوناگون بین المللی را دارد .به واسطه همین موضوع به سادگی مجموعه کشورها در قالب اتحادیهها نمیتوانند جای آمریکا را در مجامع گوناگون پر کنند.
فاطمه خسروی
- 16
- 4