تقریبا پنج سال قبل شی جین پینگ، رئیس جمهوری تازهمنصوبشده چین در دیدار با ولادیمیر پوتین، همتای روس خود از «شباهتهای شخصیتی» خود با رئیس جمهوری روسیه سخن گفت. این اظهارات از سوی کرملین منتشر شد، اما رسانههای حکومتی چین این بخش از حرفهای شی را منتشر نکردند.
روز یکشنبه اما شباهتهای این دو رهبر بیش از پیش نمایان شد. رسانههای چین اعلام کردند حزب کمونیست چین محدودیت دو دورهای ریاست جمهوری شی را حذف کرده و راه را برای حاکمیت مادامالعمر شی هموار کرد. این اقدام ساده نشان داد حزب کمونیست یکی از اصلیترین درسهای دوره حکمرانی مائو زدونگ را فراموش کرده است.
محدودیت دودورهای ریاست جمهوری در چین پس از آن در قانون اساسی این کشور گنجانده شد که در دوره انقلاب فرهنگی چین در دوره مائو خونهای بسیاری ریخته شد و وحشیگری زیادی در سراسر این کشور رقم خورد.این محدودیت نیز برای ممانعت از دیکتاتوری وضع شد و با برداشته شدن به نظر میرسد اولین نشانههای سرکوب شدید نمایان شده باشد. این خبر در حکم آب سردی بود که روی نهادهای قانونی و فعالان جریانهای آکادمیک ریخته شد.
این نهادها و جریانها، در سالهای گذشته هم با تهدیدها علیه آزادیبیان و بازداشت منتقدان ضربات مهلکی از حزب حاکم کمونیست چین دریافت کرده بود. در صحنه بینالمللی هم در روزهای آینده باید در انتظار واکنشها و تبعات بینالمللی تحولات اخیر در چین باشیم. در داخل این کشور هم انتظار میرود ملیگرایان چینی با توجه به سابقه تحقیرهای تاریخی از سوی قدرتهای بزرگ از اتفاق اخیر خشنود شوند و راه را برای ایفای نقش چین در سطح جهانی هموار میبینند.
با وجود شباهتهای شی و پوتین، رئیس جمهوری چین برای گسترش قدرت خود مانند پوتین عمل نکرد. شی با حمله به کشورهای همسایه خاک آنها را به سرزمین خود ضمیمه نکرد. بااینحال ملیگرایی نقشی اساسی در سیاستهای شی ایفا میکند. او انتظار دارد همسایگان و قدرتهای جهانی به حاکمیت ارضی چین حتی در سرزمینهای مورد ادعا احترام بگذارند.
ویلی لام، تحلیلگر سیاسی در دانشگاه چینی در هنگ کنگ میگوید: «شی یکی از ستایشگران پوتین به شمار میآید. رئیس جمهوری چین برای جلب نظر میلیونها جوان چینی است که مباحث ملیگرایانه را در صدر برنامههای خود قرار داده است. همین ملیگرایی تنها عامل مشروعیت حزب کمونیست چین به شمار میآید و شی و هم رهبران حزب حاکم کمونیست چین بهخوبی به این نکته واقف هستند.»
ولادیمیر پوتین حداقل تاکنون اقدام به تغییر قانون اساسی روسیه نکرده است و بهگونهای دیگر عمل کرد. در دوره چهارساله ریاستجمهوری دیمیتری مدودف این پوتین بود که در جایگاه نخستوزیر، رهبری روسیه را در دست داشت. پس از آن هم او با پیروزی در انتخابات سال ۲۰۱۲، برای سومینبار جایگاه ریاست جمهوری را در اختیار گرفت.درمورد شی اما نکته جالبی وجود دارد. رئیسجمهوری چین یک روز قبل از رفع محدودیت دوره ریاستجمهوری، در نشست کمیته مرکزی حزب کمونیست گفته بود: «هیچ سازمان یا فردی نمیتواند فراتر از قانون باشد.»
اکنون بهتر میتوان معنای اظهارات شی را درک کرد. اگر شی در قدرت باقی بماند، قانون اساسی چین باید چگونگی باقی ماندن او در قدرت را انعکاس دهد. در این نکته تردیدی نیست که شی رهبری نیست که مانند دنگ شیائوپنگ در دهه ۸۰ میلادی بتواند در پشت پرده سیاست فعالیت کند.
او فردی است که همیشه میخواهد در مرکز قدرت باشد و تمام ردههای قدرت تحت کنترل کامل خودش باشد. ریشه قدرتطلبی شی در زمان دبیرکلی او در حزب کمونیست چین نمایان بود. همچنین قدرتطلبی او باعث شد تا جایگاه شی در کمیته نظامی حزب کمونیست این کشور ارتقا یابد. شی بهعنوان دبیرکل حزب کمونیست هیچ محدودیتی برای حضور در این سمت نداشت، اما او نمیخواست در این جایگاه باقی بماند. از سوی دیگر شی فردی نبود که مانند مدودف در روسیه به قدرت برسد، اما تحت فرمان فردی دیگر باشد.
عامل سیاسی
در پی مرگ مائو زدونگ در سال ۱۹۷۶ که پس از انقلاب فرهنگی چین با هزاران کشته و وقوع جنگ داخلی حادث شد جانشینان مائو تصمیم گرفتند تا به حاکمیت یکنفره پایان دهند و تعدادی از اعضای بلندپایه حزب کمونیست در قدرت سهیم باشند. به این ترتیب تمام روسای جمهوری بعدی چین از جیانگ زمین و هو جین تائو تا قبل از شی جین پینگ هر یک دو دوره پنج ساله قدرت را در دست داشتند. با آغاز ریاست جمهوری شی اولین نشانههای تمایل او برای حفظ قدرت نمایان شد. او بهعنوان «رهبر مرکزی» حزب حاکم نام گرفت و رسانههای حکومتی اقدام به ارائه تصویری مقدسگونه از شی کردند.
در حالی که چنین اقدامی بعد از مائو بیسابقه بوده است. سال گذشته و در نشست کمیته مرکزی حزب حاکم، «افکار مائو» به قانون اساسی حزب کمونیست افزوده شد. در تحولی دیگر هم پس از آنکه شی نتوانست جانشینی برای خود معرفی کند، گمانهزنیها برای ادامه حضور او در قدرت حتی بعد از سال ۲۰۲۳ نیز مطرح شد. مارگارت لویس، تحلیلگر تحولات چین در دانشگاه ستون هال میگوید: «آنچه طی سالهای حضور شی در قدرت مشاهده کردیم کاهش روزافزون تمایل شی به شراکت دیگر رهبران بلند پایه حزب حاکم در قدرت است.
شی به گزینهای جز در اختیار داشتن تمام قدرت فکر نمیکند. باقی ماندن شی در جایگاه رئیس جمهور و رهبر حزب حاکم تمام تلاشهای ۳۵ سال اخیر برای نهادینه کردن انتقال قدرت در چین را بیاثر میکند و این اقدام میتواند ضربهای مهلک به اعتبار بهشدت کاهش یافته حزب کمونیست چین وارد کند.» در همین حال برخی رسانهها گزارش دادهاند که حذف بند محدودیت دورههای ریاست جمهوری با مخالفتهایی در میان چهرههای رده بالای حزب کمونیست روبهرو شده است.
«دسته شانگهای» که از هواداران جیانگ زمین، رئیس جمهوری سابق چین به شمار میآید، پیش از این هم از منتقدان جدی سیاستها و اقدامات انحصارطلبانه شی به شمار میآمدند. به عقیده چهرههای شاخص «دسته شانگهای» شی پیش از این هم نشانههایی از تمایل جدی خود برای حضور دائم در رده اول قدرت را نشان داده بود و برخی رهبران هوادار او هم مسیر را برای او هموار کردند.
هشدار به دشمنان
تصمیم کمیته مرکزی حزب حاکم کمونیست چین، هشداری جدی به دشمنان و حتی منتقدان شی جین پینگ در ردههای بالای حزب حاکم به شمار میآید. شخصیتهایی که در سالها و ماههای اخیر از سوی کمیته مقابله با فساد متهم شده و مورد بازجویی قرار گرفتهاند نیز از این خبر ناامید میشوند و درک خواهند کرد شی قدرت را رها نخواهد کرد. در کوتاهمدت به نظر میرسد هدف شی برای رفع محدودیت از حضور خود در قدرت این است که دریافته اقداماتش تاکنون کافی نبوده و برای اینکه تمام برنامهها و سیاستهای خود را اجرا کند به زمان بیشتری نیاز دارد.
از سوی دیگر شی با این اقدام میخواهد مخالفان و منتقدان خود را به حاشیه رانده و قدرت حداقل آنها را هم کاهش دهد. به این ترتیب عقبنشینی مخالفان شی در حزب حاکم کمونیست ادامه خواهد یافت و زمینه برای قبضه کامل قدرت بیش از پیش فراهم شود. جان سالیوان، مدیر موسسه سیاست چین در دانشگاه ناتینگهام میگوید: «وجود محدویدت در قدرت نه تنها در چین بلکه در تمام کشورهای جهان باعث جلوگیری از دیکتاتوری میشود بلکه دیگر نخبگان و ساختهای قدرت را هم متقاعد میکند که هر یک از دستهها و گروههای مختلف میتوانند این شانس را داشته باشند که برای یک یا دو دوره قدرت را در اختیار داشته باشند.
درمورد حزب حاکم کمونیست چین این موضوع برای «گروه شانگهای» و دیگر دستهبندیها و گروههای حاضر در حزب حاکم صدق میکند. این تسلیم قانون بودن باعث میشد تا درگیریها و نزاعهای درون حزبی به حداقل برسد چراکه این اطمینان وجود داشت که فرد حاکم درنهایت پس از دو دوره قدرت را واگذار خواهد کرد. مهمترین هدف شی با این اقدام خلع سلاح مخالفان خود است.»
رابطه مستقیم قدرت و مسئولیت
تلاشهای شی جین پینگ برای یک دست کردن قدرت در سالها و ماههای اخیر به وضوح نمایان بوده است. او بارها وعده برنامههای طولانی مدت برای انجام اصلاحات و مبارزه با فساد در ردههای بالای حکومت در چین داده است.حال به نظر میرسد شی این اصلاحات خود را به دائمی شدن حضور خود در قدرت مشروط کرده؛ شرطی که از سوی حزب حاکم پذیرفته شده است، اما نکتهای مهم در این میان وجود دارد.
اینکه با قطعی شدن حضور دائمی شی در قدرت دیگر تمایلی برای ادامه اصلاحات و مبارزه با فساد وجود نداشته باشد و شی نیز همان راهی را برود که بارها و بارها در رژیمهای دیکتاتوری شاهد آن بودیم. بهترین آزمون برای میزان تعهد و مسئولیت شی جین پینگ را باید در خارج از چین مشاهده کرد. بیشترین تاثیر دائمی شدن قدرت شی را باید در برنامههای نظامی و سیاست خارجی چین مشاهده کرد. در ماههای اخیر اقدامات چین و ساخت و سازهای این کشور در جزایر مورد مناقشه شدت گرفته و به نظر میرسد این اقدامات در آینده هم افزایش یابد.
علاوه بر این چین تحت حاکمیت شی، موضعی تندتر درمورد تایوان اتخاذ کرد و نمونه آن را در تماس تلفنی ترامپ و رهبر ملی گرایان تایوان شاهد بودیم که باعث بروز تنش در روابط واشنگتن و پکن شد. چین این جزیره را بخشی از سرزمین اصلی چین میداند و هر گونه اقدام برای به رسمیت شناختن این جزیره با واکنش تند چین روبهرو شده است. در حوزه اقتصادی هم به نظر میرسد اوضاع در کوتاه مدت به سوی ثباتی نسبی پیش رود.
- 18
- 6