جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۵۲ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۲۰۳۵۰۴
شهری و روستایی

همسایه‌های ریل راه‌آهن سال‌هاست مطالبه‌شان از شهرداری بر زمین مانده/ «۴ درصد» هم به فکر ما باشید

اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,شهر و روستا,حاشیه نشینان ریل راه آهن
مثل خانه‌های‌شان می‌لرزند. ساکنان خیابان شهید «حسن بلفکه» هر روز زلزله را تجریه می‌کنند. همجواری با ریل راه‌آهن، خواب و آرامش را از آنها گرفته. نه شب دارند، نه روز.

به گزارش روزنامه ایران، دانش‌آموزی که تازه از مدرسه برگشته می‌گوید: «احتیاجی نیست ساعت کوک کنم، چون ساعت ۶ صبح با لرزش و صدای قطار از جا می‌پرم» او و بسیاری از ساکنان مناطق ۱۷ و ۱۸ تهران سال‌هاست که به خاطر این همسایه پر سر و صدا جانشان به لب رسیده. محمد حقانی رئیس کمیته شورای محیط زیست شورای شهرتهران می‌گوید: «شهرداری باید آستین همت را بالا بزند و سایر دستگاه‌ها مانند راه‌آهن، برای حل و فصل مشکلات کمر همت ببندند.»

 

ساکنان خیابان شهید بلفکه تنها بخش کوچکی از جمعیت ۷۵ هزار نفری دو منطقه ۱۷ و ۱۸ تهران هستند که در همسایگی ریل راه‌آهن زندگی می‌کنند. محلاتی مانند تولیددارو، شهرک امام خمینی(ره)، یافت‌آباد، ۱۷ شهریور، خلیج فارس، سینا و شادآباد هم هر روز همین وضعیت را تجربه می‌کنند. خانه‌هایی که با حرکت قطارها به خود می‌لرزند.

 

در محله «تولیددارو» قطار از تونل‌های زیر زمینی می‌گذرد و صدای کمتری ایجاد می‌کند اما روی زمین و روی خط راه‌آهن محل مناسبی است برای گسترش انواع آسیب‌های اجتماعی. معتادها و کارتن خواب‌ها به این محدوده پناه می‌برند تا جایی بی‌دردسر برای خواب شب داشته باشند.

 

نیم نگاه

یکی از اهالی محله: اینجا همه جور مشکلی داریم. صدا و لرزش امان ما را بریده. خودمان که یک شب نمی‌توانیم سر راحت روی بالش بگذاریم. بعضی شب‌ها هم پسرم با ترس از جایش می‌پرد و می‌گوید از صدا می‌ترسم و مجبوریم او را آرام کنیم.ما چون طبقه بالا هستیم همه چیز را می‌بینیم. بعضی شب‌ها می‌آیند، آتش روشن می‌کنند و مواد مصرف می‌کنند. واقعاًدوست ندارم بچه‌ام این صحنه‌ها را ببیند. ما چه گناهی کرده‌ایم که اینجا زندگی می‌کنیم؟

 

زیرگذری که قرار بوده محلی امن برای رفت و آمد مردم باشد، حالا با سنگ‌های نیوجرسی مسدود شده. اهالی از سنگ‌ها بالا می‌روند تا بتوانند از روی ریل به آن سمت بروند. داخل تونل هم پر از زباله است. محلی امن برای روشن کردن آتش و مصرف مواد مخدر. یکی از اهالی می‌گوید: اینجا محل مسکونی است. اگر بالای شهر این اتفاقات بیفتد واقعاً شهرداری این همه بی‌تفاوت برخورد می‌کند؟ پس چرا به داد ما نمی‌رسند؟ کاش شهرداری ۴ درصد هم به فکر ما باشد

 

نانوایی علیان در محله تولید دارو دقیقاً کنار ریل آهنی است که از زیر زمین می‌گذرد. او می‌گوید: «ما به نسبت لرزش کمتری احساس می‌کنیم و خدا را شکر سر و صدا نداریم. اما زمین‌های خالی کنار اتوبان، جای خوبی برای کارتن خواب‌ها و معتادان شده.» پیرمردی که در صف نانوایی ایستاده می‌گوید: «البته ما که خانه‌مان آپارتمان نیست، کمی لرزش داریم. ولی این معتادها جای خوبی پیدا کرده‌اند و آدم کمی احساس ناامنی می‌کند، مخصوصاً شب‌ها.» در محله شادآباد هم وضعیت همین است و زیر پلی که از روی ریل راه‌آهن می‌گذرد پاتوق معتادان و کارتن خواب‌هاست. دربان یکی از شرکت‌های خیابان می‌گوید: «زیر این پل بعضی شب‌ها چادر می‌زنند و مواد مصرف می‌کنند.»

 

خیایان شهید حسن بلفکه جنوبی، کنار اتوبان فتح و ریل راه‌آهن است. جایی که فاصله ریل راه‌آهن با خانه‌ها چند قدم بیشتر نیست. البته با حصاری آهنی، محوطه ریل آهن از خانه‌ها جدا شده اما آنقدر نزدیک هست که انگار قطار از میان حیاط خانه‌ها می‌گذرد. حسن طاهری با لباس خانه آمده سرکوچه تا نایلون زباله را توی سطل بیندازد. او تا من و عکاس را می‌بیند به سمت ما می‌آید و خیلی زود سر درد دلش باز می‌شود: «من از سال ۶۷ در این محله زندگی می‌کنم. ما اینجا بلاتکلیف مانده‌ایم. چند سال پیش می‌گفتند قرار شده تونل بزنند این قطارها بروند زیر زمین اما با اینکه ستون‌ها را هم گذاشته بودند، یکدفعه ول کردند و رفتند.»

 

مصطفی مجاهد ۴۱ ساله از ساکنان قدیمی است. هم خانه و هم کارگاه مبل سازی‌اش در همین خیابان است. با لباس کار بیرون می‌آید و می‌گوید: «قرار بود تونل درست کنند و قطار را زیر زمین ببرند اما حالا از یک باند ریل شده ۴ باند.» می‌گوید از وقتی که به دنیا آمده با همین صدا و لرزش بزرگ شده و دیگر هیچ چیزی روی خوابش اثر نمی‌کند. او از این حصارهایی که حائل محدوده ریل و خانه‌ها هم شده شکایت دارد و می‌گوید: «ای کاش این حصارها نبود. پشت اینها شده پاتوق معتادها. جمع می‌شوند آتش روشن می‌کنند و مواد می‌زنند.» او تعریف می‌کند که حضور معتادها چقدر محل را ناامن کرده است: «می‌آیند ماشین‌های پارک شده را خالی می‌کنند و می‌اندازند آن‌ور حصار و بعد فرار می‌کنند. موش هم که تا دلت بخواهد از آن‌طرف می‌آید و می‌رود توی خانه‌ها. موش‌هایی به این بزرگی!» دستش را باز می‌کند تا اندازه موش‌ها را نشان دهد.

 

گفت‌و‌گوی ما همه محله را به کوچه می‌کشاند و بعضی خانم‌های محل هم از پنجره در حرف‌ها شریک می‌شوند و بعضی با بچه‌ها جلوی در می‌آیند تا حرف بزنند. خانمی که با پسربچه ۱۰ ساله‌اش جلوی در ایستاده می‌گوید: «اینجا همه جور مشکلی داریم. صدا و لرزش امان ما را بریده. خودمان که یک شب نمی‌توانیم سر راحت روی بالش بگذاریم. بعضی شب‌ها هم پسرم با ترس از جایش می‌پرد و می‌گوید از صدا می‌ترسم و مجبوریم او را آرام کنیم.»

 

پسرش که با چشمان گرد شده به مادرش نگاه می‌کند، می‌پرسد: «چرا وقتی قطارها به اینجا که می‌رسند یکدفعه بوق می‌زنند؟» نه من و نه هیچ‌کدام از ساکنان واقعاً دلیلش را نمی‌دانیم. مادرش با هیجان می‌گوید: «ما چون طبقه بالا هستیم همه چیز را می‌بینیم. بعضی شب‌ها می‌آیند، آتش روشن می‌کنند و مواد مصرف می‌کنند. واقعاً دوست ندارم بچه‌ام این صحنه‌ها را ببیند. ما چه گناهی کرده‌ایم که اینجا زندگی می‌کنیم؟»

 

نسیم که تازه از مدرسه برگشته جلوی در به خانم‌ها می‌پیوندد و می‌گوید: «هر روز و هر شب صدای قطار و بوق بلندش ما را دیوانه می‌کند.» می‌خندد و تعریف می‌کند که چطور هر روز صبح برای بیدار شدن به صدای قطار عادت کرده: «بعضی وقت‌ها ساعت ۶ صبح که بیدار می‌شوم تا ۶ و نیم تقریباً ۵ یا ۶ بار قطار رد می‌شود.»

 

ساکنان محل آنقدر قطار دیده‌اند که دیگر از روی صدای آنها می‌دانند قدیمی است یا جدید. دیزلی دوزمانه است یا یک مدلی دیگر؟ بیشتر آنها می‌گویند قطارهای قدیمی سر و صدا و لرزش بیشتری ایجاد می‌کنند و صدای بوق وحشتناکی دارند. محمد حقانی عضو شورای شهر تهران می‌گوید: «تهران یکی از معدود کلانشهرهای جهان است که خط راه‌آهن برون شهری آن از درون و از لا به ‌لای کانون‌های جمعیتی و محلاتی که مملو از جمعیت است، عبور می‌کند.»

 

علیرضا که دوست ندارد فامیلی‌اش را بگوید کمی جلوتر از کارگاه مبل‌سازی را به ما نشان می‌دهد و می‌گوید: «بروید آنجا ببینید چه پاتوق خوبی برای معتادان درست کرده‌اند.» چند صدمتر جلوتر، آن‌طور که اهالی می‌گویند اسمش «۲۰ متری سینا» است؛ زیرگذری که قرار بوده محلی امن برای رفت و آمد مردم باشد، حالا با سنگ‌های نیوجرسی مسدود شده. اهالی از سنگ‌ها بالا می‌روند تا بتوانند از روی ریل به آن سمت بروند. داخل تونل هم پر از زباله است. محلی امن برای روشن کردن آتش و مصرف مواد مخدر. علیرضا سری تکان می‌دهد و از شب‌هایی می‌گوید که اینجا پر از معتاد می‌شود و دائم تکرار می‌کند: «اینجا محل مسکونی است. اگر بالای شهر این اتفاقات بیفتد واقعاً شهرداری این همه بی‌تفاوت برخورد می‌کند؟ پس چرا به داد ما نمی‌رسند؟ کاش شهرداری ۴ درصد هم به فکر ما باشد.»

 

سال‌هاست که ساکنان محله و به قول خودشان اهالی «لب خط» با سر و صدا و درگیر شدن با آسیب‌های اجتماعی روزشان را شب می‌کنند. آنها حق دارند از مسئولان شهری بپرسند حق‌شان از شهری که در آن زندگی می‌کنند چیست؟ به قول محمد حقانی «چطور برای آرامش ساکنان مناطق مرفه تهران، انواع طرح‌های پرهزینه انجام می‌شود، اما سال‌هاست که مناطق ۱۷ و ۱۸ نادیده گرفته می‌شوند؟»

 

نسیم صفری

 

 

  • 15
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش