
وقتي گفته ميشود ۳۶۰۰ ميليون دلار در سال خسارت آلودگي هواست يعني همين که دبستان، دبيرستان، دانشگاه و همه کساني که از کار باز ميمانند مثل تاکسيها و اتوبوسها را روي هم جمع بزنيد و معادل ۳۶۰۰ ميليون دلار يعني سه ميليارد و ۶۰۰ ميليون دلار است که دو و نيم درصد درآمد ناخالص ملي ايران است.
انگار دو ماه نفت نفروختهايم و آنقدر از نظر اقتصادي عقب ميافتيم. طي روزهاي اخير که هوايي براي نفس کشيدن نداشتيم، کساني براي هميشه از نفس کشيدن باز ماندند و روز غيرمتعارفي در بهشت زهرا رقم خورد به گونهاي که تعداد مردگاني که در صف دفن بودند، بيش از هر روز ديگري بوده است. بخش توسعه سازمان ملل ميگويد هر نفري که فوت ميکند، چهار ميليون دلار براي کشورش هزينه دارد.
افرادي که در مشاغل گوناگون فعاليت ميکنند و يکباره از دنيا ميروند، درواقع هم خسارت مالي و هم خسارت جاني به مردم ايران وارد ميشود. شهردار تهران درحالي از اينکه راهي غير از کنترل آلايندهها نداريم سخن ميگويد که ايکاش ميدانست ايرانخودرو با پيش فروش ماشينهاي يورو ۴ از اول فروردين، آلايندگي را چندين برابر ميکند.
ماشينهايي که طبق راي سازمان حفاظت محيط زيست در ۱۳۹۶ که در مورد هواي پاک تصويب شد، ايرانخودرو و... تعهد کردند ماشينهاي يورو ۴ را نفروشند و پيش فروش نکنند اما پيش فروش کردند که الان سازمان حفاظت محيط زيست قصد شکايت از اين خودروسازيها را دارد. «پيشفروش آلايندهها» تيتر بزرگ همشهري است که به همين نکته اشاره دارد. غير از اين بنا به گفته روزنامه ديگري تعداد مسافرين بياندازه زياد و تعداد واگنها بياندازه کم است. از مردم ميخواهيم از وسايل نقليه عمومي استفاده کنند اما امکان آن وجود ندارد. مردم تحت فشار، ازهم انواع بيماريها از جمله آنفلوآنزا ميگيرند و بعضا مورد دستبرد سارقين قرار ميگيرند و اشياء باارزش خود را از دست ميدهند و شايد بهصرفه باشد که با ماشين شخصي خود تردد کنند تا متضرر نشوند.
واگنهاي مترويي که در گمرک گير کرده و دولت آن را ترخيص نميکند تا اقلا مترو حرکتي داشته باشد. واگنهايي که ترخيص نشده ولي گفته ميشود ميخواهيم تا پنج سال ديگر هواپيماي مسافري بسازيم! اما توضيحي درباره مهدود که چندي است در بين مردم شهر از آن صحبت ميشود، نميدهد. اين که ما هيچوقت اينجا مهدود نداشتهايم. در لندن حدود ۴۵ سال پيش چون زغالسنگ ميسوزاندند، دوده زغالسنگ تمام لندن را ميگرفت و چون هواي آنجا مرطوب و باراني بود ترکيبي به نام مهدود ايجاد ميشد که به آن اساماوجي ميگفتند. اما ما به آن شدت هيچوقت زغالسنگ مصرف نکرديم که چنين دودي را تجربه کنيم. انگليس به زغالسنگ متکي بود اما ما نفت داريم. بنابراين مهدود شيميايي نداشتهايم و نداريم.
اسماعیل کهرم
- 13
- 6