شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۲:۱۴ - ۲۴ شهریور ۱۳۹۹ کد خبر: ۹۹۰۶۰۱۵۱۷
رفاه و آسیب های اجتماعی

تلاش نوجوان کولبر برای خرید گوشی هوشمند برای استفاده از«شبکه شاد»‌ با سقوط از کوه ناتمام ماند/ توقف درمان به دلیل مشکلات مالی!

حادثه برای کولبران,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

روزنامه همشهری نوشت: پسر با بارش سقوط کرد و صدایش درکوه پیچید: «مادر جان، مادر جان، به دادم برس...» زن، غلت‌زدن پسرش در سراشیبی کوه و برخوردش با تخته سنگ‌ها را می‌دید اما جز فریاد زدن کاری از او ساخته نبود. این بخشی از ماجرایی است که چند روز پیش برای کولبری ۱۴ساله رخ داد.

پسری به نام مانی که می‌خواست با کولبری گوشی بخرد و در کلاس‌های آنلاین شرکت کند. از قریب به ۴هزار نفری که در روستای شمشیر در نزدیکی شهر پاوه زندگی می‌کنند، اغلب ناچار به کولبری هستند. بارهای سنگین را کیلومترها به دوش می‌کشند و به روستاهای عراق می‌برند تا با پول ناچیزی که نصیب‌شان می‌شود روزگار بگذرانند. آنها ساعت‌ها بارهای بزرگ را که گاهی بیشتر از ۱۰۰کیلو است با چنگ و دندان در پیچ و خم کوه‌های خشن کردستان به دوش می‌کشند. رفتن روی مین، هدف گرفته شدن از سوی نیروهای نظامی، سقوط از کوه یا جان دادن در سرما را به جان می‌خرند تا شرمنده خانواده‌شان نباشند. اما در این بین گاهی کودکان و زنان هم ناخواسته به کولبری رو می‌آورند؛ مثل مانی ۱۴ساله و مادرش روناک.

مادر و پسر کولبر

روناک زن ۳۸ساله روستایی، همراه پسر ۱۴ساله‌اش مانی و دختر ۱۰ساله‌اش مونا در روستای شمشیر، در چند کیلومتری پاوه زندگی می‌کنند. روناک بعد از جدایی از شوهرش، به تنهایی بار زندگی را به دوش می‌کشد. او ابتدا نان محلی می‌پخت و می‌فروخت اما بعد از گران شدن آرد دیگر این کار برایش فایده چندانی نداشت. از آن زمان بود که مثل صدها مرد دیگرِ روستا تصمیم گرفت کولبر شود. او بارهای سنگین را از روستا به آن طرف مرز در منطقه طویله عراق می‌برد و پول ناچیزی نصیبش می‌شد. نیمه شب بارها را می‌برد و کمی قبل از ظهر با دست پر به خانه برمی‌گشت. اما از ۲ سال قبل وقتی مانی بزرگ‌تر شد، گفت که او هم می‌خواهد کولبری کند. او می‌گفت غیرتش قبول نمی‌کند که مادرش به کولبری برود اما او در خانه بماند.

کولبری دررؤیای «شاد»

از چندماه قبل مادر و پسر با هم به کولبری می‌رفتند و چون می‌توانستند بار بیشتری حمل کنند پول بیشتری گیرشان می‌آمد و وضعیت زندگی‌شان بهتر شده بود. اما وقتی مدرسه‌ها باز شد مانی باید به مدرسه می‌رفت. او پسر درس‌خوانی بود و مادرش می‌خواست به هر قیمتی که شده مانی درسش را ادامه بدهد، اما کرونا کلاس‌ها را غیرحضوری کرده بود و دانش‌آموزان باید با نرم‌افزار شاد و از طریق موبایل و تبلت در خانه درس می‌خواندند. اما زن جوان که درگیر مخارج روزمره زندگی‌اش بود چطور می‌توانست برای پسرش گوشی موبایل بخرد؟ به همین دلیل بود که این بار مانی با انگیزه جمع کردن پول برای خریدن گوشی به کولبری می‌رفت. او رسیدن به آرزوهایش را در کولبری، خریدن گوشی، درس خواندن با شاد و رفتن به دانشگاه می‌دید.

حادثه در کوهستان

کولبران روستای شمشیر معمولا نیمه‌های شب به طرف مرز عراق روانه می‌شوند. آنها باید مسافتی را با ماشین به طرف مرز بروند اما از آنجا به بعد باید با پای پیاده به دل کوه و کمر بزنند. چند شب قبل روناک و مانی ۴بسته ۲۵کیلویی لوبیا را که در عراق مشتریان خوبی دارد  با خود به نقطه صفر مرزی بردند.از ساعت ۲صبح راه رفته بودند تا به آنجا برسند. کمی مانده به مرز همراه چند کولبر دیگر استراحت می‌کردند تا آسمان روشن شود. اما وقتی سپیده زد مأموران سر رسیدند و بار همه‌شان را توقیف کردند. کولبران که بارهایشان را از دست داده بودند، به طرف روستا به راه افتادند.

وضعیت روناک و مانی اما فرق می‌کرد. وقتی مأموران از آنجا دور شدند و بقیه کولبران هم رفتند، مانی به مادرش گفت که دو بسته از بارها را کنار سنگی مخفی کرده است. مانی از کوه بالا رفت و خودش را به بارهایی که مخفی کرده بود رساند اما همین که می‌خواست بسته‌های لوبیا را پایین بیاورد ناگهان یک خودرو سر رسید و ماموری از آن پیاده شد.او به مانی گفت بارها را زمین بگذار و برو اما پسر کولبر همراه بارها شروع به دویدن در سراشیبی کوه کرد. همین که چند گام برداشت، پایش پیچ خورد و به پایین پرتاب شد. پسر با بارش در سراشیبی کوه غلت می‌خورد و با تخته سنگ‌ها برخورد می‌کرد. صدایش در کوه می‌پیچید که می‌گفت: «مادر جان، مادر جان، به دادم برس...» زن، پسرش را می‌دید اما جز فریاد زدن کاری از او ساخته نبود. وقتی خودش را بالای سر او رساند، سر و صورت مانی غرق خون بود. با رفتن مامور، روناک مانده بود و پسر مجروحش و یک دنیا دلواپسی.

حادثه برای کولبران,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,آسیب های اجتماعی

در بیمارستان

حالا چند روز از این حادثه تلخ می‌گذرد و زن جوان و پسرش گرفتار بیمارستان هستند. روناک رستم‌زاده  می‌گوید: آن روز سخت‌ترین روز زندگی‌ام بود. نه تلفن آنتن می‌داد و نه ماشینی رد می‌شد که کمک بگیرم. مانی خونریزی زیادی داشت. چشم، بینی و صورتش به تخته سنگ‌ها خورده بود. او را به دوش گرفتم و به روستایی که آن نزدیکی بود بردم اما آنجا هیچ امکاناتی نداشت. به زحمت توانستم با برادرم تماس بگیرم و کمک بخواهم. مانی را به پاوه منتقل کردیم و در آنجا صورتش را ۸بخیه زدند. صورتش ترکیده و بینی‌اش شکسته بود اما چون هزینه مداوایش را نداشتم رضایت دادم و او را به خانه بردیم. چند روزی پسرم در خانه بود اما چون خونریزی داشت مجبور شدم دوباره او را به بیمارستانی در کرمانشاه ببرم. پسرم ۴روز در آنجا بود اما پزشکان گفتند به خاطر آسیبی که به چشمش وارد شده باید به تهران منتقل شود.مادر مانی می‌گوید: پسرم سال گذشته معدلش ۱۸/۹۳ شد و همه نگرانی‌اش مدرسه رفتن بود. کولبری می‌کرد که بتواند موبایل بخرد و از درس و مشق‌هایش عقب نیفتد، اما حالا با وضعیتی که پیدا کرده نه‌تنها نتوانست موبایل بخرد بلکه از درس‌هاش عقب افتاد. از طرفی مخارج درمان او برای ما که هیچ پولی نداریم کمرشکن است.او ادامه می‌دهد: از زمانی که به خاطر اعتیاد شوهرم از او جدا شدم بچه‌هایم را به تنهایی بزرگ کردم و اما این روزها برایم از همیشه سخت‌تر است. مانی همه امید و مرد خانه‌ام بود. اینکه او را روی تحت بیمارستان ببینم برایم سخت است.

تکمیلی:/

سقوط کولبر ۱۴ ساله از کوه/ درمان کولبر به دلیل مشکلات مالی متوقف مانده است

سقوط کولبر ۱۴ ساله از کوه/ درمان کولبر به دلیل مشکلات مالی متوقف مانده استدر روزهای گذشته، یک کولبر ۱۴ ساله به دلیل سقوط از کوه به شدت زخمی شده است.

به گزارش ایلنا، در روزهای گذشته، «مانی هاشمی» کولبر ۱۴ ساله اهل پاوه کرمانشاه به دلیل سقوط از کوه، مصدوم شد.

این کولبر ظاهراً دچار جراحت‌های عمیق شده و خانواده او توان مالی برای انتقال او به مراکز درمانی تهران را ندارند.

جریان حادثه به این شکل بوده که مانی ۱۴ ساله از ترس دستگیری و بازداشت، تعادل خود را از دست می‌دهد و از کوه سقوط می‌کند. او با خانواده‌اش در روستای شمشیر از توابع پاوه کرمانشاه زندگی می‌کنند و درمان‌های اولیه در بیمارستان‌های محلی صورت گرفته است.

  • 22
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۱۲
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
اصلا برای این مسئولین مهم نیست فقط بلدن بچه هاشون رو بفرستن بهترین کشورها با بهترین امکانات
چرادولت به مشکلات مردم رسیدگی نمیکند....
مشکلات مردم رادولت که رسیدگی نمیکند ....اگر دولت دلسوز داشتیم مردم اینهمه دربه درنبودند....واسه اختلاس های چندمیلیاردی و.....‌پول هستش. ..اما هزینه بچه های بی سرپرست پول نیس
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
ابومنصور موفق هروی ابومنصور موفق هروی؛ پدر داروشناسی فارسی

مشهور به: موفق هروی

متولد : قرن چهارم

محل تولد: احتمالا هرات

حرفه: پزشک و داروشناس ایرانی

آثار: کتاب الابنیه عن حقایق الادویه

ادامه
آزیتا حاجیان بیوگرافی آزیتا حاجیان بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۱ دی ۱۱۳۶

محل تولد: ملایر

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

تحصیلات: لیسانس بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر

سال های فعالیت: ۱۳۵۴ تاکنون

ادامه
رید هستینگز بیوگرافی رید هستینگز؛ امپراطور محتوا و نتفلیکس

تاریخ تولد: ۸ اکتبر ۱۹۶۰

محل تولد: بوستون، ماساچوست، ایالات متحده آمریکا

حرفه: کارآفرین، مدیر ارشد اجرایی

شناخته شده برای: بنیانگذار نتفلیکس

تحصیلات: فارغ التحصیل دانشگاه استنفورد

دارایی: ۹/۴ میلیارد دلار

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
ویژه سرپوش