چهارشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۴
۱۶:۲۹ - ۰۵ آذر ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۹۰۲۵۵
جرم و جنایت

زندگی تلخ دختر شیشه‌ای | می‌خواستم دکتر شوم اما...

زن جوانی که به جرم سرقت به زندان افتاده بود، در مرخصی از زندان به پلیس مراجعه و از آنها درخواست کمک کرد.

به گزارش خراسان ، زن ۲۴ ساله‌ای که در مرخصی از زندان به سر می‌برد، به کارشناس اجتماعی کلانتری امام رضا (ع) مشهد گفت: ۲ ساله بودم که فرزند طلاق نام گرفتم. پدر و مادرم در حالی از یکدیگر جدا شدند که به هیچ وجه نمی‌توانستند به دلیل تنگدستی و نداشتن تفاهم با هم زندگی کنند.

در این شرایط من و خواهر بزرگ‌ترم به آغوش مادربزرگم پناه بردیم. پدرم که فقط تحصیلات ابتدایی داشت، با کارگری در ساختمان‌ها مبلغ اندکی برای نگهداری از من به مادربزرگم می‌پرداخت، اما من هنوز کودکی خردسال بودم و از تباهی آینده‌ام چیزی نمی‌دانستم. مادرم نیز به مکان نامعلومی رفت و دیگر هیچ‌وقت به سراغ من و خواهرم نیامد.

با همه این سختی‌ها و کاستی‌ها باز هم خوشحال بودم و به تحصیلاتم در خانه مادربزرگ ادامه می‌دادم. در دبیرستان رشته تجربی را انتخاب کردم، به امید اینکه روزی پزشک شوم و به همه این تلخکامی‌ها خاتمه بدهم.

خواهرم که ۵ سال از من بزرگ‌تر بود، ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت، اما من وقتی به سن نوجوانی رسیدم دیگر مادربزرگم توان مراقبت از مرا نداشت، به همین دلیل هم به ناچار نزد پدرم بازگشتم و سعی کردم همه حواسم را روی درسم تمرکز کنم، ولی سرنوشت به گونه دیگری رقم خورد.

یک روز در مسیر مدرسه با دختر جوانی به نام سپیده آشنا شدم. او دختر مهربان و خوبی بود به طوری که پای درددل هایم می‌نشست و من سرگذشت تلخ خودم را برایش بازگو می‌کردم. دیگر به سپیده خو گرفته بودم و بیشتر اوقاتم را با او می‌گذراندم. اما سپیده، با همه مهربانی‌هایش، دختری شکست‌خورده بود و به مصرف مواد مخدر صنعتی اعتیاد داشت.

او که مانند من فرزند طلاق بود، خیلی زود به من هم پیشنهاد مصرف داد تا به قول او اندکی به آرامش برسم. آن زمان ۱۷ سال بیشتر نداشتم و از فرجام وحشتناک استعمال مواد مخدر چیزی نمی‌دانستم. این بود که در همان دوران خامی و بی تجربگی معتاد شدم.

پدرم ۶ ماه بعد متوجه اعتیادم شد و مرا به مرکز ترک اعتیاد برد ولی به محض اینکه از مرکز ترک اعتیاد بیرون آمدم، دوباره پنهانی به سراغ سپیده رفتم و به مصرف شیشه ادامه دادم. پدرم بارها تلاش کرد مرا از این منجلاب وحشتناک بیرون بکشد، اما فایده‌ای نداشت و من در این لجنزار دست و پا می‌زدم.

بالاخره درس و مدرسه را رها کردم و از پاتوق‌های استعمال مواد مخدر و قمارخانه‌ها سر درآوردم. به خاطر چهره زیبایی که داشتم خیلی مورد توجه معتادان و خلافکاران قرار می‌گرفتم، ولی سعی می‌کردم تنها سرمایه زندگیم را حفظ کنم.

در یکی از همین قمارخانه‌ها بود که با رحیم آشنا شدم. او دزد قطعات و محتویات خودروها بود و همه اموالی را که سرقت می‌کرد برای تهیه شیشه به مالخران می‌فروخت. هنوز مدت زیادی از ارتباط من و رحیم نگذشته بود که فهمیدم باردار شده‌ام. رحیم نیز بلافاصله مرا به عقد موقت خودش درآورد و من دوران بارداریم را به منزل مادر او رفتم.

بعد از یک ماه رحیم به جرم سرقت دستگیر و روانه زندان شد. من هم تصمیم گرفتم به خاطر دخترم که قرار بود به دنیا بیاید، مصرف شیشه را کنار بگذارم تا دخترم معتاد نشود. آنجا بود که فهمیدم به رحیم علاقه‌مند شده‌ام و او را دوست دارم، به همین دلیل به مراقبت از خودم پرداختم تا اینکه سولماز به دنیا آمد و رحیم نیز از زندان آزاد شد.

فکر کردم حالا که رحیم هم درزندان اعتیادش را ترک کرده است، در کنار یکدیگر زندگی شیرینی را می‌گذرانیم، اما او همان روز اول آزادی دوباره بساط مصرف شیشه را پهن کرد و خلافکاری‌هایش را ادامه داد. من هم که با دیدن استعمال مواد مخدر دوباره وسوسه شده بودم، به روزهای تلخ گذشته بازگشتم و به مصرف شیشه پرداختم. رحیم مرا کتک می‌زد که ترک کنم، اما وسوسه شیطانی رهایم نمی‌کرد. به‌ناچار برای تهیه مخارج اعتیادمان باز هم به سرقت روی آوردیم.

حالا شیوه و شگرد دیگری را که رحیمآموخته بود به کار گرفتیم و این بار با همدستی همبه سرقت از آگهی‌دهندگان سایت دیوار روی آوردیم و با ترفند «رسید جعلی» اموال مردم را می‌ربودیم. بعد از گذشت مدتی از این روش سرقت، بالاخره نیروهای کلانتری امام رضا(ع) به سراغ من آمدند و ۴ ماه قبل هر دو نفر دستگیر شدیم. در این وضعیت دختر خردسالم نزد مادرشوهرم بود و من در زندان متوجه شدم باز هم باردار هستم. اکنون قصد دارم به زندگی معمولی بازگردم اما خودم نیز تردید دارم.

با صدور دستورهای ویژه‌ای از سوی سرهنگ علی‌اصغر زرین‌کاسه رئیس کلانتری امام رضا(ع) بررسی‌های روانشناختی و مشاوره‌ای در مدت مرخصی این زن ۲۴ ساله از زندان، در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد تا شاید او از قمار روی زندگیش دست بردارد.

  • 19
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش