دوشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۴
۰۹:۳۶ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۱۱۰۲۲۱۳
جرم و جنایت

جزئیات گروگانگیری عاشقانه در قنادی؛ به خاطر این دختر زندگی ام نابود شد

گروگانگیری در گرگان,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت
مرد عاشق پیشه که برای رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش وی را در قنادی محل کارش گروگان گرفته بود در نخستین جلسه بازجویی در مقابل بازپرس جنایی از ارتباط ۲۱ ماهه‌اش با این دختر پرده برداشت.

به گزارش ایران، صبح یکشنبه مرد جوان در حالی که دستبند آهنی دور دستانش قفل شده و پابند داشت با لباس‌های بازداشتگاه روی صندلی نشست. نگرانی و پشیمانی در صورت و چشمانش موج می‌زد.

پژمان، ۳۷ ساله، عامل گروگانگیری عاشقانه در قنادی بود. ساعت سه و چهل وپنج دقیقه ۱۲ بهمن گزارش این آدم ربایی به مأموران پلیس پیشگیری و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران اعلام شد و ۳ ساعت بعد با تلاش پلیس و قاضی سرانجام مرد جوان خود را تسلیم پلیس کرد.

تحقیقات از وی به دستور بازپرس رحیم دشتبان از شعبه دهم دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.

گفتگو با متهم

چطور با این دختر آشنا شدی؟

من ساکن یکی از شهر‌های شمالی هستم. یک سال و ۹ ماه قبل، شبنم که ساکن شهرستان مجاور ما بود به همراه یکی از دوستان قدیمی‌ام برای میهمانی به خانه من آمده بود. من متاهل بودم دخترم ۱۵ ساله است. اما شبنم کاری کرد که عاشقش شدم. اوایل می‌گفت که از خانواده پولداری است، اما بعد از مدتی فهمیدم که دروغ گفته و خانواده نا بسامانی دارد.

پدر و مادرش به خاطر بدهی مالی فراری بودند. بعد هم به من گفت که خانه‌شان را به خاطر بدهی مالی گرفته‌اند و از من خواست که به او پناه بدهم. من هم او و برادر ۱۰ ساله‌اش را به خانه‌ام بردم و از آن‌ها نگهداری کردم. یک سال پیش من بودند و تمام خرج و مخارجشان را می‌دادم.

خانواده‌اش از این موضوع با خبر بودند؟

بله. پدرش را به خاطر ۳۰ میلیون تومان بازداشت کرده بودند که من این پول را پرداخت کردم و پدرش از زندان آزاد شد. البته پدرش خیلی بدهی داشت.

گروگانگیری در گرگان,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

چرا کمکشان می‌کردی؟

آنقدر عاشقش بودم که زنم را طلاق دادم و یک سال است که دختر ۱۵ ساله‌ام را ندیده‌ام. حتی به من گفت: اگر واقعاً مرا دوست‌داری نصف اموالت را به‌نام من بزن. من هم ۶ ماه بعد از آشنایی‌مان به مناسبت روز ولنتاین، نصف باغی را که الان حدود ۴ میلیارد تومان است به‌نام شبنم کردم.

پس چرا کار به اینجا رسید؟

مرداد امسال شبنم ناگهان ناپدید شد. هیچ خبری از او نداشتم از نگرانی و عشقش دیوانه شده بودم. برای پیدا کردن او به همه جا سر زدم. اما تلفنم را جواب نمی‌داد. تا اینکه یکی از شاکی‌های پدرش که دوست من بود خبر داد که پدر شبنم به خاطر بدهی توسط مأموران کلانتری بازداشت شده است.

از قائمشهر راهی تهران شدم و در کلانتری پدرش را دیدم. او به من گفت که دخترم از تو بد گفته بود و فکر نمی‌کردم که آدم خوبی باشی. به من ۴۰ روز وقت بده تا تو را به دخترم برسانم. به او گفتم اگر شبنم مرا نمی‌خواهد، خودش به من بگوید، اما او قول داد شبنم را به من برساند، ولی به قولش عمل نکرد.

چطوری توانستی او را پیدا کنی؟

زمانی که در کلانتری بودیم، عمه شبنم به او زنگ زد و من از حرف‌هایش فهمیدم که شبنم در یک قنادی نزدیک خانه‌شان کار می‌کند. با این سرنخ چند روز تمام قنادی‌های آن منطقه را گشتم و بالاخره پیدایش کردم.

چهارشنبه گذشته به تهران آمدم و به قنادی رفتم. اما از شنبم خبری نبود، پنجشنبه و جمعه هم خبری از او نبود تا اینکه شنبه ظهر که به آنجا رفتم شنبم را دیدم. از او خواستم باهم صحبت کنیم. اما کارگر قنادی که مرد جوانی بود مانع شد. بعد به پلیس زنگ زد. من که از این کارش بشدت عصبانی شده بودم اسلحه‌ای را که به همراه داشتم بیرون آوردم. یک بسته‌ام همراهم بود که شبیه بمب بود. ترساندمشان بعد هم تهدید کردم.

چه شد که تسلیم شدی؟

شبنم قسم خورد که با من ازدواج می‌کند می‌دانم دروغ گفته، اما به خاطر قسم او و قول‌هایی که به من دادند خودم را تسلیم کردم.

نقشه را چه زمانی کشیدی؟

۴ روز قبل از این کار. البته آن روز می‌خواستم اگر جواب منفی شنیدم خودم را بکشم هنوز هم این تصمیم را دارم. چرا که من همه زندگی‌ام، زنم و دارایی‌ام را به‌خاطر او از دست دادم و حالا می‌خواهم خودم را بکشم تا او با عذاب وجدان مرگ من زندگی کند.

  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش