در جریان هستید که شورای شهر تهران چند خیابان این شهر را بهنام استاد محمدرضا شجریان، استاد علی نصیریان، مرحوم جمشید مشایخی و... زدهاند (پس دهنمکی و شریفینیاش کو؟!) که البته با واکنش تندی هم از سوی برخی مخالفان دولت و... همراه شده است. در همین رابطه با یکی از مدیران مربوطه تماس گرفتیم تا از جریان آگاه شویم؛
من: سلام!
مدیر: سلام و کوفت، زودباش بگو که کار دارم!
من: روز تعطیل کار دارید؟! من باور نمیکنم شما روز تعطیل هم کار کنید.
مدیر: توی بدفهمِ بیفهمِ بداسم، اصلا مغز داری که چیزی رو باور کنی؟!
من: این چه طرز حرفزدنه قربان؟!
مدیر: میخوام ببینم آستانه ناراحتشدنت کجاست تا دیگه به من زنگ نزنی؟! بابا چندبار سین کنم و جواب ندم تا تو از رو بری؟!
من: خواستم بپرسم که...
مدیر: نپرس عزیزمن! نپرس! تو گلزار نیستی که سوال بپرسی! تازه جایزه هم ندی بابت جوابدادن.
من: خب کجا تشریف میبرید روز تعطیل؟
مدیر: میرم خیابونم رو افتتاح کنم!
من: بهبه! خیابون بهنام چه کسیه حالا؟!
مدیر: دیوانهای چیزی هستی؟ میگم خیابون خودم! یعنی خیابون به اسم منه!
من: آخه روی چه حسابی باید یه خیابون رو به اسم شما بزنن؟
مدیر:ای چشم سفید! چرا نکنن؟! همین که یه نفر بیستسال بره سر یه کار و هیچکاری انجام نده، شایسته تقدیر نیست؟ مگه شجریان چیکار کرده؟!
من: آوازهای ماندگار خونده!
مدیر: خب اونو که منم توی حموم میخونم.
من: اما اینکه شما مدیر باشید دلیل موجهی واسه اینکه اسم یه خیابون بهنامتون بشه، نیستها!
مدیر: ببین خراباتی بیا و منطقی باش! من توی این خیابون چندتا خونه ویلایی دارم، سیزده باب مغازه، یه پاساژ، پسرم و تمام فک و فامیلمم اینجا ساکنن، وجدانا جفا نیست مثلا به اسم هوشنگ ابتهاج بذاریمش؟!... گوسفند؟!
من: باز به من فحش دادی؟!
مدیر: با تو نبودم که! برداشته گوسفند آورده جلوی پام قربونی کنه، درحالیکه کمِ کم باید گاو میاورد.بعدشم قرار بود ناگهانی من وارد خیابون شم، خبرنگارا ناگهانی بیان سمتم و من ناگهانی بفهمم خیابون ناگهانی به اسمم شده... الو؟! الو؟!
- 21
- 2