در سریال «بازی تاجوتخت» از ابتدای سریال مدام یک نفر میگفت: «وینتر ایز کامینگ!» یعنی زمستان دارد میآید؛ اما در عجبم که چرا نمیگفتند: «سامِر ایز کامینگ»؟ تابستان که بدتر است. اشتباه نکنید، فقط مشکلم با گرمی هوا و دعوا سر خاموش و روشن کردن کولر با پدر خانواده نیست، بلکه مساله فراتر از این حرفهاست.
اولین روز تابستان خود را با اجرای طرح کاهش آلودگی هوا و جفتپا پریدن روی طرح زوج و فرد آغاز کردیم. متن بیلبوردهای شهرداری اوایل دوستانه بودند، مثلا مینوشتند: «جوجههای من! عشقولیا! بیاید توی طرح ثبتنام کنید، آخ قربونتون بره عمو!» کمکم که دیدند برخی کل جریان را به قالپاق ماشینشان هم حساب نکردند، لحن متن بیلبوردها هم عوض شد و نوشتند: «هرکی توی این طرح شرکت نکنه، شب دزده میاد میبردش، لولو هم میخوردش!» خلاصه این طرح این است که پول بدهید، هان پول وَده دیگه! این از اولین روز تابستان! اما اگر فکر کردهاید بقیه روزهایش گلوبلبل است، سخت در اشتباهید. تابستان فصل جابهجایی منازل است و برخی صاحبان املاک در این سهماه فقط جوراب مشکی روی سرشان نمیکشند، اما هر بلایی میتوانتد سر مستاجران میآورند.
خانهای که یکسال قدیمیتر شده، قیمتش سهبرابر میشود و تازه مالک منت میگذارد و میگوید: «چون شمایی سه تومن بذار روی اجاره، بیست تومن روی پیش» حقوق ما اما همان است که بود.
وضعیت خودروسازی کشور هم که اجازه استفاده از کولر را به رانندهها نمیدهد، تاکسی هم که به اندازه نیست، پس در نتیجه باید داخل ماشین بپزیم، برای تردد با ماشین خودمان روزانه پول پرداخت کنیم، مترو که رسما سرریز از جمعیت شده و لوکوموتیوران با بلندگو پیام هشدار میدهد، اجارهخانه هم که سر به فلک کشیده، پس «سامِر ایز کامینگ» در واقع!
- 10
- 1