دوستان عزيز هم وطنم
پارههاي عزيز جان و تنم
گر کسي هستي شما را برد
يا چپو کرد و مالتان را خورد
يا که نه ماه از سحر تا بوق
کار کرديد بيوصول حقوق
قصد کرديد اعتراض کنيد
قصه اعتراض ساز کنيد
جاي فحش و خشونت و دعوا
فحش ناموس و کشمش و بلوا
ميتوانيد خرم و خندان
مثل اقشار مردم لبنان
با دف و تار و تنبک و گيتار
بينيازي به سنگ و فحش و فشار
هي برقصيد و هي شعار دهيد
يک شعار کرشمهدار دهيد
جاي تهديد و لعنت و نفرين
ميشود خواند خوشگل و شيرين
از جواد يساري و منصور
اندي و سندي و اناث و ذکور!
ميشود خواند: «دست تو سرده
ميشه اوني که رفته برگرده؟»
يا بخوانيد: «جاي تو خالي ست
امشب از اون شباي جنجالي ست»
قر دهيد و تني تکان بدهيد
قلب با دست خود نشان بدهيد
رقص ترکي و کردي و رشتي
ميشود حال و روزتان مشتي
خلق شاد و پليس هم راضي
ميکند با شما همآوازي
(گرچه اغراق داره و لوسه)
گل به هم ميدهيد با تکريم!
گل اگر پا نداد، حداقل
ميشود دست داد و کرد بغل
هيچ کس دلخور و معذب نيست
«آخه هيچ شب که مثل امشب نيست»
علی هدیه لو
- 12
- 4