سالگرد خروج لنین از توافق ۱۹۱۷ و تحولات اخیر بین سیاستهای دو کشور بهانه ای شد تا این روزها بحثها پیرامون سیاستهای دو کشور در قبال یکدیگر مورد صحبت مورخین و سیاست مدارها قرار گیرد . امری که به موجب خروج روسیه از فردو تشدید شد . هر چند بهنظر میرسد که روسیه به علت موضع نسبتا بیطرفانه در اکثر مسائل روز جهان و بهدلیل داشتن منافع مشترک با جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر توانسته شریک نسبتا قابل اعتمادی برای ایران باشد.
نقطه مشترک بعدی این دو کشور این است که هر دو تحتتاثیر تحریمهای آمریکا قرار گرفتهاند و هر دو کشور بهدنبال مقاومسازی اقتصاد هستند . بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورندکه آینده اقتصادی جهان در منطقه اوراسیا رقم میخورد . به واسطه وجود حجم عظیمی از منابع انرژی و موقعیت سوق الجیشی آن که به مناطق مختلفی از جهان دسترسی دارد روسیه نیز در این منطقه حضور دارد و این نیز یکی از دلایل دیگر اهمیت روسیه است .
مقابله با تروریسم برنامه اصلی هر دو کشور است و این سبب شده تا منافع مشترک امنیتی آنها بیش از سایر کشورها باشد .«آرمان ملی» در این راستا گفتوگویی با محسن پاکآیین سفیر سابق ایران در جمهوری آذربایجان داشته است که در ادامه میخوانید .
روابط جمهوري اسلامي ايران و روسيه را چگونه ارزيابي ميکنيد؟
روابط جمهوري اسلامي ايران و روسيه روابطي استراتژيک و راهبردي است و دو طرف نگاهي بلندمدت به توسعه روابط في مابين دارند ، هنگامي که روابط دو کشور راهبردي است ، اختلافات جزئي با مذاکره حل ميشود و در واقع تاثير زياد و جدي ندارد و آن را مخدوش نميکند . روسيه بزرگترين همسايه ما و بزرگترين کشور جهان است و به علت داشتن حق وتو در شوراي امنيت سازمان ملل داراي جايگاهي ويژه در جهان است . همکاريهاي اقتصادي بسيار خوبي بين جمهوري اسلامي ايران و روسيه وجود دارد که مهم ترين آنها ترانزيت و تجارت دريايي است . همکاريهاي امنيتي ايران و روسيه نيز در جايگاه ويژهاي قرار دارد . همان قدر که روسيه براي جمهوري اسلامي ايران اهميت دارد، ما نيز براي فدراسيون روسيه جايگاه ويژهاي داريم .
روسيه به علت موضع نسبتا بيطرفانه و غيرجانبدارانه در اکثر مسائل روز جهان و بهدليل داشتن منافع مشترک با جمهوري اسلامي ايران در سالهاي اخير توانسته شريک قابل اعتمادي براي ايران باشد . نقطه مشترک بعدي اين دو کشور اين است که هر دو تحت تاثير تحريمهاي غيرمنصفانه آمريکا قرار گرفتهاند . هر دو کشور بهدنبال مقاومسازي اقتصاد هستند . بسياري از کارشناسان اقتصادي بر اين باورند که آينده اقتصادي جهان در منطقه اوراسيا رقم ميخورد. به واسطه وجود حجم عظيمي از منابع انرژي و موقعيت سوق الجيشي آن که به مناطق مختلفي از جهان دسترسي دارد روسيه نيز در اين منطقه حضور دارد و اين نيز يکي از دلايل ديگر اهميت روسيه است. مقابله با تروريسم برنامه اصلي هر دو کشور است و اين سبب شده تا منافع مشترک امنيتي آنها بيش از ساير کشورها باشد .
امروزه شاهد هستيم تکفيريها نفوذهاي مختصري براي انجام عمليات تروريستي در هر دو کشور داشتهاند . امروز جنوب غربي روسيه نيز شاهد ورود برخي عناصر تروريستي است و توانستهاند در روسيه عملياتهاي مختصر تروريستي انجام دهند . متاسفانه ايران نيز بهصورت مختصر مورد هجمه اين تکفيريها قرار گرفته است و اين سبب شده تا در عرصه امنيتي درد مشترک داشته باشند . من معتقدم اراده سياسي رهبران دو کشور توسعه روابط در همه زمينههاست و مسائل مقطعي و برخي تفاوت مواضع و ديدگاهها در اين عرصه نميتواند مانع تراشي کند .
به صورت مصداقي آيا ميتوان سوريه را عامل تقويتکننده روابط ايران و روسيه دانست؟
در کشور سوريه هدف اصلي جمهوري اسلامي ايران و روسيه اين بود که دولت قانوني سوريه مورد حمايت قرار گيرد و از دخالت کشورهاي بزرگ و توطئهگر در سوريه جلوگيري کنند . داعش بهنحوي به نيابت از برخي کشورهاي منطقه اي و غربي بهدنبال نا امن کردن سوريه بود . همکاري جمهوري اسلامي ايران و روسيه بود که کشور سوريه و دولت آن را از شر اين گروه خطرناک حفظ کرد و توانست آن را از بين ببرد.
نقطه مشترک بعدي سياستمداران ايران و روسيه اين بود که بحران سوريه راهحل نظامي ندارد و بايد طرفهاي مختلف به پاي ميز مذاکره بيايند و با گفتوگو مسائل و مشکلات را حل کنند . در واقع بسياري معتقد بودند بشار اسد نهايتا يک ماه ميتواند در برابر اين هجمهها مقاومت کند و پس از آن سرنگون خواهد شد اما بهدليل تاثيرگذاري زياد اين دو کشور و حمايت قدرتمندانه اي که از دولت سوريه داشتند هم اکنون طرفهاي معارض مشتاق به مذاکره شدهاند و ميز مذاکره را به درگيري و نزاع ترجيح ميدهند. سوريه بزرگترين نشانه وجود رابطه راهبردي ميان ايران و روسيه است امري که پس از فروپاشي شوروي و نظام کمونيستي آغاز شد و پس از روي کار آمدن ولاديمير پوتين تقويت شد .
منافع جمهوري اسلامي ايران چه وضعيتي در مقابل منافع فدراسيون روسيه دارد ؟
هر کشوري منافع مختص خودش را دارد و هر کشوري منافع خود را به ديگران ترجيح ميدهد . هر چقدر منافع کشورها بيشتر بر يکديگر منطبق باشد ، دوستي آن کشورها بيشتر خواهد شد و عملا تبديل به متحد خواهند شد. گاها نيز پيش ميآيد تا کشورهاي دوست نيز به تعارض منافع ميرسند و به مشکل ميخورند اما تجربه جهاني اين را نشان ميدهد که هميشه اختلافها جاي خود را به منافع استراتژيک ميدهند امري که در رابطه تنش ترکيه و روسيه نيز مشاهده شد و عملا شاهد هستيم روابط فعلي دو کشور بسيار خوب شده است و مراودات زيادي در همه عرصهها با يکديگر دارند. اين رابطه راهبردي و قدرتمند ايران و روسيه بود که علاوه بر عزم جهاني براي ساقط کردن دولت سوريه ، دخالتهاي جزئي ترکيه در مناطق کردنشين سوريه را خنثي کرد. اين اتحاد بود که ترکيه را نيز به اجلاسها و نشستها کشاند و اکنون شاهد هستيم به جاي استفاده از زور و سلاح بيشتر به سمت ميز مذاکره سوق پيدا کردهاند و اهداف زيادهخواهانه خود را تقليل دادهاند .
با توجه به توافقهاي رژيم صهيونيستي با روسيه ، آيا اختلافنظر ايران و روسيه در مساله سوريه تبديل به يک مساله جدي شده است؟
جمهوري اسلامي ايران روابط بسيار نزديکي با دولت سوريه دارد و از نظر امنيتي نيز توانسته جايگاه خود را در اين کشور تثبيت کند. اگر ما اين تاثيرگذاري خود را در منطقه حفظ کنيم قطعا تلاشهاي رژيم صهيونيستي براي خدشه وارد کردن به منافع ايران و روابط ايران و روسيه رو به کاستي ميگذارد. فدراسيون روسيه با رژيم صهيونيستي رابطه دارد و مراودات زيادي نيز بين روسيه و اين رژيم وجود دارد و بارها شاهد گفتوگوي سران آنها بودهايم . سياست تلآويو در حال حاضر اين است که بين جمهوري اسلامي ايران و همه کشورهاي منطقه فاصله بيندازد و به هر نحوي و به هر بهانه اي تنشها را افزايش دهد .
قطعا بسياري از مذاکرات رژيم صهيونيستي و روسيه در مورد ايران و سوريه بوده است و اين رژيم به واسطه رابطه خوبي که با روسيه دارد قطعا خواهان اين بوده است که روسيه ايران را متوقف کند . امري که بهنظر نميرسد خيلي در سياستهاي کلي روسيه تاثيرگذار بوده باشد . من معتقد هستم کشورهايي که تلاش ميکنند تا روابط ايران و روسيه را به سمت تنش سوق دهند ، به موفقيت خاصي دست يابند .
آيا عملکرد روسيه در زماني که فشار تحريمها بر ايران چند برابر شده است ، سازوکاري دوستانه داشته است؟
روسيه همچنان به برجام وفادار است و به شدت با خروج آمريکا از برجام مخالف بود . ما همچنان شاهد هستيم در همين روزهاي گذشته وزير خارجه روسيه ايران را در تحولات اخير برجام محق ميداند و کاهش تعهدات برجامي دولت روحاني را در چارچوب توافقات دانسته و بهصورت مداوم ساير کشورها را نقد ميکند و از آنها ميخواهد تا به مفاد برجام پايبند باشند . بنابراين روسيه حداقل در موضع گيريها و در ميز مذاکرات در کنار ايران بوده است امري که چين نيز تا حدود زيادي آن را انجام داده است . در عرصه اقتصادي نيز روسيه تعاملات زيادي با ايران پس از تحريمها داشته است و همواره تلاشهايي در اين عرصه کرده است امري که باز هم با اختلالات و کارشکنيهاي برخي کشورها مواجه شده است و شاهد بوديم اختلافاتي نيز در بازار نفت به وجود آمد .
آيا نقش روسيه در مساله درياي خزر تخريبي بوده است؟
هر پنج کشور در مورد درياي خزر بهدنبال منافع حداکثري خودشان هستند و اين واقعيتي است که روسيه در اين مورد بهدنبال اين است تا بيشترين سهم ممکن را از آن خود کند و قطعا در مورد منافع خود کوتاه نميآيد. هر کشوري سعي ميکند تا اين رويه را پيش گيرد . ايران در درياي خزر توافقهايي در زمينه کشتيراني ، انرژي ، محيط زيست و تجارت با چهار کشور ديگر به امضا رسانده است و هر پنج کشور کنوانسيون مربوط به آن را امضا کردهاند . در اين مساله فقط تعيين حدود مالکيت هر کشور مشخص نشده است. تصميم عاقلانه اين پنج کشور اين بود که در ابتدا در مورد مسائلي به توافق رسيدند که کمتر مورد اختلافي داشت .
تصميم ديگري که گرفته شد اين بود در حال حاضر بر سر تعيين مرزها توافقي صورت نگيرد زيرا بهنظر ميرسد در اين مبحث اختلافات زيادي با يکديگر دارند و تلاش شد با اين تصميم فضاي دوستانه بين هر پنج کشور حفظ شود . حضور ايران در اين کنوانسيون نيز عملي منطقي بود و در حال حاضر هر پنج کشور از منافع درياي خزر استفاده ميکنند و در آينده نزديک بهنظر نميرسد اين مساله اختلافي بين اين پنج کشور ايجاد کند . روسيه نيز در اين مساله روند دوستانه در قالب مذاکره را با ايران و ساير کشورهاي سهيم در نظر گرفته است. بهنظر ميرسد بزرگترين اختلافنظر اين باشد که آيا طبق قوانين آبهاي آزاد دست به ترسيم مرزها بزنند يا اينکه درياي خزر را همچون يک درياچه تقسيم کنند.
آيا روسيه در موقعيتهايي که به واسطه ايران منافع خود را در خطر ميبيند ، باز هم ايران را بهعنوان يک متحد استراتژيک در نظر ميگيرد؟
همه کشورها اولويت اولشان تامين منافع خودشان است. جمهوري اسلامي ايران هم در درياي خزر اگر منافع خود و مرزهاي خود را در خطر ببيند قطعا رويکرد ديگري خواهد داشت. وجود اين اختلافات بين کشورهاي همسايه طبيعي است . تقريبا در تمامي کشورهاي جهان چنين اختلافات مرزي دارند . کميسيونهاي زيادي در اين عرصه بين کشورها شکل ميگيرد و قطعا گفتوگو راهحل اين اختلافات است و اينکه انتظار داشته باشيم تا کشوري منافع خود را فداي کشور ديگري کند يک امر زيادهخواهانه است . هيچدو کشوري در جهان وجود ندارد که تمامي سياست هايشان منطبق باشد .
سياست دولت روحاني در قبال روسيه با موقعيت کنوني که در جهان دارد چگونه بايد باشد؟
بعد از فروپاشي شوروي، روسيه بهترين موقعيت را در جهان دارد و آن هم به علت سياستهاي ولاديمير پوتين بوده است که سياست مستقلانه در پيش گرفته است . مقابله روسيه با سياست يک جانبهگرايي آمريکا امري است که توانسته موقعيت اين کشور را در جهان تثبيت کند . دولت کنوني جمهوري اسلامي در عرصه بينالمللي نقش خوبي را ايفا کرده است و سياستي که در پيش گرفته، توانسته رابطه ايران را با همسايهها بهبود بخشد و در عرصه ديپلماسي با تلاشهاي فراوان موفقيتهاي زيادي را کسب کرده است. دولت در اين عرصه جدي است لذا کماکان ما بايد در آينده اين سياست را ادامه دهيم . اينکه قصد داشته باشيم به کشور روسيه تکيه کنيم يک سياست اشتباه است بلکه بايد روابط خود را در راستاي تبديل شدن به يک دوست و متحد خوب پيش ببريم .
رضا پورحسین
- 17
- 2