خراسان در گزارشی اعلام کرد: مردم محلی حالا ورد زبان شأن شده که ۲۰ سال است هامون با ما قهر است. قطع حقابه از رودخانههای مرزی توسط همسایه شرقی، هامون را به این حال و روز انداخته است. اما هامون یعنی یکی از مهمترین تالابهای جهان، حالا بلای دیگری به جانش افتاده است؛ درد امروز هامون «خاک دزدی» از سفره اوست. هامون زیبا که برای این سرزمین تاریخ و تمدن ساخته است، حالا آن قدر نحیف است که خاکش را هم به یغما میبرند.
برای اطلاع بیشتر با یک مطلع محلی تماس میگیرم. حرفهایش با غمی نهفته همراه است: «چندین میلیارد خاک از سطح هامون را دزدیده و فروختهاند که برخی دستگاهها هم درآن دخیل هستند. امسال که باران نسبتاً خوب بود، حدود ۳۵ درصد از تالاب را پر کرد که به مرور خشک شد و اکنون خاک هامون مرطوب است و آماده برای کار و مصالح ساختمانی. این خاک به دلیل غنی بودن برای گلخانه هم استفاده میشود که به شهرهایی مثل بیرجند میفرستند. در کل مجموعه تالاب هامون منطقه حفاظت شده و هر گونه بهره برداری حتی به اندازه یک متر از آن بدونمجوز تخلف است. اما در برخی قسمتهای آن به ویژه در منطقه «نیمروز» آن قدر برداشت کردهاند که چالههای عمیق درست شده است. متأسفانه این حفاریها در منطقه حیات وحش صورت گرفته که هم باعث تخریب تالاب شده و هم به زیستگاه جانوران ضرر زده است.»
سال قبل همین مواقع بود که سرپرست اداره حفاظت محیط زیست زابل از دستگیری تعدادی برداشت کننده غیرمجاز خاک از تالاب خبرداده بود، اما ظاهراً در این مدت اقدامات لازم حقوقی و نظارتها درباره این موضوع کافی نبوده و نتوانسته دستهای آشکار و پنهان این خاک دزدی را قطع کند.
در مقابل خاک دزدها میایستیم
به طور قطع مسئولان مرتبط در استان سیستان و بلوچستان درباره این چالش زیست محیطی باید پاسخ گو باشند و اولین سوال را باید از مدیرکل محیط زیست پرسید. پورمردان هم دلش پر است از ناگفتهها درباره ماجرای خاک دزدی: «شکواییه ای به صورت رسمی در دادگاه به ثبت رساندهایم و با تمام قوا و تا لحظه رسیدن به نتیجه مطلوب و مطالبه حق و حقوق شهروندان از آن کوتاه نخواهیم آمد.»
قوطی کبریت در یک گودال بزرگ
وقتی از آقای پورمردان درباره این حفاریها و میزان آن پرسیده میشود، شبیه سازی او از آنچه دیده، از فاجعهای بزرگ حکایت دارد: «چاله های حفر شده به حدی بزرگ بود که اگر با یک خودروی شاسی بلند غول پیکر وارد آن بشوید گویی قوطی کبریت داخل گودال افتاده است.»
خاک دزدی برای چه؟
پورمردان که درددل هایش را با عصر هامون درمیان گذاشته، میگوید: «افراد متخلف به جای اینکه شن و ماسه را از مراکز و معادن شن دارای مجوز با نرخ مصوب بخرند، آن را از دل هامون به سرقت میبرند و به هر قیمتی که بفروشند سود خالص نصیب شأن میشود و طبق برآورد اولیه انجام شده چندین میلیارد تومان از همین راه مال نامشروع کسب کردهاند.»
دستهای پنهان اما با نفوذ جست و جو درباره ماجرای خاک دزدی از هامون، ذهنم را به پیگیریهای یک خبرنگار با سابقه در زاهدان که سال هاست او را میشناسم هدایت میکند. او میگوید: «با توجه به فیلمها و عکسهایی که از این خاک دزدیها به دستم رسیده است، بعید است که این اقدام، کار افراد معمولی باشد و به نظر میرسد افراد دارای نفوذ و راه بلد در این ماجرا دست دارند.» این خبرنگار مطلع البته از برخی دستگاهها نام میبرد و معتقد است آنها قطعاً در این خاک دزدیها دخیل هستند اما من در گزارش فعلاً از ذکر نام آنها خودداری میکنم تا ببینیم در آینده چه میشود.
ای کاش مسئولان قضائی و نهادهای نظارتی هرچه زودتر به ماجرا ورود کنند و حالا که هامون برای مردم عزیز سیستان وبلوچستان آب ندارد، اجازه ندهند برای سودجویان خاک داشته باشد...
انتظار از قانون جدید حفاظت از خاک
موضوع خاک دزدی که پیش از این درباره صادرات غیرمجاز خاکهای جزایر جنوبی به خارج رسانهای شد، حالا درباره تالاب هامون به نوعی دیگر مطرح شده است. اکنون انتظار میرود با ابلاغ قانون حفاظت از خاک که ۲۵ خرداد (هفته قبل) توسط رئیس جمهور ابلاغ شد، زمینه مقابله جدی با سودجویان برای نهادهای مسئول بیش از گذشته فراهم شود.
- 11
- 2