جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۸:۵۴ - ۳۰ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۷۱۸۰
حقوقی، قضایی و انتظامی

گفت و گو با نعمت احمدی درباره هجمه به استقلال کانون وکلا:

وکیل مستقل برای قضات بی‌سواد خطرناک است

نعمت احمدی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,حقوقی انتظامی

نهاد وکالت و کانون وکلا در ایران از اولین و قدیمی‌ترین نهاد های مدنی مستقل در تاریخ کشور ما به حساب می‌آید، نهادی که حفظ استقلال آن ارتباط مستقیم و اجتناب ناپذیری با برقراری عدالت و احساس امنیت قضایی در جامعه دارد و این در حالی است که در چند سال گذشته کانون وکلا با چالش‌های بسیاری مواجه بوده است و هر از چندی با طرح آیین نامه‌های فراقانونی و سیاسی کاری، استقلال این نهاد مدنی با اهمیت مورد هجمه واقع شده است.

با دکتر نعمت احمدی، حقوقدان و وکیل دادگستری برجسته درباره اهمیت تاریخی وجود کانون وکلا، کارکردها و ارتباط حفظ استقلال آن با بحث عدالت و برقراری دادرسی عادلانه به گفت و گو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

کانون وکلا به‌عنوان یک‌نهاد مستقل قضایی چه پیشینه و تاریخچه‌ای در ایران دارد و اساساً چه وظیفه و رسالتی را برای خود قائل است؟

وکیل و وکالت در طول تاریخ هم‌شان قاضی و قضاوت بوده است. شما در ازمنه تاریخی که نگاه کنید همیشه در کنار دادگاه وکیل حضورداشته است. تا مشروطه این وضعیت را داشتیم، بعد از مشروطه نیز به همین کیفیت عده‌ای از افراد حرفه خود را وکالت دادگستری قرار می‌دادند در برابر همان مقرراتی که در قانون مدنی و قبل از تصویب قانون مدنی اصولاً در عرف قضایی ما بود. مثلاً به یک نفر وکالت می‌داد که خریدوفروش کند یا در دادگاه‌ها وکالتش را بر عهده بگیرد. تا سال ۱۳۰۶ که مرحوم علی‌اکبر خان داور قانون حدود اختیارات را گرفت و شروع به سروسامان دادن دادگستری کرد.

بنابراین دادگستری سابق را منحل کرد و یک دادگستری جدیدی را تشکیل داد و قوانین ساختاری سازمان قضایی را تغییر داد و یک دادگستری تازه‌ای را درست کرد که تا امروز باقی‌مانده است، هرچند در مواردی ضربات جبران‌ناپذیری خورده است، در همین مواقع تصمیم گرفتند که به وکالت هم سمت و سویی بدهند.

دانشکده حقوق جزء نخستین دانشکده‌هایی است که تحت عنوان مدرسه حقوق در زمان مشیرالدوله پیرنیا تشکیل شد و وقتی‌که به تعداد کافی فارغ‌التحصیل داشت، فارغ‌التحصیلان رشته حقوق بعضاً قاضی می‌شدند.

از سال ۱۳۰۶ تا سال ۱۳۱۵ به شکل جسته‌وگریخته، ما قوانین مربوط به وکالت راداریم تا در سال ۱۳۱۵ قانون وکالت به‌صورت رسمی تصویب شد که تا آلان هم حاکم است و وکلا به وکلای پایه‌یک، پایه دو، پایه سه و کارگشا تعریف شدند.

اما از سال ۱۳۳۱ و در زمان مرحوم دکتر مصدق لایحه استقلال کامل کانون وکلا تصویب شد و تبدیل به قانونی شد که تا امروز باقی‌مانده است. ماده یک این قانون می‌گوید کانون وکلا موسسه مستقلی است که توسط خود وکلا اداره می‌شود و ارکان، هیئت‌مدیره دادسرا و دوایری دارد.

نزدیک به ۹۰ سال پیش که توسط علی‌اکبر خان داور دادگستری نوین شکل گرفت، وکالت هم قانونمند شد. اما تصویب قانون وکالت به سال ۱۳۱۵ اتفاق افتاد یعنی ۸۳ سال پیش و لایحه استقلال وکلا در سال ۱۳۳۱ بود و این لایحه در سال ۱۳۳۳ به تایید مجلسین رسید. یعنی ۶۵ سال پیش و مقرر شد حداقل سواد اعضاء باید لیسانس از دانشگاه داخل یا خارج باشد و یک دوره کارآموزی نیز باید گذرانده شود. این روند ادامه یافت و تا زمان انقلاب کانون وکلا با استقلال به اداره خود می‌پرداخت.

با این تعاریف قانون وکلا قدیمی‌ترین نهاد مدنی در ایران است و سابقه وکالت به امر قضاوت می‌رسد و از روزی که قضاوت شکل گرفت، وکالت هم در کنارش بود. اما کانون وکلا در کشورهای دیگر سابقه طولانی‌تری دارد، مثلاً در فرانسه سابقه استقلال کانون وکلا به ۵۰۰ سال می‌رسد. در انگلستان حتی این سابقه خیلی طولانی‌تر است. امروزه پاکستان یکی از قدرتمندترین کانون وکلا در جهان را دارد.

مصر کانون وکلای بسیار مستقلی دارد. در ایران هم تا انقلاب کانون وکلا استقلال خودش را به هر شکل ممکن حفظ کرد، اما در مدیریت آن مثل همه‌جا دخل و تصرفاتی نیز صورت گرفت و افرادی مدیریت را به عهده می‌گرفتند که مورد تایید حاکمیت بودند. البته سالیان سال سیده‌اشم وکیل رئیس کانون وکلا بود و شان و منزلت آن را حفظ می‌کرد.

خاطره‌ای از وی نقل می‌شود که روزی وزیر دادگستری به کانون وکلا مراجعه می‌کند که وی حضور نداشته است. بعد از برگشت و وقتی به گوشش می‌رسد که وزیر دادگستری در غیاب او به آنجا مراجعه کرده است، از وزیر دادگستری می‌خواهد اگر با وی کار شخصی دارد مجدداً به کانون مراجعه کند. چون شان رئیس کانون هم‌شان دادستان کل کشور است و از همان مصونیت و اقتدار هم باید برخوردار باشد. حالا اگر این‌گونه نیست، برمی‌گردد به شخصیت روسای کانون.

با توجه به اهمیت فراوان حفظ استقلال کانون وکلا و این نکته که امروز بیش از همیشه این استقلال مورد خدشه واقع‌شده است، به نظر شما دلیل این هجمه‌های گسترده علیه کانون وکلا چیست؟ سوالی که این روزها به‌صورت مداوم مطرح می‌شود آن است که اساساً مرجع صدور پروانه وکالت چه نهادی است؟

یک تناسبی بین سواد وکلا و قضات و بخصوص قضات جوان نیست. وکلا یک دوره ۱۸ ماهه کارآموزی می‌بینند، یک امتحان سنگینی در ابتدای پذیرش می‌دهند. اما قضات از مراجع مختلف می‌آیند و قاضی می‌شوند. از حوزه، از مدارس مختلف و... بنابراین یک تقابل علمی دائمی بین وکلا و قضات وجود دارد. متاسفانه با این حرکاتی که انجام شد کانون وکلا عملاً تبدیل به دو تا کانون شده است. یکی کانون مرکز مشاوران که در بازی دارد و به هرکسی پروانه می‌دهند و یکی کانون وکلا است که محدودیت انتخاب وکیل دارد.

من بر این باورم که این نوع برخورد با وکلا از این نشاءت می‌گیرد که قضات می‌خواهند عرصه حضور وکلا را در محاکم تنگ کنند. و الا اگر یک وکیل بتواند در برابر قاضی مستقل باشد، آن قاضی نمی‌تواند هر حکمی را به هر صورتی که خواست صادر کند.

چند روز پیش یک قاضی را به اسم بیژن قاسم‌زاده بازداشت کردند. من در شعبه با این قاضی درگیر شدم. من در شعبه وی پرونده‌ای داشتم که وی گفت نمی‌توانید شما وکالت آن را انجام دهید و باید از رئیس قوه قضائیه اجازه بگیرید، در جوابش گفتم رئیس قوه قضائیه، رئیس تو است نه من. گفتم نمی‌توانید این تکلیف را به من بکنید، شاید برای وکیل دیگری بتوانید این تکلیف را تحمیل کنید، اما به من نه. بنابراین موکل من را در تنگنا قرارداد و او را به انفرادی فرستاد، ممنوع‌الملاقات و ممنوع تلفن کرد و محدودیت‌های زیادی را برایش در نظر گرفت تا مرا از وکالت خودش برکنار کند. موکل من هم چاره‌ای به‌جز قطع همکاری با من را نداشت.

اگر وکیل مستقل باشد قضاتی که قانونمند و باسواد هستند، از او استقبال می‌کنند، قاضی که می‌خواهد به‌حق رسیدگی کند، می‌خواهد در تطبیق قانون به قوانین درست استناد کند و تفسیر قوانین صحیح می‌خواهد، بنابراین خیلی خوشحال خواهد شد که وکیل باسواد، مسلط بر قوانین باشد و دادخواست درستی بدهد. اما قضاتی که باسواد نیستند، باری به هر جهت هستند. از وکیل مستقل خوششان نمی‌آید. وکلای مستقل همواره تحت‌فشار و سختی قرار می‌گیرند تا مرحله‌ای که شخصی مثل قاضی مرتضوی به افراد می‌گفت اگر فلان وکیل را انتخاب کنی، در زندان تو را نگه می‌دارم. شرط این‌که من به تو ارفاق کنم این است که فلان وکیل و کالتت را بر عهده نگیرد.

وکیل مستقل برای قاضی‌های کم‌سواد و قاضی‌هایی که وقت نمی‌گذارند که پرونده را بخوانند، خطرناک است.

بسیاری از قضات اما اهل استدلال هستند، اهل تفسیر هستند و خیلی خوشحال می‌شوند که وکیل مستقل باشد. از طرفی بستگی به نوع نگاه روسای قوه دارد. ما درگذشته رئیس قوه‌ای به اسم آقای لاریجانی داشتیم. وی بالذات با وکلا خوب نبود و مجموعه اطراف وی طوری چیده شده بودند که به هر شکل ممکن دست و پای وکلا بسته شود. از آن‌طرف خواستند تعدادی وکیل وابسته داشته باشند.

آقای طبری را که گرفتند بر اساس اخباری که به بیرون درز پیداکرده است، یکی از وکلای دادگستری که با ایشان کار می‌کرده است، چندین پرونده‌ای که حکم قطعی و نهایی برای آن صادرشده بوده را نزد آقای لاریجانی، رئیس قوه قضایی سابق برده و مطابق ماده ۴۷۷ رای گرفته است. که در طی این پرسه صدها میلیارد تومان پول گرفته‌شده است.

بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری درصورتی‌که رئیس قوه قضاییه رای قطعی صادرشده از هر یک از مراجع قضایی را خلاف شرع تشخیص دهد می‌تواند پرونده را جهت اعاده دادرسی به دیوان عالی کشور بفرستد.

رئیس محترم فعلی قوه قضائیه چندی پیش مصاحبه کردند و فرمودند: در دادگستری اعداد و ارقامی ردوبدل می‌شود که اساساً قابل‌باور نیست چنین رشوه‌هایی در دادگستری‌ها ردوبدل شود. آپارتمان چند صد متری در شمال تهران یا ویلای چند هزار متری در شمال کشور...

لذا طبیعی است که یک قاضی که به دنبال زمین و ویلای چند صدمتری باشد، یک وکیل مستقل و پاک دست را بر نخواهد تابید. وکیلی می‌خواهد که تابع باشد، جزء لیست مورد تایید باشد، وکیل الدوله باشد و نقش کاتالیزور را ایفا کرده و به بیان ساده دلال باشد.

دلیل هجمه‌ها به کانون وکلا همین مسائل است و شاهد این مدعا نیز، بازداشت‌هایی است اخیراً متوجه بخشی از دادگستری‌ها و قضات ما شده است.

به‌عنوان‌مثال، بنده با گوش‌های خودم شنیدم که بازپرس دادسرای رسانه می‌گفت: بگذارید این پرونده آمد نیوز تمام شود، شخصاً آقای علوی، وزیر اطلاعات را در گونی می‌گذارم و میارم اینجا تا محاکمه کنم!

همین آقای بیژن قاسم‌زاده، بازپرس دادسرای فرهنگ و رسانه آن‌چنان احساس امنیت می‌کرد که روزی برخورد تندی در شعبه با من کرد، به او گفتم آقای قاضی، همین طبقه بالا، آقای مرتضوی که خیلی احساس قدرت می‌کرد حضور داشت که سرنوشت او باید برای امثال شما الگو باشد، در پاسخ مرا مورد تمسخر و تحکم قرارداد و درنهایت سرنوشتش را همه دیدیم.

یک قاضی دیگر در دادگاه انقلاب وجود دارد که همیشه می‌گوید: من یک روز باید آقای خاتمی را محاکمه کنم. به او گفتم شما حداقل قانون آیین دادرسی را مطالعه بفرمایید، اگر قرار باشد آقای خاتمی محاکمه شود، دادگستری حق محاکمه وی را ندارد و باید این کار توسط دادگاه ویژه روحانیت انجام شود.وقتی شما با چنین قضات بی‌سوادی طرف هستید که حتی حقوق اولیه افراد را هم نمی‌شناسند و آنگاه‌که وکیلی مقابل این‌ها بایستد، طبیعی است که نگاه مثبتی به وکیل مستقل و کانون وکلا وجود نداشته باشد و درنتیجه امروز کانون وکلا مورد هجمه قرار بگیرد.

خاطره‌ای برای شما بگویم: جلسه‌ای داشتیم و به همراه تعدادی از وکلا خدمت مرحوم هاشمی رفسنجانی رفتیم، آقای دکتر حسن روحانی که هم‌کلاسی دوران لیسانس من بود نیز در این جلسه حضور داشت.

آنجا توضیحاتی دادیم پیرامون لایحه جامع وکالت و خدمت حاج‌آقا عرض کردیم که اگر این لایحه جامع وکالت تصویب شود، کانون وکلایی وابسته و ترسو و وکلایی کاملاً غیرحرفه‌ای مشغول به کار خواهند شد، مثالی برای مرحوم هاشمی زدم، عرض کردم که حوادثی اتفاق افتاد، آمریکایی‌ها به عراق حمله کردند و صدام را گرفتند و به او گفتند که قرار است تو را محاکمه عادلانه کنیم، خواستند که یک وکیل برای خود انتخاب کند، پاسخ داد که این‌ها وکیل نیستند، این‌ها وابسته‌اند! به او گفتند که ۳۰ سال است که این‌ها وکالت مردم را با حکم تو بر عهده‌دارند، حالا توام یکی از مردم، وکیلت را باید از میان آن‌ها انتخاب کنی و درنهایت صدام اعدام شد.

در همین زمان در مصر مشابه این حادثه اتفاق افتاد، در آنجا اما کانون وکلا آن‌قدر قدرتمند است که می‌تواند مطابق هیئت دولت، به مجلس لایحه بدهد و جامعه حقوق‌دان‌هایی دارد متشکل از وکلا و قضات که قدرتمندترین نهاد کشور مصر از زمان پاشاها است. آقای مبارک را گرفتند و لیست را مقابلش گذاشتند و گفتند وکیل انتخاب کن، وکیلی انتخاب کرد و درنهایت آقای مبارک جان به دربرد.

من با ذکر این مثال به مرحوم هاشمی عرض کردم که شما اگر کانون وکلا را وابسته کنید مشابه آنچه در عراق رخ داد در پیش است. مرحوم هاشمی خندیدند و گفتند این چه قیاس مع‌الفارقی است، عرض کردم این قیاس نیست، این عین واقعیت است، اگر شما نهاد وکالت را تضعیف کنید تصور نکنید که با این کار نهاد قضاوت را تقویت می‌کنید، بلکه نهاد قضاوت را از درون تهی می‌کنید.

دفاع و قضاوت مانند یک مبارزه کشتی می‌ماند، شما هرچقدر رقیب قدرتری داشته باشید، فن بلدتر و کارآمدتر می‌شوند، به همین دلیل ما باید نهاد وکالت را تقویت کنیم و این در حالی است که امروز همه دست‌به‌دست داده تا این نهاد پراهمیت را از درون خالی و ضعیف کنند و من به‌عنوان یک معلم افسوس می‌خورم برای دانشگاه و دانشجویان حقوق.

روزی دانشجوی حقوق شدن کعبه آمال آرزوی های افراد بود، روزی دانشکده‌های حقوق را دانشکده اشراف می‌خواندند و وکیل دارای رتبه و طبقه‌ای بود که در جامعه حرفی برای گفتن داشت و مورد وثوق عامه مردم بود و امروز متاسفانه به‌جایی تبدیل‌شده است که وکیل به‌عنوان همدست، نقش ایفا می‌کند در تخلفاتی که قضات انجام می‌دهند و ما شاهد آپارتمان‌های چند صد متری و ویلاهای چند هزار متری هستیم. و همه این‌ها ناشی از تضعیف جامعه وکالت است.

مسئله مهمی که در اینجا مطرح می‌شود، بحث مفهوم عدالت است به‌عنوان یکی از آرمان‌های بنیادین بشر در طول تاریخ، و موضوع وابستگی و عدم استقلال وکلا بدین معناست که درواقع قاضی و دادستان و وکیل همه به یک‌نهاد وابسته خواهند شد و این به معنای ذبح عدالت است. نظر شما دراین‌باره چیست؟

مظلوم‌ترین واژه در ادبیات امروز ما، واژه عدالت است. امروز هرکسی از ظن خود تعریفی برای عدالت دارد، عدالتی که امروز از آن سخن می‌گویند، عدالتی نیست که پیامبران برای برقراری آن بپا خواستند.

عدالت به مسلخ برده شده و هرکسی عدالت را از زاویه نگاه خود می‌سنجد و من عمیقاً برای این موضوع متاسفم.

شما زمانی که قاضی مستقل و وکیل مستقل نداشته باشید، عدالت معنا و مفهومی ندارد.

در پایان، به‌عنوان یک وکیل خوش‌نام که سال‌های سال برای برقرار عدالت تلاش کردید، از شما می‌پرسم که رسالت اخلاقی وکلا به‌عنوان افرادی که ضامن اجرای عدالت و آخرین پناه متهمان پرونده‌های قضایی هستند چیست؟دانشجویانی که امروز در دانشکده‌های حقوق ما درس می‌خوانند آیا رسالتی برای خود قائل‌اند؟ آیا برای آن‌ها چنین رسالتی و آرمانی تعریف و آموزش داده‌شده است؟ آیا این بینش و شناخت را دارا هستند که فارغ مسائل شغلی و مالی، مسئولیتی به سنگینی دفاع از جان و مال انسان‌ها بر دوش بکشند؟

من به‌عنوان یک معلم که ۳۵ سال است در دانشگاه تدریس می‌کنم عرض می‌کنم، از روز اول درسی داریم به نام مقدمه علم حقوق که من هنوز آن را تدریس می‌کنم و دروس دیگری در این رابطه، ما کوشش می‌کنیم حق جو و عدالت‌طلب دانشجویان را بار بیاوریم، اما جریان زندگی مانند یک رودخانه می‌ماند و باید آب از سرچشمه پاک باشد، اگر آب از سرچشمه پاک باشد در مسیر هرچه ناپاکی و ناخالصی باشد تاثیری ندارد و آب آن را می‌شورد و اگر چنین نباشد، ناپاکی و آلودگی همه‌گیر خواهد شد.

به‌قول‌معروف: اگر ز باغ رعیت ملک خورد سیبی... برآورند غلامان او درخت از بیخ.

ما اگر بتوانیم ساختار دادگستری را عدالت‌خواهانه و حق جوسازیم و اگر همچون امروز، رئیس محترم قوه قضائیه از آپارتمان‌های چند صد متری و ویلاهای چند هزار متری قضات سخن به میان نیاورد و روزی را ببینیم که ساختار قوه قضائیه ما شفاف باشد، شک نکنید که وکیل هم حق جو خواهد شد.

شوربختانه وکیل امروز بدل به ابزاری شده است برای کسانی که از عدلیه ابزار مندانه استفاده می‌کنند.

کلام پایانی:

در پایان آرزو می‌کنم که همه ما هیچ‌گاه فراموش نکنیم که عدل اساس اداره ملک است و هیچ ظلمی بالاتر از آن نیست که شما به بهانه اجرای قانون بر مردم ستم روا دارید.

«الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم»

نیما آویدنیا

hamdelidaily.ir
  • 19
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش