پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳
۰۷:۵۳ - ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۲۰۴۷۳۹
سایر حوزه های اجتماعی

ناگفته‌های مادر بهمن، سارق مسلح همدان که اعدام شد

مادر بهمن ورمزیار,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,جامعه

چند هفته‌ای از اعدام بهمن ورمزیار می‌گذرد، از آن روز تلخ و عجیب. روزی که برای مادر و خانواده ورمزیار فاصله خوشی و ماتم فقط چند ساعت بود. سه‌شنبه نحسی که آنها هنوز هم لحظه‌به‌لحظه آن را به یاد دارند. روزی که خیلی بیشتر از همه سال‌های دوری از بهمن برای آنها تلخ بود. همه‌چیز خیلی سریع و باورنکردنی اتفاق افتاد، آخرین دیدار و مراسم وداع با بهمن، چند ساعت بعد خبر عفو او از طریق یک تماس تلفنی مشکوک به خانواده این جوان محکوم به اعدام اعلام شد.

 

خبر دهان‌به‌دهان چرخید، بهمن از چوبه‌دار نجات پیدا کرده بود. خانواده بهمن شادمان و هیجان‌زده از این خبر در تهیه و تدارک سور و میهمانی برای نجات پسرشان بودند که ناگهان خبر شوکه‌کننده همه چیز را زیر و رو کرد. حکم اعدام بهمن فقط به تعویق افتاده بود، هیچ عفو و بخششی در کارنبود. فقط در فاصله چند ساعت این خانواده شادمان غرق ماتم شد و فردای آن روز عجیب، با اعدام بهمن این پرونده مختومه شد.

 

 حالا چند هفته‌ای از اعدام بهمن گذشته اما مادرش هنوز مرگ او را باور ندارد. این زن هنوز هم دوشنبه‌ها به یاد روزهای ملاقاتی بی‌قرار می‌شود، او که یک شبه تمام موهایش سفید شده به شهروند می‌گوید: «بهمن من هنوز زنده است. در این سه‌سال هر دوشنبه به ملاقات او می‌رفتم، همه دلخوشی من در این مدت همان چند دقیقه دیدن او بود، اما حالا این دلخوشی هم از من گرفته شد. الان از او فقط مشتی خاک گورستان باقی مانده است.»

 

مادر بهمن هنوز اتفاقات آن روز را مرور می‌کند و اشک می‌ریزد: «مگر می‌شود، چطور ممکن است در یک نصف روز همه چیز عوض شود؟ اگر قرار بود اعدامش کنند، پس خبر عفو او را چرا اعلام کردند؟» این سوالاتی  است که مدام تکرار می‌کند، سوالاتی که نه او و نه هیچ‌کس دیگری جواب درستی برای آن ندارد. از خودش می‌پرسیم که خبر عفو بهمن از کجا و از سوی چه کسی اعلام شد؟: «من هم نمی‌دانم، ما روز دوشنبه برای وداع با بهمن به زندان رفتیم.

 

قرار بود او را صبح سه‌شنبه اعدام کنند، خیلی سخت بود، این‌که کاری نکنیم که بهمن روحیه‌اش از دست برود. البته آن‌جا هم هنوز امید داشتم، من و پدرش هرکاری که برای نجات و عفو بهمن بود انجام دادیم. پیش هرکس و هرنهادی که فکر می‌کردیم می‌تواند به بهمن کمک کند، رفتیم، اما هیچ فایده‌ای نداشت. با این همه خودمان را برای اجرای حکم آماده کرده بودیم.»

 

مادر بهمن بعد از آخرین ملاقات اصلا حال خوبی نداشت. ضعف همه بدنش را گرفته بود، با چندتا قرص و یک لیوان آب به خواب رفت: «با زنگ تلفن از خواب بیدار شدم، آقایی از پشت تلفن با صدای هیجان‌زده به من گفت خانم مژده مژده بهمن عفو خورد، او دیگر اعدام نمی‌شود. باورم نمی‌شد، چندبار پرسیدم تا مطمئن شوم. همه مشخصات درست بود، از خوشحالی نفسم بند آمده بود، موضوع را به همسرم گفتم. از زندان به ما اطلاع دادند که بهمن از قرنطینه به بند منتقل شده. یاد نذر و نیازهایم برای نجات بهمن افتادم. یک گوسفند قربانی کردیم، اقوام و آشنایان به خانه ما آمدند برای تبریک. با بهمن هم تلفنی صحبت کردم، او مدام می‌گفت مادر همه اینها به خاطر دعا‌های تو بوده. من زندگی‌ام را مدیون تو هستم.»

 

اما خوشی‌های این خانواده زیاد دوام نداشت. درحالی‌که خبر عفو بهمن ورمزیار در رسانه‌ها منتشر ‌شد و برخی مدعی شدند که این عفو به دستور مقامات عالی‌رتبه انجام گرفته، دادستان همدان در آخرین ساعات روز سه‌شنبه با رد خبر عفو بهمن اجرایی نشدن حکم اعدام او را مشکلات قضائی اعلام کرد. همزمان با انتشار این خبر، به وکیل بهمن ورمزیار خبر دادند که او فردا صبح در زندان همدان اعدام می‌شود. باورکردنی نبود، خانواده بهمن شوکه شده بودند، آنها چند ساعت قبل از این از عفو بهمن و اجرا نشدن حکم اعدام او خوشحال بودند.

 

آنها حتی برای میهمان‌هایی که قرار بود برای تبریک و شادباش به خانه‌شان بیایند، تهیه و تدارک دیده بودند. اما حالا همه چیز به گونه‌ای دیگر داشت رقم می‌خورد. اما بازهم روزنه‌ای از امید در دل آنها روشن بود، تا شاید این اخبار واقعیت نداشته باشد. اما همه چیز درست و واقعی بود. وکیل بهمن خبر اجرای حکم را به آنها داده بود. مادر بهمن می‌گوید: «وقتی این خبر را شنیدم همه دنیا روی سرم خراب شد. به دفتر وکیل رفتیم. همسرم هم به زندان رفت.

 

تلفنی به ما گفت که جرثقیل و آمبولانس آماده شده تا بهمن را صبح اعدام کنند. از آن به بعد چیز زیادی یادم نیست.وقتی جنازه بهمن را دیدم، باورم نشد. هنوز فکر می‌کنم او زنده است. کاش به او یک فرصت دیگر داده بودند.پسر من توبه کرده بود. همه از او راضی بودند، ماموران زندان از بهمن من تعریف می‌کردند. حتی همه کسبه و ساکنان محلی که بهمن و دوستش از آن‌جا سرقت کرده بودند، رضایت داده بودند. چون قرار بود بهمن و همدستش در ملأعام اعدام شوند. اول از همه صاحب همان مغازه طلا‌فروشی رضایت داد. او حتی شکایتش را هم پس گرفت.در همان اداره آگاهی بهمن از صاحب طلافروشی حلالیت گرفت.

 

قاضی به من گفت که بهمن باعث ترس و وحشت مردم شده و به همین دلیل باید اعدام شود. من هم برای همین به محل حادثه رفتم و از ٣٠٠ نفر از کسبه و ساکنان آن محل رضایت گرفتم. همه آنها گفتند که راضی به اعدام بهمن نیستند. بهمن توبه کرده بود، هیچ سابقه‌ای نداشت، با پای خودش تسلیم قانون شد، همه طلاهای به سرقت رفته را هم بی‌کم‌وکاست تحویل داد. همه افسران و ماموران آگاهی به ما گفتند که قانون از او حمایت می‌کند و با این کار تخفیف خوبی در مجازاتش حاصل می‌شود. اما فرصت کم بود و پسرم وقتی برای جبران نداشت.

 

امیرحسین خواجوی

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 9
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۷
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
جرثقیل برای آبادانی و کمک به انسانها ساخته شده ولی
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه
ویژه سرپوش