جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
۰۸:۵۷ - ۳۰ دي ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۰۰۱۵۴۵
سایر اخبار حوادث

زن۶۷ساله در دادگاه:

طلاق می خواهم؛شوهرم رفیق باز است

فریده و خسرو ۵۰ سال است با هم زندگی می‌کنند. در این مدت مشکلات زیادی با هم داشتند، اما هرچه بود با هم ساختند و آن را پشت سر گذاشتند.

 

فریده در این سال‌ها به خاطر فرزندانش سعی کرد کوتاه بیاید و هیچ وقت روی حرف خسرو حرف نزند. از روزی که با خسرو ازدواج کرد سعی کرد برای او همسر خوبی باشد؛ تا این که بالاخره کاسه صبرش لبریز شد و به دادگاه خانواده رفت.

 

زن ۶۷ساله که روی نیمکت شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده نشسته، بعد از ۵۰ سال زندگی درخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه خانواده ارائه کرده تا برای همیشه از همسرش جدا شود. دادگاه خانواده هر روز مملو از زوج‌هایی است که به دلایل‌ مختلف برای جدایی به آنجا می‌آیند. اما حضور فریده آن هم با آن سن و سال بیشتر جلب توجه می‌کرد. هر مراجعه‌کننده‌ای وارد شعبه می‌شد با دیدن او تعجب می‌کرد و از روی کنجکاوی هم که شده سعی می‌کرد بفهمد زن سالخورده چرا به دادگاه خانواده آمده و می‌خواهد از شوهرش جدا شود. زندگی «فریده» مانند صحنه‌های فیلم از مقابل چشمانش می‌گذشت. غرق در افکارش بود که سوال قاضی عموزادی، رئیس شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده رشته افکارش را پاره کرد. زن سالمند تازه متوجه اطراف خود شد.

 

وقتی قاضی پرسید چرا می‌خواهی از شوهرت جدا شوی، پاسخ داد: شوهرم رفیق باز است. او با کار‌هایش امانم را بریده و مرا با این سن و سال به دادگاه خانواده کشانده است.قاضی با تعجب ادامه داد: بعد از ۵۰ سال زندگی تازه یادت افتاده که شوهرت رفیق‌باز است؟

 

«آقای قاضی این حرف را نزنید. من ۵۰ سال است دارم شوهرم را تحمل می‌کنم. او مرد بی‌مسئولیتی است که به زن و بچه‌هایش اهمیت نمی‌دهد. آن زمان که به عقد خسرو درآمدم بعد از شروع زندگی مشترکمان تازه او را شناختم. آن زمان خسرو ۲۰ سالش بود. او از‌‌ همان روزهای اول خودش را به من نشان داد. هرچه می‌گفتم سرم داد می‌زد. گاهی هم کارش کتک بود. هر روز و شب با دوستانش به گردش و تفریح می‌رفت و خیلی از شب‌ها دوستانش را به خانه‌مان می‌آورد و من مجبور بودم از آنها پذیرایی کنم. ساعت‌ها گوشه اتاق می‌نشستم و گریه می‌کردم و خسرو حتی متوجه من هم نمی‌شد. او همه زندگی‌اش را با دوستانش سپری می‌کرد. تفریحاتش، خوشگذرانی‌هایش و حتی پول خرج کردن‌هایش برای دوستانش بود. هرچه پول درمی‌آورد با دوستانش خرج می‌کرد و خیلی وقت‌ها به آنها پول قرض می‌داد و پس نمی‌گرفت. وقتی من چیزی از او می‌خواستم می‌گفت که پول ندارد. حسرت خیلی چیز‌ها به دلم ماند.

 

در این لحظه بغض زن ترکید و اشک از چشمانش جاری شد. سعی کرد خودش را آرام کند. نفس عمیقی کشید و ادامه داد: آقای قاضی من ۵۰ سال است که دارم به تنهایی زندگی می‌کنم. انگار که شوهر ندارم. اوایل تصور می‌کردم خسرو جوان است و به دلیل شور جوانی رفیق‌بازی می‌کند و سال‌های آینده این رفتارش تغییر می‌کند. برای همین تحمل کردم. وقتی دخترمان به دنیا آمد با خودم گفتم خسرو درست می‌شود. او به خاطر دخترمان هم که شده بیشتر به زندگی‌اش اهمیت می‌دهد، اما باز هم خسرو رفتارش عوض نشد. او در دوران بارداری و حتی دورانی که دخترمان به دنیا آمد فقط به فکر دوستانش بود و لحظه‌اش را با آنها می‌گذراند. خسرو در یک کارخانه کار می‌کرد و از صبح تا شب سر کار بود. در آن میان وقتی کارش تعطیل می‌شد، پیش رفقایش می‌رفت. من و دخترم همیشه در خانه تنها می‌ماندیم. گاهی اوقات او حتی شب‌ها هم به خانه نمی‌آمد.

 

فریده مکث کوتاهی کرد و قیافه‌ای حق به جانب به خود گرفت و ادامه داد: هر بار که خسته می‌شدم تصمیم می‌گرفتم از خسرو جدا شوم ولی به خاطر بچه‌هایم تحمل می‌کردم. به دنیا آمدن دو پسرم هم خسرو را به زندگی برنگرداند. او همچنان رفیق‌بازی می‌کرد و من تحمل می‌کردم. هربار هم اعتراض مرا با مشت و لگد‌هایش جواب می‌داد. من تحمل کردم و طاقت آوردم تا این‌که خسرو بازنشسته شد و در خانه ماند. در آن زمان هم باز گویا من شوهر نداشتم. تازه رفیق‌بازی‌‌هایش بیشتر هم شد. چون دیگر سرش خلوت شده بود و وقت آزاد زیادی داشت تا با دوستانش بگذراند. من بچه‌هایم را به تنهایی بزرگ کردم.

 

بار زندگی‌مان را به تنهایی به دوش کشیدم و در این سال‌ها شوهرم کنارم نبود. چون او در حال رفیق بازی بود و تنها دوستانش برایش اهمیت داشتند. جالب است که او حتی به خانواده خودش هم اهمیتی نمی‌داد و پدر و مادر و خواهر‌هایش هم از دست کارهای او عاصی شده بودند. آنها هم به من حق می‌دادند ولی چاره‌ای نبود. یا باید تحمل می‌کردم و یا جدا می‌شدم. ۵۰ سال است که از این موضوعات می‌گذرد ولی خسرو همچنان با این سن و سالش دست از رفیق‌بازی برنداشته و با آنها به تفریح می‌رود. دیگر از این موضوع خسته شده‌ام. بچه‌هایم هرکدام سر زندگی‌شان رفته‌اند و صاحب فرزند شده‌اند. برای همین می‌خواهم برای همیشه از شوهر بی‌مسئولیتم جدا شوم تا حداقل در این سال‌های آخر عمرم راحت زندگی کنم. او هم برود و با دوستانش زندگی کند. در این مدت هم اگر تحمل کردم فقط به خاطر فرزندانم بود.

 

صحبت‌های این زن که تمام می‌شود قاضی عموزادی سعی کرد او را از طلاق منصرف کند، ولی این زن که در تصمیمش مصمم است منصرف ‌نشد. قاضی سرانجام دستور احضار شوهر او را به دادگاه صادر کرد تا در جلسه بعدی به این پرونده رسیدگی شود.

 

 

 

 

 

iran-newspaper.com
  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش