سال ٨٥ بود که ماموران پلیس پایتخت در جریان کشته شدن پدر و پسر جوانی در منطقه پونک قرار گرفتند و خیلی زود تیمی از ماموران برای تحقیقات ابتدایی در محل حاضر شدند. ماموران در گام نخست پی بردند که عامل جنایت پدر و پسر را با ضربات چکش به قتل رسانده است و در بررسی‌ها مشخص شد که پسر بزرگ خانواده پس از جنایت از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. تیم پلیسی در این مرحله با در اختیار داشتن تصویر پسر بزرگ خانواده گشت‌های پلیسی را در جریان قرار دادند و خیلی زود مهرداد به‌عنوان مظنون اصلی پرونده دستگیر شد.
مهرداد ٤٥ساله پس از دستگیری پرده از راز جنایت خانوادگی‌اش برداشت و گفت: «یک ماه قبل از همسرم جدا شدم و در این مدت در خانه پدرم زندگی می‌کنم. از چند روز قبل به دنبال برگه وکالتنامه‌ای که همسرم در دادگاه به من داده بود، می‌گشتم اما اثری از آن در خانه نبود. به خاطر داشتم که آخرین بار برگه وکالتنامه را در یکی از کتاب‌های کتابخانه گذاشته بودم و بارها از خانواده‌ام در مورد برگه وکالتنامه سوال کردم اما آنها ادعا می‌کردند که برگه را ندیده‌اند. مدتی بود که فکر می‌کردم برادرم مجید از جای برگه وکالتنامه خبر دارد و نمی‌خواهد آن را به من بدهد.
این ذهنیت مدتی با من همراه بود تا این‌که شب حادثه وقتی برادر کوچکم در خواب بود با چکش بالای سرش رفتم و با ضربات محکم او را به قتل رساندم که در همین لحظه پدرم که از سروصدا بیدار شده بود به سمت من آمد. پدرم را نیز با ضربات چاقو به قتل رساندم و به سرعت از خانه خارج شدم و پس از چند ساعت در نزدیکی خانه پدرم دستگیر شدم.»
پس از اعترافات مرد جوان، خواهر و برادر مهرداد در جلسه رسیدگی به این پرونده اظهار کردند که حاضر به قصاص برادرشان نیستند اما عمو و عمه مهرداد به خاطر قتل پدرشان از قضات دادگاه در خواست قصاص کردند و دادگاه نیز متهم را به قصاص محکوم کرد.
سرنوشت مبهم پس از ١١سال انتظار
با گذشت ١١سال از این پرونده، با توجه به عدم رسیدگی عموی بزرگ مهرداد و دیگر اولیای دم، مهرداد در زندان بلاتکلیف ماند تا این‌که قانون جدیدی در مجازات اسلامی به تصویب رسید. با توجه به ماده ٤٢٩ قانون مجازات اسلامی، چنانچه صاحب حق، قصاص بدون عذر موجه خواهان باشد و سپس مرتکب به قتل را در وضع نامعین رها کند، دادگاه می‌تواند بعد از تعیین تعزیر و گذشتن مدت زمان آن با دریافت وثیقه مناسب و تأیید رئیس قوه قضائیه و رئیس‌کل دادگستری استان تا تعیین تکلیف از سوی صاحب حق قصاص، متهم را آزاد کند که در این مرحله مهرداد با نوشتن نامه‌ای از دادگاه درخواست کمک کرد.
بدین‌ترتیب مهرداد روز گذشته در شعبه دوم دادگاه کیفری استان یک تهران پای میز محاکمه قرار گرفت و گفت: «١١سال در زندان بلاتکلیف مانده‌ام و از دادگاه می‌خواهم که به من کمک کند تا زودتر اعدام یا از زندان آزاد شوم. من زمان جنایت اشتباه کردم و فکر می‌کردم برگه وکالتنامه همسرم را برادرم پنهان کرده است اما بعد از قتل، پلیس داخل خانه را جست‌وجو و برگه وکالتنامه همسرم که زیر میز کتابخانه افتاد بود را پیدا کرد و من از قتل پدر و برادرم پشیمان هستم و حالا که ٥٦ ساله شده‌ام از دادگاه می‌خواهم که در پرونده‌ام تصمیم نهایی گرفته شود.» بنا به این گزارش، قضات دادگاه پس از درخواست مهرداد وارد شور شدند و به‌زودی حکم این مرد را صادر خواهند کرد.
- 13
- 1
