به‌گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۶ و با شکایت مدیر انتشارات در دستور کار مأموران قرار گرفت. او به پلیس گفت: در خانه بودم که ۲ نفر با عنوان مأمور انتظامی و قضایی در حالی که یک حکم جلب با مهر دادستانی کرج در دست داشتند مدعی شدند منشی شرکتم از من شکایت کرده و حکم جلب مرا گرفته است. در حالی که تعجب کرده بودم گفتم چرا از من شکایت کرده که گفتند به خاطر رابطه نامشروع!
هرچه اصرار کردم که اشتباه شده است قبول نکردند و مرا به زور سوار خودرو کردند. داخل خودرو ناگهان هر دو نفرشان مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند و با زور و اجبار اعتراف نامه‌ای از من گرفتند. در ادامه راه مرا به دفتر شرکت بردند تا بازرسی کنند اما از داخل گاو صندوق حدود ۱۰ هزار دلار، معادل ۱۰ میلیون تومان لیر ترکیه، ۲۰ میلیون تومان یوان چین و مقداری پول و سکه را برداشتند و با تنظیم صورتجلسه‌ای مرا دوباره به قصد رفتن به سمت اداره آگاهی سوار خودروشان کردند.
وی در ادامه افزود: نزدیک اداره آگاهی یکی از آنها به من گفت که اگر سند خانه داشته باشی می‌توانی با قید ضمانت تا جلسه بازپرسی آزاد باشی و من هم عنوان کردم که سند در خانه است که به من گفتند به خانه برو و فردا برای ادامه کار به اداره آگاهی بیا، بعد هم شماره تلفنی به من دادند تا تماس بگیرم. فردای آن روز برای پیگیری پرونده‌ام با آن شماره تماس گرفتم که وی مدعی شد افسر پرونده‌ام امروز نیست و فردا تماس بگیر. بدین ترتیب این مسأله چندبار ادامه پیدا کرد تا اینکه خط خاموش شد و متوجه شدم که فریب چند سارق و کلاهبردار را خورده‌ام.
با اظهارات مدیر انتشارات، مأموران پلیس کار بررسی و شناسایی سارقان را آغاز کردند و با کمک ردیابی خط تلفن و دوربین‌های محل در نهایت سارقان شناسایی و دستگیر شدند. در ادامه مشخص شد که طراح اصلی این ماجرا یکی از کارمندان انتشاراتی است که از ۱۴ سال قبل در آن مجموعه فعالیت می‌کرده و از افراد مورد اعتماد مدیر انتشارات بوده است اما با همدستی ۲ نفر از دوستانش این آدم ربایی و سرقت را انجام داده است.
هر ۳ متهم صبح دیروز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری استان تهران آخرین دفاعیات خود را مطرح کردند. متهم ردیف دوم و سوم هر دو عنوان کردند که از کل مبالغ سرقتی تنها نفری ۵ میلیون تومان نصیب‌شان شده و مابقی را متهم ردیف اول یعنی همان کارمند انتشارات گرفته است.
اما وی در آخرین دفاعیاتش مدعی شد: هیچ پولی نزد من نیست و همه پول‌ها را بین دو همدستم تقسیم کرده‌ام. قضات دادگاه برای صدور رأی وارد شور شدند.
- 13
- 5
