وسوسه کثیف دلار برای قتل همخانه ثروتمند

وسوسه سرقت ۳۰ هزار دلاری در شهرک غرب از این مرد قاتل ساخت.

دلارهای کثیف

ظهرهفتمین روز اردیبهشت ۹۴ مرد جوانی که پیک موتوری یک صرافی بود ۳۰ هزار دلار از صاحب صرافی تحویل گرفت تا به مرد ۶۸ ساله ای در شهرک غرب تحویل دهد و پول آن را بگیرد.

پسر جوان که بارها این کار را کرده بود وقتی جلوی در خانه مشتری دلارها رفت زنگ خانه را به صدا درآورد که مرد جوانی پشت آیفون خانه بود و از او خواست داخل خانه شود.

راننده پیک موتوری که به حرف های مرد جوان اعتماد کرده بود وارد خانه شد که ناگهان مرد جوان به روی او اسلحه کشید و با تهدید ۳۰ هزار دلار را سرقت کرد و سپس دست  و پاهای پسر جوان را با نوار پلاستیکی بست و پس از سرقت دلارها به سرعت پا به فرار گذاشت.

نگرانی مرد صراف

مرد صراف بعد از یک ساعت وقتی دید خبری از پیک موتوری اش نشده است نگران شد و به موبایلش زنگ زد، پسر جوان که هندزفری داشت جواب تلفن را داد و از زندانی شدن در همان محل تحویل دلارها خبر داد.

بدین ترتیب تیمی از ماموران کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس به خیابان طاهرخانی رفتند و وقتی وارد طبقه دوم ساختمان پنج طبقه شدند با جسد مرد ۶۸ ساله ای که از ناحیه کتف هدف شلیک گلوله قرار گرفته بود و رشته ای پلاستیکی به دورگردنش پیچیده شده بود مواجه شدند. در اتاق کناری این جنازه  نیز پسر جوانی را که دست و پاهایش با نوار پلاستیکی بسته شده بود مشاهده کردند.

پسر جوان که راننده پیک موتوری بود به ماموران گفت: مدیر صرافی خواست تا ۳۰ هزار دلار را تحویل مجید بدهم، وقتی زنگ خانه را زدم مردی پشت آیفون بود که خواست دلارها را داخل آپارتمان ببرم، وقتی وارد ساختمان شدم ناگهان مرد جوانی را با در دست داشتن اسلحه پیش روی خودم دیدم، شوکه شده بودم که مرا به اتاق خواب کناری برد و جسد مجید را که روی تخت بود نشانم داد و سپس خواست روی زمین دراز بکشم و بعد از بستن دست و پاهایم دلارها را از من گرفت و از ساختمان خارج شد.

تحقیقات پلیسی

بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرس ویژه قتل وارد عمل شدند و در گام نخست دوربین های مداربسته در محل را بررسی کردند و تصویر مظنون پرونده که از مدت ها قبل به خانه مجید رفت و آمد داشت به دست آمد.

کارآگاهان در تحقیقات فنی پی بردند امین ۳۰ ساله به عنوان همخانه قربانی جنایت به این خانه رفت و آمد داشته است و همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان به سراغ همسر امین بروند که زن جوان در تحقیقات پلیسی گفت: از دو ماه قبل که با همسرم اختلاف پیدا کردم او از خانه رفت و دیگر اطلاعی از او ندارم.

ماموران در ادامه به محل کار امین در خیابان مطهری رفتند و پی بردند که امین از روز جنایت دیگر به محل کارش نرفته و تلفنش را نیز جواب نداده است.

دستگیری قاتل

تجسس های پلیسی ادامه داشت تا این که ماموران پی بردند امین در لیست پرواز ساعت ۸:۴۰ آبادان قرار دارد که خیلی زود تیمی از ماموران به فرودگاه مهرآباد رفتند و امین را که قصد سوار شدن به هواپیما داشت دستگیر کردند.

امین در اعترافات ابتدایی به ماموران گفت: چندی قبل با مجید که وضعیت مالی خوبی داشت آشنا و متوجه شدم او نیز به تنهایی زندگی می کند تا این که با همسرم دچار اختلاف شدم و شب ها برای خواب و استراحت به خانه مجید می رفتم. بعد از مدتی مجید ادعا کرد که امنیت جانی ندارد و خواست برایش یک اسلحه تهیه کنم که توانستم یک اسلحه به قیمت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان برای او بخرم.

وی افزود: روز حادثه داشتم کار با اسلحه را به او یاد

می دادم که دستم روی ماشه رفت و یک گلوله شلیک شد و به کتف مجید خورد، مجید عصبانی شد و شروع به فحاشی کرد، ترسیده بودم و برای این که او را ساکت کنم یک رشته پلاستیکی را که روی زمین افتاده بود برداشتم و دور گردنش پیچیدم و او را به تخت بستم تا ساکت شود اما وقتی به خودم آمدم متوجه شدم فوت کرده است.

امین گفت: من در یک شرکت کامپیوتری کار می کنم و در این مدت ماموریت زیادی به چند شهر داشتم و روز دستگیری هم برای سفر کاری قصد رفتن به آبادان را داشتم که دستگیر شدم.

عامل این جنایت ادامه داد: مجید سفارش ۳۰ هزار دلار داده بود و با اطلاع از این ماجرا منتظر ماندم تا پیک صرافی بیاید، دقایقی بعد از مرگ مجید بود که زنگ خانه به صدا درآمد و همان لحظه تصمیم به سرقت دلارها گرفتم و پسر جوان را به داخل خانه دعوت کردم، پیک صرافی وقتی وارد ساختمان شد با تهدید اسلحه دلارها را از او گرفتم و دست و پاهایش را بستم و بعد از فرار، دلارها و اسلحه را داخل ساختمان نیمه کاره ای در اتوبان یادگار پنهان کردم.

این ادعا در حالی بود که ماموران با حضور در ساختمان نیمه کاره به تحقیق پرداختند اما خبری از دلارها و اسلحه نبود.

در دادگاه

امین پس از تحقیقات تکمیلی و صدور کیفرخواست برای صدور حکم نهایی به دادگاه یک استان تهران منتقل شد و در این جلسه اولیای دم خواستار قصاص امین شدند و قضات پس از رسیدگی به پرونده و شنیدن اظهارات عامل جنایت وارد شور شدند و حکم قصاص – اعدام – امین را صادر کردند که در ادامه این حکم در شعبه ۲۴ دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفت.

در حالی که امین در انتظار چوبه دار بود، واحد صلح و سازش شعبه ۵ دادسرای امورجنایی تهران اعلام کرد خانواده مجید حاضر به بخشش با دریافت دیه شدند.

بنا بر این گزارش، برادر مجید که یکی از اولیای دم است در این خصوص اعلام کرد که در صورتی که قاتل در این مدت رفتار و اخلاق خوبی داشته باشد و تعهد دهد بعد از آزادی آدم خوبی باشد و زندگی سالمی داشته باشد بدون دریافت دیه حاضر به بخشیدن امین است.

تحلیل کارشناس

خطراتی که زنان و مردان تنها را گرفتار می کند

دکتر مصطفی اقلیما رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران

مردان و زنان تنها چه در جوانی و چه در میان سالی دچار آسیب های اجتماعی می شوند و همیشه خطراتی در کمین آن ها نهفته است. در جامعه کنونی که زندگی اغلب افراد شهرنشینی شده است و از زندگی سنتی فاصله گرفته اند و به تنها زندگی کردن روی آورده اند، برخی افراد به خاطر نداشتن خانواده یا دوست مناسب تنها می شوند و به تنها زندگی کردن محکوم هستند اما برخی افراد تنها زندگی کردن را دوست دارند و چون روحیه جمع گرایی ندارند رو به تنهایی می آورند و برای خود تنها زندگی کردن را انتخاب می کنند و ممکن است برخی از آن ها نیز برای خود همخانه اختیار کنند که این همخانه تهدید جدی برای زنان و مردان تنها به شمار می رود.

این در حالی است که تنها زندگی کردن ضوابط و قوانینی دارد که افراد در جامعه سنتی به آن احترام نمی گذارند و قاعده آن را رعایت نمی کنند. در کشور ما که زندگی از روند سنتی به مدرن در حال گذار است تنها زیستن به شکل یک پدیده اجتماعی درآمده که به تبع آن مشکلات خاصی نیز در جامعه رو به افزایش است این در حالی است که زنان و مردان جامعه ما هنوز وابستگی و عادت های شان را ترک نکرده اند و با ضوابط تنها زندگی کردن آشنا نیستند و به همین دلیل است که دچار خطرات عدیده ای می شوند.

برای تنها زندگی کردن ،زنان و مردان نیازمند رعایت یک سری قواعد و اصول هستند و باید فرهنگ این پدیده را داشته باشند و برای انتخاب همخانه باید عواملی چون فرهنگ، طبقات خانوادگی، نوع سلیقه ، سبک زندگی و.... را مد نظر قرار دهند. هماهنگی در اخلاق و رفتار سبب کاهش بزه و جرم در میان این قبیل افراد می شود اما اگر به قواعد احترام نگذارند شاهد پرونده هایی چون تجاوز، قتل ، سرقت و... هستیم.

تنها زیستن مشکلاتی دارد که باید تحت هر شرایط آن را تحمل کنند و معمولا افرادی رو به تنها زیستن می آورند که حامی محکمی در زندگی ندارند زیرا خلقیات و روحیات ایرانی ها به این شکل است که در جمع زیستن را بیشتر از تنهایی می پسندند. در جوامع کوچک که افراد تنها زندگی می کنند نظارت اجتماعی بیشتر است و افراد تنها چه جوان و چه سالمند از مشکلاتی مانند تجاوز، سرقت اموال و قتل در امان هستند اما تنها زندگی کردن در شهرهای بزرگ چون قوانین اجرا نمی شود و کمبودهای زیادی دیده می شود و نظارت اجتماعی کمتر است باعث می شود جرایم خرد و کلان نیز بیشتر شود.

تا زمانی که ضوابطی برای این سبک از زندگی تعریف نشود جامعه درگیر این مشکلات است و نمی توان توقع داشت تنها زندگی کردن کمتر شود. برخی افراد به دلیل فشارهای روحی ، روانی و .... تمایل به تنها زندگی کردن دارند و تنها زیستن معلولی از علت ها به شمار می رود و تا زمانی که علت ها شناسایی و برطرف نشود نمی توان مشکلات را برطرف کرد.