
انگار نه انگار همان ملتی هستیم که دم به ساعت کوچکترین موارد به تریج قبایمان برمی خورد و فریاد برمی آوریم که بهمان، توهین شد.
■ انگار نه انگار پزشکهای فرهیخته مان از پخش سریالی که خودشان بهتر از مردم میدانند چقدر قرین به واقعیت بود، از کوره درمیروند و آنقدر آش اعتراض را شور میکنند که پخش آن متوقف میشود. که چی؟ که "به شان توهین شده"!
■ انگار نه انگار که وکلای باکلاس مان برای آنکه از پزشکها کم نیاورند، چوب امدادی اعتراض را از آنها تحویل میگیرند و میروند در صف شایان همان سریال می ایستند که چی؟ که "بهمان توهین شده"!
■ انگار نه انگار که آذری زبانهایمان از کارتونی کودکانه در روزنامهای برمی آشوبند و آن را به تعطیلی میکشانند یا بخاطر قطعه ای نمایشی که بی قصد و غرض بوده، عموهای فتیلهای را به خاک سیاه مینشانند و خیابان ها را با تظاهرات اعتراضی پر میکنند که چی؟ که "بهمان توهین شده"!
■ انگار نه انگار بختیاری هایمان در اعتراض به شخصیتی در یک سریال، گله مند میشوند و سریال را که متوقف میکنند، هیچ، رئیس وقت رسانه ملی را به عذرخواهی حضوری و امیدارند که چی؟ که "بهمان توهین شده"!
■ انگار نه انگار که زنانمان در واکنش به مقدمات مصوبه ای آن را علیه حقوق و احترام خود دیده، چون در خیابان نميتوانند، در فضای مجازی توفان به پا میکنند که چی؟ که بهمان توهین شده"!
■ انگار نه انگار که همه مان بی کوچکترین برخورد مثلا یک پلیس، معترضیم، به بی احترامی فروشنده ای معترضیم، به بی احترامی حتی نگهبان یک پاساژ معترضیم و آمپر می چسبانیم که چی؟ که "بهمان توهین شده"!
اما بسی شگفت...
بسی شگفت که از انبوهی وعده ی توهین آمیز یکی، دو نامزد ریاست جمهوری برنیاشفته ایم و فریاد نمیکنیم که "به شعورمان توهین شده"!
رسما و اتفاقا با زبان بازبانی دارند به همه مان یا به قول یکی شان، ۹۶درصدمان میگویند: "گدا"! چرا قاطی نمیکنیم؟ و چرا پای سخنرانی هایشان بعد از این وعده های پوچ، کف و سوت میزنیم؟ دارند با ما معامله میکنند. مثل دو خواستگار که یکی مهریه ۱۱۰ سکه ای بگذارد و بعدی بیاید روی دست او و ۱۱۰۰ سکه مهریه بگذارد. اصلا هم انگار مهم نیست، کدام برای یک عمر زندگی شایسته ترند. اگر دختر خانم بدون توجه به شایستگی.
محمدرضا یزدانپرست
روزنامه نگار و مجری تلویزیون
- 19
- 2