دوشنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
۰۸:۵۱ - ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ کد خبر: ۱۴۰۴۰۲۰۴۶۴
رادیو و تلویزیون

کارناوال«کوچه» در سوگ و پخش برنامه‌ شاد از رسانه ملی با پرش از اخبار بندر!

صداوسیما در «انفجار» هم قافیه را باخت/ برای مردمی که غمگینند، موسیقی شاد می‌گذارید که کیف کنید؟

صداوسیما,پخش برنامه های شاد در صداوسیما همزمان با حادثه بندرعباس
بودجه صداوسیما در سال جاری، ۳۵۰۰۰ میلیارد تومان است! این در حالی است که این هزینه نه تنها دستاوری برای کشور ندارد بلکه با عملکرد اشتباه و برنامه‌سازی‌ها غرض‌ورزانه و رفتارهای عجیب به منافع ملی و امنیت کشور هم ضربه می‌زند.

روزنامه توسعه ایرانی نوشت: رسانه ملی که سالهاست، اغلب مخاطبان ملی خود را از دست داده، ولی همچنان به شکل قابل توجهی از منابع ملی ارتزاق می‌کند؛ این روزها؛ پشت هم چنان گاف می‌دهد که برخی معتقدند بوی الرحمن دوران ریاست رئیس آن بلند شده است.

از پخش اظهارات موهن درباره مقدسات اهل سنت و تمسخر مقامات کشورهای همسایه که مخل امنیت ملی ارزیابی شد که بگذریم؛ نحوه اطلاع‌رسانی این رسانه در خصوص فاجعه روز شنبه بندر شهید رجایی هم عامل دیگری بود که فوج انتقادات را متوجه این مجموعه پرخرج کرد.

کامبیز نوروزی، فعال رسانه‌ای و حقوقدان در یادداشتی در صفحه شخصی خود نوشت که «صدا‌وسیما در حادثه مهم و بزرگ انفجار در اسکله شهید رجایی به سنت قدیمی و غیرحرفه‌ای خود یعنی خودداری از اطلاع‌رسانی فعال و درست همچنان پایبند است».

دلیل این انتقاد تند و تیز این بود که در روز وقوع حادثه و در حالی که انتظار می‌رفت که بخش‌های خبری ویژه‌ای برای این فاجعه آماده شود، اخبار ساعت ۲۱، یعنی مهمترین بخش خبری سیما کمتر از چهار دقیقه را به انفجار بندرعباس اختصاص داد. چهار دقیقه‌ای که نه می‌شود در آن ابعاد ماجرا را شکافت و نه حداقل به بخش اندکی از سوالات ذهنی مخاطبان در خصوص چرایی و تبعات مادی و معنوی و استراتژیکی این حادثه بر زندگی ایرانیان و مردم منطقه حادثه‌دیده پاسخ گفت.

اما به نظر می‌رسید سیما چنان در بند این پاسخگویی‌ها نیست و با این ماجرا هم چنان برخورد کرد که با حادثه‌ای در کشوری دور. در حالی که می‌شد حدس زد ابعاد جانی این حادثه بیشتر از آن چیزی باشد که در ابتدا اعلام شده و یک ایران را عزادار خود خواهد کرد، برنامه‌ها به روال سابق بود و حتی برخی از شبکه‌ها برنامه‌های شاد خود را نیز متوقف نکرده بودند.

این در حالی است که چند روز پیش فستیوال موسیقی «کوچه» بوشهر به دلیل شادی مردم در خیابان با حواشی فراوان همراه بود و دلواپسان را به خیابان‌ها کشاند! همان فستیوالی که دیروز حاضرانش برای همدردی با بازماندگان این فاجعه، رویداد خود را نیمه تمام گذاشتند و کارناوال شادیشان را به بزرگترین دسته عزاداری برای هموطنان داغدارشان تبدیل کردند.

اما در مقابل آنچه مردم از تلویزیون ملی شاهد آن بودند نشان می‌داد که این رسانه با وجود دریافت بودجه عمومی و حمایت‌های فراوان، اساسا رسانه مردم نیست.

در این میان آنان که به دنبال اخبار و حواشی این ماجرا بودند باز هم مجبور شدند که همچون گذشته از رسانه‌های دیگر و تلویزیون‌های برون مرزی استفاده کنند، چرا که صدا و سیما مدت‌هاست مرجعیت خبری خود را از دست داده است.

رفتار صدا و سیما را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟

بودجه صداوسیما در سال جاری، ۳۵۰۰۰ میلیارد تومان است! این مبلغ شاید در کشوری غیر از ایران رقم قابل توجهی نباشد، اما در ایران با وجود بحران‌های اقتصادی و وضعیت آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و سفره‌های خالی مردم، رقم قابل‌توجهی است. ضمن اینکه به اعتقاد بسیاری این هزینه نه تنها دستاوردی برای کشور ندارد بلکه با عملکرد اشتباه و برنامه‌سازی‌ها غرض‌ورزانه و رفتارهای عجیب به منافع ملی و امنیت کشور هم ضربه می‌زند.

در گرماگرم مذاکرات و تلاش‌های دولت برای بهبود روابط به شدت آسیب‌دیده خارجی، هفته گذشته پخش چند برنامه تلویزیونی از صداوسیما به نظر مشخصا این تلاش‌ها را هدف گرفته بود.

پخش یک آیتم طنز از تلویزیون که در آن فیصل بن رحمان، وزیر امور خارجه عربستان (که با هوش مصنوعی ساخته شده بود) با مجری این برنامه یعنی محسن افشانی گفت‌وگویی با هدف به سخره گرفتن وزیر امور خارجه عربستان  انجام می‌دهد. هرچند این نخستین بار نیست که سیما چنین بی‌محابا در امور دیپلماتیک ورود می‌کند، اما این بار با توجه به سفر اخیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی و دیدارش با رهبری و شکل‌گیری امیدهای تازه برای عادی‌سازی و توسعه روابط میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی، چنین آیتمی تنها یک تفسیر داشت؛ حضور عناصر نفوذ برای برهم زدن آرامش دیپلماتیک و خرابکاری در سیاسگذاری‌های کلان. همان اتفاقی که مشابه آن در دوره حسن روحانی رخ داد و گروهی تندرو با حمله به کنسولگری عربستان در مشهد و پایین کشیدن پرچم این کشور روابط ایران و همسایه عرب را برای سالها در هاله‌ای از تنش فرو بردند.

 اما گاف صدا و سیما به همین‌جا ختم نشد. در کمتر از سه روز بعد از ماجرای تمسخر وزیر خارجه عربستان، در برنامه زنده «سیمای خانواده» که چهارشنبه از شبکه یک سیما پخش شد، نیز به شکل واضحی به اهل سنت توهین کرد.

محتوای این برنامه که واکنش‌های مذهبی و اجتماعی زیادی به همراه داشت، از سوی مسئولان صداوسیما به‌عنوان یک «خطای نابخشودنی و مشکوک» توصیف شد. این اتفاق به برکناری فوری مدیر پخش شبکه یک سیما اطلاعیه‌ای رسمی صدا و سیما و دستگیری هشت مدیر دیگر منجر شد.

حتی محسن برمهانی، یکی از معاونان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در برنامه گفتگوی ویژه خبری نیز اظهار داشت که«این خطای تأسف‌بار تا حدود زیادی مشکوک است و اطمینان نداریم که سهوی بوده باشد». اما به اعتقاد بسیاری این اظهارات هم برای رفع رجوع این خطا کافی نبود.

ناظران معتقدند، وقتی که صدا و سیما تا این اندازه حساس است که صداهای و تصاویر در یک مجموعه و ورزشی را در پخش مستقیم سانسور می‌کند، چطور نمی‌تواند یک آیتم زنده تلویزیونی که با کارشناسان تایید شده تهیه می‌شود را کنترل کند. همین موضوع نشان می‌دهد آنچه در سیما رخ داده عمدی است و نباید تنها چند مدیر جزء در آن پاسخگو باشند و روسای اصلی تنها با بیان یک سری شبهات مثل « اطمینان نداریم که سهوی بوده باشد» خود را از مظان اتهامات برهانند.

عوامل نفوذ در رسانه ملی آرامش ایران را نمی‌خواهند

صداوسیما، به عنوان رسانه‌ای رسمی، همواره از سوی افکار عمومی و تحلیل‌گران خارجی به‌عنوان بازتاب‌دهنده مستقیم سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود. در نتیجه، محتوای منتشرشده در این رسانه از جنبه‌ای فراتر از تولیدات معمول رسانه‌ای ارزیابی می‌شود و به نوعی نقش بلندگوی دیپلماسی عمومی کشور را ایفا می‌کند. اما چرا آنچه این روزها در صدا و سیما رخ می‌دهد با سیاست‌های اخیر خارجی سازگار نیست؟ 

در همین باره یک فعال سیاسی اصولگرا به ایلنا گفت: «گویا صدا و سیما از سیاست‌های کلی نظام بی‌خبر بوده و هر کاری می‌خواهد انجام می‌دهد و بعد هم عذرخواهی می‌کند، این واقعاً غیرقابل قبول است. باید مشخص شود که سیاست‌گذاری داخلی در صدا و سیما چگونه است و چرا این سیاست‌ها به تمامی مدیریت‌ها دیکته نشده است. اگر برنامه‌ای از قبل ضبط شده، باید اصلاح شود و اگر زنده است، باید توجه ویژه‌ای به آن شود. این مسائل نباید به‌سادگی نادیده گرفته شوند و باید با دقت و تردید بیشتری پیگیری شوند تا مشخص شود که آیا واقعا سهواً بوده یا اشتباهی در کار بوده چراکه اهمیت این مسئله بسیار بالاست».

عزت‌الله یوسفیان افزود: «ما قانون اساسی را داریم که وظایف صدا و سیما را مشخص می‌کند. بعد از قانون اساسی، برنامه‌ها و سیاست‌های کلی نظام را داریم. سیاست‌های کلی نظام کاملا مشخص است. موضع‌گیری صدا و سیما در امور سیاسی، حتی در مسائل تفریحی و تنوعی و به قول آقایان فوق برنامه فرهنگی مثل ورزش، موسیقی و غیره همه در سیاست‌های کلی تبیین شده که به چه صورتی باشد».

خواب خوش سیما در بزنگاه‌های خبری و امنیتی

اما جدای از شائبه جدی نفوذ در صدا و سیما، حادثه انفجار در اسکله بندرعباس هم خود مورد دیگری بود که دوباره مطالبه تحول در صدا و سیما را طرح کرد.

صدا و سیما در حالی که در خصوص حوادث خارجی در دورترین کشورهای جهان مثل آمریکا و آرژانتین و ... پرمایه خبر می‌خواند، در امور داخلی چون حوادث روز شنبه چشمانش را می‌بندد و آن طور که انتظار می‌رود اطلاع‌‌رسانی نمی‌کند. البته این موضوع از منظر بسیاری جدید نیست. مثلا در حادثه انفجارهایی که در سالگرد سردار سلیمانی در کرمان رخ داده بود نیز صدا و سیما همینقدر منفعل بود.

برخی این سکوت را نه تقصیر مدیران صدا و سیما می‌دانند، بلکه آن را ناشی از نگاه امنیتی به رسانه ارزیابی می‌کنند. نگاهی که سبب می‌شود حتی در صورت تغییر مدیران، این مشکلات ادامه یابد.

در ایران مدیریت فضای رسانه‌ای کشور در شرایط بحرانی، از وظایف شورای امنیت کشور است. اما سئوال بسیار مهم این است که آیا درخواست شورای امنیت کشور برای توقف خبررسانی صداو سیما، ‌ولو به شکل موقت، با اقتضائات خبری در دنیای امروز تناسبی دارد؟ علاوه بر این، حتی اگر صدا و سیما هم به درخواست شورا تن بدهد و جریان اطلاع‌رسانی را موقتا متوقف کند با دوربین‌‌های موبایل همیشه حاضر در صحنه‌ها که به طور طبیعی به ثبت اتفاقات و انتشارشان اقدام می‌کنند روایت اول را چه کسانی و چگونه خواهند ساخت؟

دسته‌گل شبکه نسیم را دیگر کجای دل مان را بگذاریم؟/ برای مردمی که در سوک انفجار غمگینند، موسیقی شاد میگذارید که کیف کنید؟

روزنامه هم میهن نوشت: در شبی که ملت در شوک انفجار مهیب اسکله شهید رجایی در بندرعباس‌اند، با هزار هول و ترس خبرها را دنبال می‌کنند و از ته دل‌شان و با هر اعتقادی دعا می‌کنند که تعداد فوتی‌ها بیشتر نشود، برنامه‌ای شاد پخش می‌کند که مجری‌اش (کامران تفتی) از عوامل پخش می‌خواهد «موسیقی را بدهند تا کیف کنند». حاضران در برنامه هم دست می‌زنند و همراهی می‌کنند.

 رسانه، آینه‌ای صادق است برای انعکاس حال و احوال و منافع و خواسته‌های مخاطب. در بزنگاه‌های مصیبت و بحران، مخاطب نیاز به خبررسانی دقیق، همدلی و همراهی دارد،

نه دست‌زدن و شادی‌کردن. انفجار بندرعباس، به‌خودی‌خود فاجعه‌ای هولناک است که تا همین حالا صدها زخمی و چندده کشته داشته و تضمینی هم نیست که قربانیانش بیشتر نشود. چه دلیلی دارد صداوسیما ساعت ۱۰ شب به سبک روزهای عادی کنداکتورش را بچیند و برنامه‌هایی پخش کند که هیچ‌کس در آن لحظات خواهانش نبود.

شکاف میان مخاطب و رسانه همین است. مردم در وحشت دهشت یک انفجار بزرگ و مبهم‌، سوگوارند، اما بزرگ‌ترین و انحصاری‌ترین رسانه کشور شوی شاد پخش می‌کند. در الفبای رسانه‌داری هم چنین چیزهایی را دیگر تدریس نمی‌کنند.  باری، همدلی و قدرت و توان درک و همراهی با احساسات، بنیان ارتباط رسانه است. رسانه‌ای که در لحظات سوگ ملی، به‌جای مرهم‌بودن، نمک بر زخم می‌پاشد، رسانه‌ای هیچ برای هیچ است. آخر کدام رسانه حرفه‌ای چنین می‌کند؟  موج همدردی ملی و حتی بین‌المللی با مردم سوگوار ما به‌راه افتاده، اما مدیران صداوسیما در عالم دیگری سیر می‌کنند.

ایرانیان خودشان به عزای عمومی رفته‌اند اما مدیران، گردانندگان و برنامه‌سازان صداوسیما تشخیص‌شان این است که موسیقی شاد پخش کنند. آخر کدام مخاطب چنین چیزی خواسته؟ مگر شما نباید در خدمت ترجیحات مخاطب باشید؟ چرا این‌قدر دور از غم مردم‌اید؟ این میزان از بی‌توجهی به مخاطب، نوبر هیچ بهاری نیست. بی‌مهری است و بی‌احترامی. نشاید که فراموش شود.

رسانه‌ای که با پول همین ملت اداره می‌شود و سال‌هاست مرجعیت‌اش را از دست داده. قبول، اما آیا این انتظار زیادی است که در وقت هجوم بلا و سوگ ملی، مخاطب را بر صدر بنشاند و همدل و همراهش باشد؟  شادی به وقت رنج دیگران، ناپسند است و غم را سنگین‌تر می‌کند و نابخشودنی‌تر. پخش برنامه‌ای شاد در شب فاجعه ملی که گویی تیغ بر جگرها کشیده‌اند، مصداق همین شادی نابجاست. می‌دانم که مدیران صداوسیما نمی‌دانند در بندرعباس هر خانواده‌ای یک نفرش در اسکله کار می‌کرد. می‌دانم که نمی‌دانند چقدر انتظار کشیدن برای خبردار شدن از عزیزان یا قوم‌وخویشان چقدر دشوار است.

  • 14
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش