«اقتصاد ایران نیازمند تابآوری است.» این مطلب بخشی از اظهارنظر محمود جامساز، تحلیلگر اقتصادی، است. جامساز میگوید تاب آوردن اقتصاد ایران مقابل دولتی بودن، بسیار سختتر از تحمل فشار تحریم است.
مشروح گفتوگوی اعتمادآنلاین با محمود جامساز درباره حواشی تحریمها را در ادامه میخوانید:
*اقتصاد ایران چگونه و با چه راهکاری میتواند فشارهای تحریم را تحمل کند؟
تابآوری اقتصاد ایران در مقابل تحریمها یک مساله اساسی است، اما این تابآوری در مقابل تصمیمات داخلی اقتصاد دولتی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است.
*یعنی به نظر شما اقتصاد ایران بیش از تحریم از دولتی بودن رنج میبرد؟
درست است که اقتصاد ایران سالها تحت تاثیر تحریمها قرار گرفته، اما باید توجه داشت که اقتصاد ایران بیش از هر تکانهای از هجوم نقدینگی و افزایش دلالی و واسطهگری زیان دیده است. سالها نقدینگی به سمت حوزههای غیرتولیدی هدایت و بیشتر سرمایهها در بازار مسکن قفل شده است.
ما در سیاستهای داخلی خودمان متاسفانه استراتژی منطقی و مستقل در راستای ساماندهی معضلات و مشکلات اقتصادی نداشتیم و همچنان نداریم و همواره افق دید سیاستمداران ما بسیار کوتاهمدت بوده است.
به همین دلیل هم تصمیمات خلقالساعه گرفته شده است. اما مساله فقط یک حوزه خاص نیست. مساله کل اقتصاد کلان کشور است که اقتصاد خرد را هم تحت تاثیر قرار میدهد و متاسفانه با توجه به سالها تلاش کارشناسان برای تغییر اندیشه دولت و ایدئولوژیهایی که برای اقتصاد تلاش کردند، این تصمیمات در جهت رقابتی کردن اقتصاد و تقویت بخش خصوصی حرکت نکرد. در ظاهر امر قوانینی را مصوب کردیم که در مسیر اجرا از اهداف خود منحرف شد.
در حال حاضر پروژههای عمرانی ما در حد بسیار کمی پیشرفت کرده و بسیاری از آنها متوقف شده است؛ در واقع این پروژههای ناتمام منابع ملی کشور را هدر دادند. بودجههای کشور شفاف نیست چون به نظر من تمام درآمدهایی که به دست میآید در این بودجه منعکس نمیشود.
بخش مهمی از این درآمدها در حوزههایی صرف میشود که ارتباطی به منافع ملی، به توسعه اقتصادی کشور و افزایش رفاه و کاهش تورم و کاهش بیکاری ندارد. ما شاهد هستیم که روزبهروز هزاران نفر به بیکاران اضافه میشوند و این به همان سیاستهایی بستگی دارد که الزامات این اقتصاد را نادیده میگیرند.
اگر درست عمل کرده بویم و همان برنامههایی را که در مورد تاسیس حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی داشتیم به نحو احسن اجرا میکردیم، میتوانستیم قاطعانه با تحریمهای اقتصادی مبارزه کنیم. متاسفانه هیچکدام از این برنامهها اجرا نشد و حتی چیزی از ذخیره ارزی باقی نماند.
*در واقع اقتصاد ایران از سوءمدیریت درآمدهایش آسیب دیده است؟
زمان دولت آقای روحانی حساب ذخیره ارزی صفر بود. از سوی دیگر قرار بود سالی ۲۰ درصد از درآمدهای حوزه نفت به صندوق توسعه ملی ریخته شود که این اتفاق هم نیفتاد. صندوق توسعه ملی اگر بر اساس موازینی که قانون پیشبینی کرده بود عمل میکرد، ما منابع مالی و ارزی قابل توجهی داشتیم که میتوانستیم با تکیه بر آن در مقابل این تحریمها تاب بیاوریم. ولی این اتفاق رخ نداد...
شاهد هستیم که علاوه بر هزینههای جاری کشور که در بودجه هزینه شده، هزینههای بسیار زیادی را بالاتر از بودجه داریم که هیچکدام به منافع ملی و توسعه اقتصادی کشور ختم نمیشود.
*چطور میتوان این هزینهها را جبران کرد؟
جبران این کسری از طریق مالیات اصلاً امکانپذیر نیست، چون در زمانی که نوسان اقتصادی وجود دارد اصولاً اخذ مالیات از شرکتهای تولیدی و نهادهای تولیدی و خدماتی موثر به زیان تولیدکنندگان و به ضرر رشد اقتصادی کشور است. کمااینکه الان رشد اقتصادی منفی هم داریم و روزبهروز با توجه به رشد اقتصادی منفی اقتصاد کوچکتر میشود و به سمت نابسامانیهای بیشتر اقتصادی حرکت میکنیم و این علاوه بر اینکه متاثر از تحریمهاست، تاثیرگرفته از نحوه سیاستهای داخلی دولت و عوامل فرادولتی هم هست.
به نظر من بیشتر فرادولتیها هستند که مسیر اقتصاد کشور را مشخص میکنند و دست دولت برای ساماندهی بسیاری از اینها بسته است. بدین ترتیب ضعف ما در مقابل تحریمها روزبهروز بیشتر میشود. در حال حاضر که ایران گام سوم را هم برداشته و به پیشنهادهای سه کشور اروپایی در مورد تصویب FATF و لوایح وابستهاش اعتنایی نکرده و اینستکس، سازوکاری که اروپاییها برای جبران درآمدهای نفتی ایران تعیین کرده بودند، به جایی نرسیده، من برای بازگشت برجام و رفع تحریمها چندان امیدی نمیبینم.
ایران در یک شرایط چندقطبی از لحاظ تصمیمات سیاسی قرار گرفته است. عوامل داخلی، جاروجنجال و تبلیغاتی که میکنند مسیر دولت را منحرف میکند و مذاکراتی را هم که الان بین اروپا و ایران صورت میگیرد تحت تاثیر قرار میدهد.
*شما فکر نمیکنید که ایران در حال گذار از شرایط تحریم است؟
ببینید هر شرکت اروپایی که بخواهد با ایران کار کند، حتی اگر اینستکس هم برقرار شود، مورد تحریم آمریکا قرار میگیرد و چون شرکتهای اروپایی هم مستقل هستند و تحت تاثیر دولتهایشان نیستند، بسیار بعید میدانم با ایران کار کنند، چراکه شرایط بینالمللی این مبادلات بینالمللی این شرکتها هم بر اساس موازینی است که منافع آنها را تامین میکند. اگر قرار باشد شرکتهای اروپایی با ایران همکاری کنند و منافعشان تحت تاثیر تحریمهای آمریکا قرار گیرد و زیان ببیند، مشخصاً وارد این عرصه نمیشوند.
*در نهایت چه راهکاری پیش روی اقتصاد ایران قرار دارد؟
به هر حال اولاً ما باید راهی برای مذاکره پیدا کنیم، در ثانی هماهنگی و وجه مشترکی بین نیروهای صاحب قدرت ایجاد شود، هم از نظر اقتصادی و هم از نظر سیاسی. چون اقتصاد ما یک اقتصاد سیاسی است که آنها را نمیشود از هم جدا کرد و تا زمانی که هماندیشی و همفکری در یک راستا نباشد ما با این تعارض داخلی همواره روبهرو هستیم و تصمیماتی که حتی اگر بر اساس موازین علمی گرفته شود نمیتوانند در این بوروکراسی دولت و مسیری که از اعمال نفوذ قدرتهای فرادولتی است به صورت درست انجام شوند و اقتصاد تابآور شود.
در هر حال به نظر من هرچه این مذاکره زودتر انجام شود یا اصولاً انجام نشود، اقتصاد ایران بیش از اقتصاد مذاکرهکنندگان دچار آسیب میشود، در حالی که اروپا کار خودش را میکند، با آمریکا رابطه دارد، آمریکا بزرگ اقتصاد جهانی است و بالاترین رشد اقتصادی را دارد، دلار آمریکا از لحاظ قدرت بالاترین قدرت را در گردش پولی جهان دارد و اگر هم اتفاقی بیفتد، درگیریهایی در خاورمیانه صورت بگیرد، آمریکا که هزاران مایل از ایران فاصله دارد، چندان آسیبی نخواهد دید مگر اینکه بخواهد مخارج نظامی را در خاورمیانه تامین کند که آن هم در مقابل بودجه آمریکا چندان زیاد نیست. اروپا هم فقط از این منظر که ممکن است با سیل عظیم مهاجرت از خاورمیانه به سمت اروپا روبهرو شود و مشکلاتی را برای اروپا فراهم کند، زیانی نخواهد دید.
این زیان متوجه کشور ما به خصوص متوجه مردم کشور ماست که روزبهروز فقیرتر میشوند، فاصله بین فقر و غنا زیاد میشود و تورم افزایش پیدا میکند و نقدینگی هم روزبهروز در حال افزایش است و دولت و بانک مرکزی قادر نیستند این نقدینگی را کنترل کنند و به سمت حوزههای تولیدی سوق دهند.
نتیجه این میشود که دولت برای تامین منابع خودش اقدام به اخذ مالیاتهای بیشتر کند. هرچند با توجه به طیف مؤدیان و فرار مالیاتیای که وجود دارد دولت امکان دریافت مالیات از همه مشاغل را ندارد. کمااینکه دولت اصلاً قدرت ندارد که طیف مؤدیان مالیاتی را به شرکتها و موسسات و بنگاههای فرادولتی گسترش دهد چون آنها اصلاً مالیات نمیدهند. مالیاتگریزی به شدت رواج دارد و فرار مالیاتی هم که وجود دارد. به طورکلی در حد منافع ملی نیست و یک اصلاح اساسی در نظام مالیاتی باید اتفاق بیفتد.
- 12
- 5