
ریزش شاخص بورس در روزهای گذشته، با به هم ریختگی بازارهای سرمایه ای دیگر نظیر ارز، سكه، خودرو و حتی طلا و مسكن همراه شده و حالا فیلم ها و كلیپ هایی از صف كشی مردم مقابل صرافی ها و حتی دعوا و زد و خورد برخی از آنها برای خرید دلار و فروش آن در بازار آزاد منتشر شده است. گفته می شود كه این كار نزدیك به ۴ میلیون سود برای مردم عادی دارد. بنابراین بسیاری از مردم رنج ایستادن در« صف» های طولانی را برای خرید ارز با كد ملی در صرافی های دولتی به جان می خرند تا ارز دریافت شده را به دلالان گران تر بفروشند. در بازار خودرو هم همین وضعیت حاكم است. سكه و طلا نیز شرایط مشابهی را می گذرانند. داستان بازار مسكن را نیز همه می دانند كه چگونه دلالی و قیمت گذاری نجومی، متوسط قیمت یك متر مسكن را در همین تهران به ۲۳ میلیون تومان رسانده است.
داستان« اقتصاد دلالی» از همین جا آغاز می شود. جایی كه با كاهش ارزش پول ملی، تورم بالا و نوسان های قیمت ارز،« پول داغ» و« نقدینگی سرگردان» به دنبال جایی است تا ارزش خود را حفظ كند. بازار ارز، طلا، سكه و سهام به توقفگاه كوتاه مدت وجوه نقد تبدیل شده اند. پولی كه انگار هیچ كس نمی خواهد نگه دارد و اكثرا ترجیح می دهند به جای آن، انواع دارایی های نقدشونده را به مالكیت خود درآورند. معادله ساده ای است. صاحبان سرمایه معمولا در دوره تورم و بروز انتظارات تورمی سعی می كنند پول را به دارایی دیگر تبدیل كنند و از این جهت ، بخشی از این پول كه در بازارهای مختلف جابه جا می شود،« پول داغ» است. در یك شرایط ابر تورمی، پول، مانند یك شیء داغ است كه هیچ كس نمی خواهد آن را در دست خود نگه دارد و سعی می كند هرطور شده این پول سوزان را كه ارزشش دود می شود، به دارایی دیگری تبدیل كند. این پول ها در بازه های زمانی كوتاه مدت با انگیزه كسب سود و جلوگیری از كاهش ارزش، وارد بازارهای مختلف می شوند.
بورس بر مدار كاهشی است و ارز و مسكن روند افزایشی خود را با قدرت بیشتری ادامه می دهند. كمتر از ۴ ماه از وعده های حمایتی دولت و افزایش شاخص بورس نمی گذرد كه بورس درگیر« مصیبت» ریزش شاخص شده است. در مدتی كه بورس نتوانسته قله روانی دو میلیون واحدی خرداد ماه خود را پس بگیرد، سایر بازارها از طلا و ارز تا خودرو التهاب های فراوانی داشتند؛ قیمت دلار در آستانه ۲۶ هزار تومانی شدن است و متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسكونی در تهران نیز به بیش از ۲۳ میلیون تومان رسیده است. اما تنها اثر ریزش شاخص بورس، درگیری سایر بازارها نیست بلكه كاهش روزانه ارزش پول ملی و تضعیف بیشتر قدرت خرید مردم است. اما آنچه ورای تاثیرات اقتصادی ریزش بازارهای دارایی وجود دارد ، شدت یافتن شكاف میان سیاستگذاران با مردم و بی اعتمادی بیشتر به تصمیم سازان است. شاید بتوان با دستكاری و حمایت هایی بورس را به شاخص های بالاتر سوق داد اما نتیجه این بی اعتمادی بر همه ابعاد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی كشور تاثیرگذار خواهد بود. علی آقا محمدی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، ۱۶ اردیبهشت در برنامه گفت وگوی ویژه خبری ضمن حمایت از بورس، بر این باور بود كه بازار سرمایه سود ۳۲ درصدی در بلندمدت خواهد داشت. او گفته بود:« ذكر مصیبت خوان ها در بورس باید كنار بروند، زیرا ایام شادی مردم است، به مردم توصیه می كنیم، به تدریج سرمایه زندگی را وارد بورس كنند.».
هر چند او در ادامه به دخالت دولت در بورس نیز اشاره كرد و افزود:« به جایی رسیدیم كه در هر ساعت صد ها هزار كدبورسی صادر می كنیم لذا اگر دولت در بورس عرضه تزریق نكند بورس حبابی می شود.» علاوه بر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سایر مسئولان از رئیس جمهور تا وزیر اقتصاد نیز خواهان توجه ویژه مردم به بورس به جای بازارهای موازی بودند. هر چند از همان ابتدا نقدهای جسته و گریخته ای به« نحوه حمایت» دولت از بورس مطرح شده بود؛ به اعتقاد منتقدین جبران كسری بودجه توسط بورس می تواند ریزش های ناگهانی به دنبال داشته باشد و باعث خروج سرمایه های وارد شده از بورس به سایر بازارها شود.
ریزش ها تا كجا ادامه می یابد؟ نمی دانیم
طی ۳۷ روز حدود ۲۵ درصد از شاخص بورس كم شده و روز گذشته نیز عدد شاخص با كاهش ۳۳ هزار واحدی به ۱ میلیون ۵۷۴ هزار واحد رسید. بر اساس آنچه از تالار شیشه ای به بیرون مخابره می شود، صف های فروش همچنان وجود دارد و سهامدارانی كه توانسته اند اصل پول خود را از بورس خارج كنند،« خوش شانس » بوده اند و مابقی منتظرند ارزش پولی كه روز اول به بازار سرمایه وارد كرده اند، كامل شود تا آن را به سمت سایر بازار دارایی ها روانه كنند. هیچ كس نمی داند ریزش ها تا كجا ادامه دارد. هرچند برخی همچنان معتقدند« ریزشی» وجود ندارد و بیشتر« اصلاح قیمتی» است اما آنچه با قاطعیت می توان ادعا كرد، خروج بورس از مدار عقلانیت و سلطه هیجان و بی اعتمادی بر آن است. فعلاً نشانه ای از بازگشت شاخص ها به قله روانی ۱۲ مرداد نیست و مردم نیز سراسیمه در حال خروج دارایی های خود از بورس هستند. براساس گفته های قالیباف اصل، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار از ابتدای سال جاری تا نیمه مرداد حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان سرمایه وارد بورس شده كه تقریباً ۵ درصد كل نقدینگی كشور است. اگر تنها ۱۰ درصد از سرمایه های وارد شده به بورس از آن خارج شده و به سایر بازارها برود( حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان)، چه كسی می تواند آینده اقتصاد درگیر تحریم و كرونا ایران را پیش بینی كند؟ هیچ كس.
حقوقی ها سود می برند
چه كسانی سهام خود را می فروشند تا از بورس خارج شوند؟ افرادی كه سرمایه های خرد دارند و برای حفظ ارزش فعلی آن به سایر بازارها پناه می برند و مثلا ارز می خرند یا سكه احتكار می كنند. اما حضور در بازار سرمایه آن هم در شرایطی كه شاخص همچنان در حال كاهش است و نرخ ارز نیز از ثبات یك ماهه خود خارج شده، به چه كسانی نفع می رساند؟ به سهامداران عمد. آنهایی كه افزایش نرخ ارز، ارزش سهام و نقدشوندگی آن را افزایش می دهد.
جلوگیری از نوسان با صندوق توسعه ملی
در حال حاضر« تثبیت بازار با تزریق منابع مالی» تنها گزینه روی میز برای جلوگیری از ریزش متوالی شاخص بورس است. در این راستا قرار است یك درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار انتقال یابد. قالیباف اصل نیز ضمن تائید این موضوع از پیگیری های جدی برای نهایی شدن این انتقال خبر داده است. هر چند كه هنوز توافقی حاصل و جزییاتی از آن منتشر نشده اما آنطوركه دست اندركاران بازار سرمایه می گویند،« این اتفاق در شرایط فعلی بازار برای بازارگردانی مداوم همه نمادها و افزایش نقدشوندگی بازار خوب است.» از سوی دیگر علی ربیعی، سخنگوی دولت نیز ضمن تائید این موضوع گفت:« از اول هفته آینده صندوق توسعه ملی یك درصد از سرمایه خودش را در صندوق تثبیت بازار سپرده گذاری خواهد كرد كه تأثير مثبتی بر بورس خواهد داشت.»
ریزش در بورس، نوسان در ارز
در هم تنیدگی اجزا و بخش های اقتصادی آنقدر زیاد است كه اگر حال یكی از بازارها خوب نباشد به سایر بازارها نیز كشیده می شود؛ مانند ظروف مرتبطه. نمی توان تنها از ریزش شاخص بورس نگران بود و سایر بازارها را به حال خود رها كرد. چرا كه« نگهداری سرمایه» آن هم در شرایطی كه ارزش دارایی افراد لحظه ای كاهش می یابد، روز به روز سخت تر می شود. ۲۳ روز از ریزش حدود ۹۰ هزار واحدی شاخص بورس می گذرد و بیش از دو هفته است كه شاخص در كانال یك میلیون و ۶۰۰ تا۷۰۰ هزار واحد قرار دارد. در این مدت نرخ ارز از ۲۲ هزار و ۲۹۰ تومان در ۲۷ مرداد به ۲۵ هزار و ۳۰۰ در ۱۸ شهریور( تا لحظه نگارش این گزارش ساعت ۱۷) رسید. هرچند روابط عمومی بانك مركزی در بیانیه ای كه روز گذشته منتشر كرده بر اشباع سازی بازار اسكناس ارز توسط بازار ساز تاكید كرده و معتقد است با این اقدامات« دست دلالان از بازار كوتاه شده و تامین نیازهای ارزی متقاضیان واقعی توسط نظام بانكی و شبكه صرافی های مجاز به نرخ بازار و براساس عوامل بنیادین تداوم خواهد یافت.» بانك مركزی اعلام كرده كه« حجم تقاضای روزانه در بازار رسمی اسكناس نیز طی چند روز اخیر رقمی بین پنج تا هشت میلیون دلار بوده است.» با این حال، قیمت دلار بعنوان ارز پیش روی بازار، بی اعتنا به سبك بیانیه نویسی بانك مركزی، به كانال ۲۵ هزار تومانی وارد شده و با سرعت زیادی به سمت كانال های بالاتر حركت می كند. تصویری كه از بازار ارز پخش می شود، صف های شلوغ مقابل صرافی ها است. صف هایی كه به واسطه استراتژی جدید بانك مركزی ایجاد شده است. هرچند بانك مركزی اعتقاد دارد این صف ها واقعیت ندارد و بیشتر هیجان سازی در فضای مجازی است اما باید قبول كرد كه پول داغ در اقتصاد ایران راه خود را پیدا می كند و به التهاب بیشتر بازارها می انجامد.
چشم انداز تیره و شیوع اقتصاد دلالی
پیمان مولوی، دبیر و عضو هیأت اجرایی انجمن اقتصاددانان ایران در گفت وگو با خبرنگار اعتماد در مورد اقتصاد دلالی شكل گرفته در یك ماه اخیر می گوید:اقتصاد دلالی یا همان اقتصاد كوتاه مدت و كم حافظه زمانی به وجود می آید كه چشم انداز روشنی برای فعالیت های اقتصادی در آینده وجود ندارد. در این نوع از اقتصاد همه تولیدكنندگان، واردكنندگان و صادركنندگان و كلیه شبكه های فروش و كسب و كارهای متوسط و خرد درگیر می شوند از یك چلوكبابی كوچك گرفته تا فروشنده لوازم التحریر به دلیل عدم چشم انداز روشن و عدم تصمیم گیری درست و فقدان برنامه ریزی وارد این اقتصاد می شوند.
این اقتصاددان می گوید:زمانی كه نتوان برنامه ریزی درستی برای ۵ یا ۱۰ سال آینده داشت و آینده سیاسی نیز مبهم باشد افراد وارد اقتصاد دلالی می شوند. متاسفانه سیاستگذاری ها در حوزه اقتصاد روشن نیست و رویكردهای مقطعی و كوتاه مدت برای دسترسی به سود بیشتر وجود دارد و همه می خواهند در كوتاه ترین زمان ممكن به سود بیشتری برسند. هرچند از گذشته واسطه گری و دلالی در اقتصاد كشور وجود داشته و دلال ها در بازار فعالیت داشته اند و این موضوع جزو ذات بازار است اما اینكه كل جامعه درگیر فعالیت دلالی شوند بسیار عجیب است. مولوی می گوید:در حال حاضر پیرزن ۹۰ ساله هم می داند باید ریال را تبدیل به یورو كند تا ارزش سرمایه اش حفظ شود و تقریبا مردم به تجربه این موضوع را متوجه شده اند برای اینكه بتوانند قدرت خریدشان را حفظ كنند باید وارد بازارهای موازی شوند. این اقتصاددان با اشاره به سقوط شاخص های بورس و سیر نزولی این بازار طی هفته های گذشته می گوید:برخی سهامداران اقدام به خروج از بازار سرمایه كرده اند و سرمایه هایی كه از بازار سرمایه خارج شده در حال حركت به سمت بازار طلا و ارز است و شاهد آن هستیم كه با شیب تندی بهای طلا و دلار در حال بالا رفتن است. مولوی ادامه می دهد:وضعیت به گونه ای است كه به زودی دلار وارد كانال ۲۶ هزار تومان می شود هر چند ممكن است رییس كل بانك مركزی مجددا بگوید كه دولت كنترل دلار را در اختیار دارد اما تنها دو عامل در اقتصاد ایران باعث می شود كه شرایط به ثبات برسد؛ یكی شفاف سازی و ایجاد چشم اندازی روشن برای حداقل ۵ سال آینده از اقتصاد ایران و دومین مورد تجدیدنظر در سیاست های تورم زا است.
این اقتصاددان می گوید:عدم توازن بین دخل و خرج و عدم اولویت دادن به كسب و كار و اقتصاد در ایران وضعیت را به سمت اقتصاد دلالی سوق داده است. مولوی در پاسخ به این پرسش كه یعنی باید باز هم منتظر گرانی در حوزه های مختلف مسكن و خودرو بود، می گوید:زمانی كه نقدینگی با رشد قبلی در حركت و پایه پولی هم در حال رشد باشد و منابع دلاری هم كم شود اقتصاد كوچك تر می شود و مسلما كلیه بازارها به سمت افزایش قیمت در حركت خواهند بود.

پایه اقتصاد ایران مبتنی بر دلالی است
قدرت الله امام وردی، استاد دانشگاه و اقتصاددان در گفت وگو با خبرنگار اعتماد درخصوص اقتصاد دلالی در كشور می گوید:متأسفانه پایه و اساس اقتصاد ایران مبتنی بر دلالی و واسطه گری است این در حالی است كه بیش از ۶۴درصد از اقتصاد كشورهای توسعه یافته را بخش خدمات تشكیل می دهد.
او ادامه می دهد:از دهه ۹۰ تاكنون اقتصاد ایران رشدی بسیار محدود داشته و رشدی معادل صفر یا منفی را هم تجربه كرده است، سرعت گردش پول در كشور بالاست و فعالیت های دلالی و دست به دست شدن پول به گونه ای است كه فرهنگ كار نكردن و برخوردار بودن را گسترش داده است. امام وردی می گوید:البته یك موضوع را نباید فراموش كرد آنكه موسسات بانكی و اقتصادی و برخی افراد نیز به این قضیه دامن زده اند و فعالیت های واسطه گری بدون ارزش افزوده را افزایش داده اند.این اقتصاددان ادامه می دهد:این درحالی است كه اقداماتی كه منجر به اثر منفی در رشد اقتصادی می شوند فاصله طبقاتی را بیشتر می كنند و ریسك های جامعه را بالا می برند.
او با اشاره به جابه جایی نقدینگی در كشور می گوید:این جابه جایی مخرب است و در هر بازاری وارد شود باعث نوسان و تلاطم می شود. زمانی كه قیمت ارز افزایش پیدا می كند این جهش با یك وقفه یكی، دو ماهه خود را در بازار خودرو و لوازم خانگی نشان می دهد و البته پس از ۶ ماه قیمت مسكن و زمین هم رشد می كند و اصطلاحا افراد از این تغییرات قیمتی سود می كنند و با همین رویه دلالی افزایش پیدا می كند.امام وردی با اشاره به رشد بورس در سه ماهه ابتدای سال ادامه می دهد:رشد ۳۰۰درصدی بورس و رشد بازدهی این بازار مردم را برای سرمایه گذاری در این بازار ترغیب كرد، البته باید گفت این افزایش سود بالاتر از بازارهای موازی بود و در این مدت منجر به خروج نقدینگی از بازارهای دیگر شد.او می گوید:از نیمه سال ۱۳۹۸ كه شاخص بورس ۵۰۰ هزار واحد بود تا اوایل سال ۱۳۹۹ كه شاخص ۲ میلیون واحد را هم تجربه كرد این بازار به نظر پررونق می رسید اما پس از ریزش های بورس در حال حاضر شاهد ورود این سرمایه ها به سمت بازار ارز و مسكن هستیم.
امام وردی می گوید:در حال حاضر تحركات خرید ملك در اطراف تهران و كرج شدت یافته و به نظر می رسد تا ۲ یا ۳ ماه آینده قیمت مسكن نیز افزایش پیدا كند و این چرخه دلالی همین گونه ادامه دارد.
- 14
- 4