با آموزش آی سی تی (ICT) و یادگیری استراتژی RTM، چه شما یک معاملهگر تکنیکال با دید تحلیلی باشید یا علاقهمند به رویکردهای دادهمحور، میتواند مسیر حرفهای شما در بازارهای مالی را متحول کند.
• سبک ICT، بنیانگذاریشده توسط مایکل هادلستون، با تمرکز بر تحلیل رفتار پول هوشمند و نهادهای مالی بزرگ، به دنبال شناسایی نقاط ورود و خروج دقیق در ساختار بازار است. در مقابل،
• سبک RTM که توسط پیتر راتمن توسعه یافته، رویکردی آماری و منطقی به حرکات بازار دارد و بر اساس دادههای تاریخی و الگوهای تکرارشونده، معاملات را طراحی میکند. بطور مثال الگوی کوآزیمودو (Quasimodo) یا (QM Pattern) در سبک RTM برای شناسایی تغییرات روند و نقاط بازگشت استفاده می شود.

آشنایی با بنیانگذاران سبک های RTM و ICT
برای درک بهتر فلسفه و اصول هر یک از این سبکهای معاملاتی، ابتدا با بنیانگذاران آنها آشنا میشویم.
مایکل هادلستون و فلسفه ICT
مایکل هادلستون، بنیانگذار سبک ICT (Inner Circle Trader)، یکی از چهرههای شناخته شده در دنیای معاملات ارزی است. او با تجربهای بیش از دو دهه در بازارهای مالی، روشی را ابداع کرد که بر اساس درک رفتار "پول هوشمند" در بازار استوار است. هادلستون معتقد است که بانکها و نهادهای بزرگ مالی، حرکات اصلی بازار را شکل میدهند و با شناخت الگوهای رفتاری آنها میتوان معاملات سودآوری انجام داد.
اصول پایه در سبک ICT
سبک ICT بر چند اصل اساسی استوار است که عبارتند از:
۱. شناسایی مناطق عرضه و تقاضا: این مناطق جایی هستند که قیمت در گذشته واکنش قوی نشان داده است.
۲. تشخیص بلوکهای سفارش: این بلوکها نشاندهنده ورود یا خروج حجم بالایی از معاملات هستند.
۳. استفاده از گپهای ارزش منصفانه: این گپها فرصتهای معاملاتی را در جایی که قیمت به سرعت حرکت کرده، نشان میدهند.
۴. توجه به عدم تعادل در بازار: این عدم تعادلها میتوانند منجر به حرکات قوی قیمت شوند.

سبک معاملاتی آی سی تی ICT (Inner Circle Trader) یک روش پیشرفته در پرایس اکشن است که بر تحلیل رفتار نهادهای مالی بزرگ و نقش مارکت میکرها تمرکز دارد. در سبک ICT، معاملهگران به دنبال شناسایی نقاط ورود و خروج بهینه با استفاده از تحلیل ساختار بازار، شکست ساختار (Break of Structure)، اردر بلاکها (Order Blocks)، نقدینگی(Liquidity) و گپهای ارزش منصفانه (Fair Value Gaps) هستند. تریدینگ فایندر (TradingFinder) برترین محتوای آموزشی سبک ICT را در چهار سطح متنوع، متناسب با نیاز معاملهگران مبتدی تا حرفهای، ارائه میدهد. این آموزشها با پوشش مفاهیمی مانند مدل مارکت میکر (Market Maker Model)، قدرت سهگانه (Power of Three) و تکنیکهای پول هوشمند (Smart Money Techniques)، روشهای کارآمدی در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
همچنین واگرایی SMT آی سی تی، انتخاب تایم فریم درICT و آموزش القا نقدینگی (Inducement) نیز از دیگر مبانی موجود در سایت تریدینگ فایندر می باشد.
پیتر راتمن و متدولوژی RTM
پیتر راتمن، خالق سبک RTM (Rational Trading Method)، رویکردی متفاوت را در پیش گرفته است. راتمن که سابقه طولانی در معاملات الگوریتمی دارد، روشی را توسعه داده که بر پایه تحلیلهای آماری و الگوهای تکرارشونده در بازار است. او بر این باور است که بازار دارای الگوهای منطقی و قابل پیشبینی است که با استفاده از ابزارهای تحلیلی پیشرفته میتوان آنها را شناسایی کرد.
راتمن در طول سالها تجربه خود در بازارهای مالی، متوجه شد که بسیاری از حرکات قیمت، الگوهای مشخصی را دنبال میکنند. او با مطالعه دقیق این الگوها و استفاده از دانش آماری خود، توانست سیستمی را طراحی کند که به طور منظم این الگوها را شناسایی و از آنها بهرهبرداری میکند. روش RTM بر اساس این اصل استوار است که با تحلیل دقیق دادههای گذشته و حال بازار، میتوان احتمال حرکات آینده را با دقت بالایی پیشبینی کرد.
اصول پایه در سبک RTM
سبک RTM نیز دارای اصول خاص خود است که شامل موارد زیر میشود:
۱. تحلیل آماری دادههای بازار: RTM از الگوریتمهای پیشرفته برای تحلیل حجم انبوهی از دادههای تاریخی استفاده میکند.
۲. شناسایی الگوهای تکرارشونده: این روش به دنبال یافتن الگوهایی است که به طور منظم در بازار تکرار میشوند.
۳. استفاده از اندیکاتورهای اختصاصی: RTM از شاخصهایی استفاده میکند که برای تشخیص نقاط ورود و خروج طراحی شدهاند.
۴. مدیریت ریسک دقیق: این روش بر اساس محاسبات آماری، حد ضرر و حد سود را تعیین میکند.
۵. تحلیل چند تایم فریمی: RTM از تحلیل چندین بازه زمانی برای تایید سیگنالهای معاملاتی استفاده میکند.
روش RTM با استفاده از این اصول، سعی در ایجاد یک سیستم معاملاتی منسجم و قابل تکرار دارد که بتواند در شرایط مختلف بازار عملکرد خوبی داشته باشد.
مقایسه تفاوتهای اصلی ICT و RTM
حال که با اصول اساسی هر دو روش آشنا شدیم، به مقایسه تفاوتهای اصلی آنها میپردازیم.
تفاوت در شناسایی نقاط ورود
ICT: بر اساس مناطق عرضه و تقاضا و بلوکهای سفارش نقاط ورود را تعیین میکند.
RTM: از الگوهای آماری و اندیکاتورهای اختصاصی برای شناسایی نقاط ورود استفاده میکند.
هشدار: هر دو روش نیاز به تمرین و تجربه زیادی دارند تا بتوان به درستی نقاط ورود را شناسایی کرد. عجله در استفاده از این روشها بدون آموزش کافی میتواند منجر به ضررهای سنگین شود.
تفاوت در تعیین حد ضرر و سود
برای درک بهتر تفاوت این دو روش در تعیین حد ضرر و سود، به جدول زیر توجه کنید:
ویژگی | RTM | ICT |
حد ضرر | بر اساس ساختار بازار | بر اساس محاسبات آماری |
حد سود | انعطافپذیر، بر اساس حرکت قیمت | از پیش تعیین شده، بر اساس نسبت ریسک به سود |
مدیریت پوزیشن | امکان بستن تدریجی | معمولاً بستن کامل در حد سود |
ICT به معاملهگر اجازه میدهد تا با توجه به شرایط بازار، حد سود را تنظیم کند، در حالی که RTM معمولاً از نسبتهای از پیش تعیین شده استفاده میکند.
رویکرد به تایم فریم
ICT: از تحلیل چند تایم فریمی استفاده میکند، اما تاکید بیشتری بر تایم فریمهای بالاتر دارد.
RTM: از تحلیل چند تایم فریمی استفاده میکند و سعی در یافتن هماهنگی بین تایم فریمهای مختلف دارد.
کدام سبک برای شما مناسب تر است؟
انتخاب بین ICT و RTM بستگی به شخصیت معاملاتی، سبک زندگی و اهداف مالی شما دارد. اگر به دنبال روشی هستید که به شما امکان تحلیل عمیقتر بازار را میدهد و میخواهید درک بهتری از رفتار "پول هوشمند" داشته باشید، ICT میتواند گزینه مناسبی باشد. از طرف دیگر، اگر به تحلیلهای آماری و سیستمهای الگوریتمی علاقه دارید و ترجیح میدهید از روشی با قوانین دقیقتر استفاده کنید، RTM میتواند انتخاب بهتری باشد.
استراتژی ترکیبی ICT و RTM
برخی از معاملهگران با تجربه، از ترکیب هر دو روش استفاده میکنند. آنها از ICT برای شناسایی مناطق کلیدی بازار و از RTM برای تایید سیگنالهای ورود و تعیین دقیقتر حد ضرر و سود بهره میبرند. این رویکرد ترکیبی میتواند به کاهش ریسک و افزایش دقت معاملات کمک کند.
نظر نویسنده درباره سبک های آرتی ام (RTM) و آی سی تی (ICT)
هر دو سبک ICT و RTM، از جمله سبک های معاملاتی هستند که تعداد زیادی از معامله گران بازارهای مالی در حال استفاده از آنها می باشند. انتخاب بین این دو سبک بسته به تجربه و روحیات تریدرها متفاوت می باشد. الگوها و استراتژی متفاوتی در زمینه این دو سبک تا کنون ایجاد شده است. بسیاری از استراتژی های مربوط به سبک آی سی تی را می توانید در بخش آموزش ها و اندیکاتورهای تریدینگ فایندر بررسی نمایید.
در نهایت، انتخاب بین ICT و RTM (یا استفاده ترکیبی از هر دو) باید بر اساس سبک شخصی، اهداف مالی و میزان ریسکپذیری شما صورت گیرد. هر دو روش پتانسیل ایجاد سود را دارند، اما موفقیت در نهایت به تلاش، تمرین و انضباط شخصی شما بستگی دارد.
منبع: مرجع تخصصی آموزش بازارهای مالی تریدینگ فایندر
سوالات متداول:
۱. آیا میتوان از هر دو روش ICT و RTM همزمان استفاده کرد؟
بله، برخی معاملهگران از ترکیب هر دو روش برای بهبود استراتژی معاملاتی خود استفاده میکنند.
۲. کدام روش برای معاملهگران تازهکار مناسبتر است؟
هر دو روش نیاز به آموزش و تمرین دارند. بهتر است ابتدا با اصول اولیه تحلیل تکنیکال آشنا شوید و سپس به سراغ این روشهای پیشرفته بروید.
۳. آیا استفاده از این روشها نیاز به نرمافزار خاصی دارد؟
برخی از ابزارها و اندیکاتورهای مورد نیاز ممکن است به نرمافزارهای خاصی نیاز داشته باشند، اما اصول اساسی هر دو روش را میتوان با ابزارهای معمول تحلیل تکنیکال اجرا کرد.
۴. چه مدت زمانی برای تسلط بر این روشها لازم است؟
زمان لازم برای تسلط بر ICT یا RTM بسته به تجربه قبلی، میزان مطالعه و تمرین شما متفاوت است. معمولاً ۶ تا ۱۲ ماه تمرین مداوم برای درک عمیق این روشها لازم است.
۵. آیا این روشها در همه بازارهای مالی قابل استفاده هستند؟
بله، اصول ICT و RTM در اکثر بازارهای مالی از جمله فارکس، سهام، کالاها و حتی ارزهای دیجیتال قابل اجرا هستند. البته ممکن است نیاز به تنظیماتی متناسب با هر بازار داشته باشند.
- 11
- 5