
مذاكره همچنان ادامه دارد. هرچند مدت مديدي است كه ايران و هند سر پروژه فرزاد B به مشكل برخوردهاند و هنديها هم با كاهش واردات نفت خود از ايران، سعي در جبران داشتهاند، اما در اين سو، معاون وزير نفت خبر ميدهد آنچه محل اختلاف بين اين دو كشور است، نه ميدان فرزاد B، كه اختلاف سر بندهاي قرارداد فيمابين است.
اين موضوع از آنجايي اهميت پيدا ميكند كه همكاري استراتژيك ايران و هند، از سوي بسياري از كارشناسان توصيه ميشود. ايران بهعنوان كشوري كه در حال توسعه ميادين نفت و گاز است، بهترين گزينه براي كشوري خواهد بود كه با رشد اقتصادي روبهرو است و در مقابل، هند، كشوري با رشد تقاضاي ناشي از رشد اقتصادي، بهعنوان يك مشتري خوب براي ايران محسوب ميشود. اما به هر ترتيب، كماكان مشكلات باقي است، اما مذاكرات متوقف نشده است.
علي كاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، مشكل را در ماهيت مشكلات مالي پروژه بيان كرده و به ايلنا گفته: «ما مبانی مالی خودمان را به هندیها اطلاع دادیم تا جاهایی را که ایراد دارد، اصلاح کنند. در صورتی که مشکلات مالی برطرف نشود، اقتصاد پروژه متأثر میشود، بنابراین قرار شد که طرف هندی دوباره بندهای قرارداد را مطالعه کرده و نتیجه را به ما اعلام کنند». کاردر درباره کاهش واردات نفت هند از ایران نیز گفت: آنها گفتهاند کاهش واردات به موضوع فرزاد B ربط دارد،
اما درواقع ما در زمینه قراردادی به مشکلی برنخوردهایم. او با تأکید بر اینکه مدل موازی برای توسعه میدان گازی فرزاد B به قوت خود باقی است، تصریح کرد: برای مدل موازی که همان EPC است مشاور فنی اخذ شده و این مشاور در حال بررسی نحوه توسعه این میدان است. براساس این گزارش مذاکره ایران با هند برای توسعه میدان گازی فرزاد B از مرداد سال ١٣٨٨ آغاز شد، اما ایران و هند بعد از حدود هشت سال هنوز درباره نحوه توسعه این میدان به نتیجه نرسیده است و مشکل عمده بین این دو کشور، مسائل مالی است.
ضرورت گسترش روابط استراتژيك با هند
پيشتر، جواد يارجاني، رئيس سابق امور مجامع اوپک، در گفتوگو با «شرق» گفته بود: ما ميتوانيم از نفت بهعنوان وسيلهاي براي انجام پروژههاي بزرگ استراتژيک بهره بگيريم و در اينجا، هند و چين گزينههاي مناسبي براي همكاري با ايران خواهند بود. يارجاني با اشاره به اختلافات ايران و هند بر سر پروژه ميدان فرزاد B هم گفته بود: اينکه انتظار داشته باشيم فقط وزارت نفت مشکلات ما را با هند حلوفصل کند، درست نيست. وزارت نفت چارهاي جز اين ندارد که درباره آن پروژه خاص تلاش کند و بهترين شرايط را براي شرکت نفت به دست بياورد.
اما حرف من اين است كه رابطه ايران و هند به خاطر عواملي مانند رشد اقتصادي، مصرف نفت و ميزان تقاضا و... آنقدر براي ما مهم است که وقتي اين مسائل را در سطح ملي در نظر بگيريم، بايد اين مشکل را حلوفصل کنيم. وقتي روابط استراتژيک باشد، در سطح كلان، مشکلات حل خواهد شد و قرار نيست تصميمي يکطرفه گرفته شود. نه اينکه فقط ايران کوتاه بيايد، طبيعي است در مقابل دادن يک امتياز، امتياز همتراز از طرف مقابل گرفته ميشود.
گسترش روابط دو کشور به سطح استراتژيک ميتواند براي هر دو کشور منافع بلندمدت داشته باشد. اين کار وقتي مسائل را از جنبه منافعبخشي خارج کنيم، شدني است. البته براي همه اين نوع روابط که بخواهيم برقرار کنيم مخالفتهايي وجود دارد. رئيس سابق امور مجامع اوپک از مخالفتها بر سر همكاري اين دو كشور ميگويد: اگر ايران بخواهد رابطهاش را با اين كشور به صورت استراتژيک دربياورد، حتما مخالفتهايي در داخل و خارج خواهد بود که طبيعي است. ممکن است بعضي از همسايگان ما به دلايل خاص خودشان مخالف اين نوع روابط ايران با کشور مهم اقتصادي دنيا باشند درحاليکه تنها ملاک ما در برقراري اين نوع روابط منافع ملي بايد باشد.
توافق به جاي گوشمالي
فريدون فشاركي، مديرعامل مؤسسه مشاوره بينالمللي مطالعات انرژي فکت گلوبال انرژي «FACTS» آمريکا هم چندي پيش در گفتوگو با «شرق» گفته بود: هند با ايران به خاطر موضوع ميدان فرزاد B قهر است. البته ايران گفته اين ميدان را به گسپروم ميدهد، اما هنوز هم مطمئن نيستم اين بحثها چقدر جنگ و دعواي بازاري است. به نظرم ايران دنبال پيداکردن بازار بهتري است و فعلا دنبال گوشماليدادن هند است. نفت بالاخره فروخته ميشود، ولي هند به ما نزديکتر است و کشور مهمي است. اميدوارم دو کشور به توافقي در اين موضوع برسند.
چشم عربستان به بازار نفت و گاز هند
در همين راستا، مهران اميرمعيني، كارشناس انرژي، در گفتوگو با «شرق»، اهميت همكاري استراتژيك ايران و هند را بسيار بالا ميداند و ميگويد: «هند از اين نظر مهم است كه بهنوعي موتور محرك تقاضاي جهاني نفت و احتمالا گاز است. بنابراين بسياري از كشورها اكنون توجهشان به هند معطوف شده است. از جمله عربستان كه در حال سرمايهگذاري در بخشهاي مختلف هند براي حفظ امنيت تقاضايش است». اين در حالي است كه به گفته كارشناسان، هر زمان قيمتها بين دو كشور برابري كند، متقاضيان سراغ فروشندهاي خواهند رفت كه سابقه بيشتري در بازار دارد.
بههميندليل بهسهولت ميتوان دريافت ناديدهگرفتن بازار از سوي ايران، در نهايت ميتواند درباره كشوري مانند هند، به سود عربستان و به زيان ايران تمام شود. اميرمعيني اهميت رشد تقاضاي نفت و گاز در هند را در آن ميداند كه در آينده تقاضاي نفت و گاز در ساير كشورها، چندان رشد نخواهد كرد. به گفته او، بنابراين بايد يكسري تعاملات بين دو كشور صورت بگيرد و اگر امتيازي سر فرزاد B به هنديها داده ميشود، امتيازي ديگر در بخش ديگري از اقتصاد (نه لزوما بازار انرژي) از هنديها گرفته شود.
درواقع بايد در قبال آن، بتوانيم نوعي امنيت عرضه نفت و سپس گاز را براي كشور از بازار هند تأمين كنيم. اين كارشناس انرژي معتقد است بايد از هنديها اين ضمانت گرفته شود كه در آينده، بخشي از نيازهاي انرژي خود را حتما از طريق ايران تأمين كنند. اين بدهبستان البته ميتواند به گفته او به ساير حوزههاي اقتصادي نيز تسري پيدا كند و اگر در سطح كلان و نه بخشي، نگاه كنيم، درخواهيم يافت كه بدهبستان با اين كشور ميتواند در آينده به نفع اقتصاد دو كشور تمام شود و در نهايت قدرت چانهزني ايران را افزايش دهد.
- 9
- 5







































