با آغاز دور پیشین تحریمها در سال ۹۱، ۹۲ صادرات نفت به حدود یک میلیون بشکه نفت در روز رسید. با امتداد تحریمها در آن زمان نمیتوانستیم، افق چندان مطلوبی برای کشور تصور کنیم و درآمدهای این بخش کفاف هزینه اقتصاد وابسته و چسبنده به نفت ایران را نمیداد. با این وجود برجام فرصت مناسبی برای باز پسگیری سهم ایران از بازارهای نفتی جهان بود. ایران توانست بعد از برجام تولید نفت خود را به ۳ میلیون
و ۷۰۰ بشکه در روز برساند.
**بهرهمندی صنعت نفت از برجام
اعمال تحریمهای اقتصادی از یک طرف و ضعف مدیریت تحریمها در آن سالها از سوی دیگر سبب کاهش توان فنی و اقتصادی صنعت نفت شد. به دنبال آن آسیب به بدنه این صنعت افزایش یافت و صادرات نفت در دوره سه ساله تحریمها به حدود یک میلیون بشکه کاهش یافت.
این کاهش توان صادراتی علاوه بر اینکه فرصت حضور در بازارهای جهانی را از ایران سلب کرد، عملا باعث عقب راندن و آسیب جدی به طرحهای توسعهای صنعت نفت به دلیل خروج شرکتهای خارجی و طرف قرارداد زد.
همچنین مسیرهای تامین منابع مالی یا به حالت تعلیق درآمدند یا متوقف شدند. با زمزمههای به نتیجه رسیدن برجام و برداشته شدن تحریمها، صنعت نفت علاوه بر برنامهریزی و حرکت در جهت تقویت سختافزاری و کاهش آسیبهای اقتصادی و فنی آن، تمهیدات لازم برای آمادگی جهت ورود به عصر پسابرجام را به مرحله اجرا گذاشت. بخشی از این تمهیدات بسترسازی برای افزایش تولید نفت بود.
نتیجه اصلی برجام، امید و ایجاد انگیزه و پویایی در جامعه بود. این را میتوان از شادیهای خیابانی مردم بعد از اعلام رسمی آن دید. افزایش اعتماد به سیستم اقتصادی کشور و جذب سرمایهداران خارجی نیز ماحصل دیگر آن بود. افزایش فروش و صادرات نفت از دیگر نتایج آن بود که هر کس با هر وابستگی حزبی و جناحی نمیتواند آن را رد کند. هر چند در نبود آمارهای شفاف و روشنی از میزان صادرات و فروش نفت، برخی معتقدند که برجام دستاورد آنچنانی در حوزه نفت نداشته اما واقعیت انکارناپذیر، بازگشت ایران به بازارهای جهانی نفت و تاثیرگذاری بر قیمت آن بوده است.
اولین و بزرگترین ثمره برجام برای نفت، امکان افزایش تولید و صادرات بود. این امکان میتوانست به صورت تدریجی صورت گیرد، اما بازگشت سریع به بازار نفت از روز اجرای برجام و رفع تحریمها با وجود محدودیتهای داخلی و فشارهای سیاسی و اقتصادی گسترده خارجی به مرحله اجرا گذاشته شد.
**تحریم دوم، چقدر شدت دارد؟
در تحریمهای اولیه که از سالهای ۲۰۱۲ تا تقریبا ۲۰۱۵ ادامه داشت، کشور درگیر سه نظام تحریمی از جانب کشورهای مختلف بود. علاوه بر آن قطعنامههای سازمان ملل نیز کار را برای ایران دشوار کرده بود به همین دلیل صادرات نفت کشور در سال ۲۰۱۲ به شدت کاهش یافت به گونهای که بسیاری از کشورهای اروپایی واردات نفت از ایران را به صفر رساندند.
در زمان تحریم اول، صنعت پتروشیمی به دلیل افزایش تقاضا برای صنعت پتروشیمی کشور به اندازه نفت تحت تاثیر قرار نگرفت. مهمترین مشتری این صنعت چین است که در حال حاضر مناسباتش با امریکا نسبت به سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ تفاوت بسیاری کرده و در جنگ تجاری قرار دارد.
بنابراین به نظر نمیرسد از محصولات پتروشیمی و بازار ایران دست بکشد و از طرف دیگر ایران هم بعید است از این شریک مهم نفتی و گازی خود چشمپوشی کند. البته اثر کوتاهمدت تحریمها بر صنعت پتروشیمی میتواند در وضعیت سهام آنها در بورس بروز پیدا کند اما در بلندمدت با فرض استمرار تحریمها به نظر نمیرسد خطر جدی این صنعت را تهدید کند، چرا که هم صنعت پتروشیمی ایران مشتریهای بخصوص خود را دارد و هم قوانین تحریمی در خصوص این صنعت آسانگیرانهتر است.
نکته مهم دیگر، خودکفایی در تولید بنزین بعد از بهرهبرداری از فاز دو و سه ستاره خلیجفارس است. تا چند سال پیش بخشی از بنزین مورد نیاز کشور از خارج تامین میشد. در سال ۲۰۱۲ صادرات بنزین توسط کشورها به ایران به صفر رسید و کشور مجبور بود برای تامین بنزین داخلی خود تدبیری دیگر اندیشد و به اجبار پالایشگاهها را ملزم به تولید بنزین کرد.
اقدامی که علاوه بر هزینههای زیاد، باعث آلودگی هوا نیز میشد اما چاره دیگری برای کشور وجود نداشت. اما بعد از برجام با بهرهبرداری از برخی فازهای پالایشگاه نفت ستاره خلیجفارس کشور را به سمت خودکفایی در تولید بنزین برد و عملا از آبانماه سال جاری واردات بنزین به صفر رسید.
**بازگشت پرقدرت ایران به بازارهای جهانی
یکی از مواردی که نشاندهنده اهمیت برجام بود، بازگشت ایران به بازارهای نفتی و ورود نفت ایران بعد از مدتها وقفه به کشورهای غیراروپایی و شرکتهای اروپایی بود. با اجرای برجام و رفع تحریمها در اواخر دی ماه ۱۳۹۴، صنعت نفت در عمل توانست نقش موتور محرکه در دوران پسابرجام را با افزایش توان تولیدی خود به کار گیرد. این نقشآفرینی به واسطه بازگشت به بازار نفت جهانی، بهرهبرداری از طرحهای توسعهای صنعت نفت و جذب سرمایهگذاری خارجی و ترغیب شرکتها به حضور در میدانهای نفت و گازی ایران رقم خورد.
بازگشت قدرت لابیگری در اوپک از دیگر مزایای برجام بود. با شدت گرفتن تحریمها کشور مجبور به کاهش اجباری در صادرات نفت خام خود بود بهطوری که صادرات نفت خام از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز به کمتر از یک میلیون بشکه رسیده بود. اما با امضای برجام گشایش ویژهای برای احیای بازار از دست رفته نفت خام به ویژه در اوپک ایجاد شد.
طبق گزارشهای اوپک، ایران در سال ۲۰۱۰ روزانه سه میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه نفت خام تولید میکرد که این رقم در سال ۲۰۱۲ و زمان تحریمها به روزانه دو میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه رسیده بود. در این سالها عراق با افزایش بیش از ۵۰۰ هزار بشکه و عربستان با افزایش بیش از یک میلیون و ۶۰۰ هزار بشکهای سعی در پر کردن خلأ کاهش تولید ایران کردند.
عربستان در سال ۲۰۱۲ روزانه نزدیک به ۱۰ میلیون بشکه نفت تولید میکرد که با بازگشت ایران به بازارهای جهانی در ۲۰۱۶ تولید ایران از روزانه ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار بشکه در سال ۲۰۱۲ به سه میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در ژانویه ۲۰۱۶ رسید. این نشان میدهد که ایران توانست در مدت کوتاهی بعد از برجام سهم بزرگ خود از بازارهای جهانی را پس بگیرد.
یکی دیگر از سیاستهای راهبردی بعد از برجام، فعال کردن دیپلماسی انرژی و بهرهگیری از ظرفیتهای این دیپلماسی در مناسبات بینالمللی بود. ظرفیتی که در دولت قبلی و به دلیل تحریمها به حد قابل توجهی کاهش یافته بود.
**رشد درآمدهای نفتی بعد از تحریم
بازگشت ایران به بازارهای جهانی بعد از برجام، شاید به گمان بسیاری یک اتفاق ساده بود اما در اصل باعث دوبرابر شدن صادرات نفت ایران به جهان شد. این نکته را امیرحسین زمانینیا، معاون امور بینالملل و بازرگانی وزیر نفت در سال ۹۵ عنوان کرد.
او فضای ایجاد شده پس از برجام را در دوبرابر شدن صادرات نفت ایران و به دست آوردن درآمد ۳۴ میلیارد دلاری موثر دانست. در واقع بعد از تحریم کشور توانست فتیله پایین کشیده شده تولید و صادرات نفت خود را که کمتر از یک میلیون بشکه در روز بود و حتی طبق گزارشهای رویترز در ماه مه سال ۲۰۱۳ کمترین سطح صادرات نفت خام ایران با صادرات روزانه ۷۰۰ هزار بشکه در روز رقم خورد، اما توانست در یک مقطع زمانی چهار ماهه به بیش از چهار میلیون بشکه تولید و دو میلیون بشکه صادرات برسد که این امر در سایه اجرای برجام و از بین رفتن تهدیدهای خارجی علیه کشور ممکن شد.
بازگشت شرکتهای بینالمللی نفتی به ایران هم برای توسعه طرحهای نفتی هم برای خرید نفت از ایران از دیگر نتایچ برجام بود. به گونهای که در زمستان ۹۵ درکنار خریداران جدید آسیایی، ۱۵ شرکت اروپایی نیز به آن افزوده شدند و روزانه ۷۰۰ هزار بشکه نفت از ایران خریداری میکردند. شرکتهایی از کشورهای ایتالیا، اتریش، فرانسه، اسپانیا، سوییس، مجارستان، لهستان و ... از جمله این شرکتها بودند.
**توسعه صنعت
یکی از این شرکتها توتال بود که بعد از برجام قراردادی با سرمایهگذاری اولیه یک میلیارد دلاری در تابستان سال گذشته، به منظور توسعه میدانهای گازی پارس جنوبی را منعقد کرد. توسعه پارس جنوبی یکی از اهدافی بود که بعد از برجام شدت بیشتری گرفت. در واقع این اولین سرمایهگذاری عمده شرکتهای انرژی غربی در ایران پس از توافق هستهای ایران با قدرتهای بینالمللی بود.
نکتهای که در خصوص میدانهای گازی پارس جنوبی وجود دارد، این است که قبل از شروع تحریمها در سال ۲۰۱۱ میزان برداشت ایران از این میدانها بیشتر از قطر بود. اما بعد از اعمال تحریمها و در سال ۲۰۱۲ قطر توانست حجم برابری گاز از این میدانها استخراج و در سالهای بعد از ایران نیز بیشتر تولید و صادر کند.
به گونهای که در سال ۲۰۱۳ که اوج اثر تحریمها بود، قطر ۱۷۷ میلیون بشکه گاز از این میدانها برداشت کرد، در حالی که ایران تنها ۱۶۶ میلیون بشکه برداشت میکرد. هر چند بعد از خروج یکجانبه امریکا از برجام و تهدید به تنبیه شرکتهای طرف تجاری ایران، قرارداد ۵ میلیارد دلاری توتال برای توسعه پارس جنوبی به شرکت چینی «سیانپیسی» واگذار شد، اما نباید از نکته مهم غافل شد که در حال حاضر و با بهرهبرداری از فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی، ایران میتواند روزانه ۱۴.۲ میلیون بشکه گاز تولید کند.
این تولید در حالی افزایش یافت که بعد از امضای برجام ایران توانست به یکی از قدرتهای مهم در زمینه افزایش صادرات گاز تبدیل شود و به نظر میرسد در آیندهای نه چندان دور ایران علاوه بر سهم بالای نفت در بازارهای جهانی بتواند نقش بیشتری را در بازار گاز ایفا کند.
طبق گزارشهای رویترز در سال ۲۰۱۵ درآمدهای نفتی ایران به حدود ۲۰ میلیارد دلار، در سال ۲۰۱۶ به کمی بیشتر از ۳۰ میلیارد دلار، در سال ۲۰۱۷ حدود ۵۰ میلیارد دلار و در سال ۲۰۱۸ حتی با وجود بازگشت تحریمها حدود بیش از ۶۰ میلیارد دلار رسید. هر چند که درآمد سال ۲۰۱۸ با نفت ۶۵ دلاری محاسبه شده اما ۶۰ میلیارد دلار درآمد نفتی برای ایران، با وجود تحریمهای یکجانبه امریکا علیه ایران و خروج غولهای نفتی، چندان بد به نظر نمیرسد. هرچند این درآمد در واقع نشان از افزایش عایدیها دارد، اما با کاهش خرید برخی مشتریهای ایران همراه بوده است.
**افزایش توان فنی و کاهش آسیبپذیری
افزایش توان تولید نفت و گاز، توسعه پالایشگاهها، بهبود کیفی محصولات و فرآوردههای نفتی در کشور، تامین مالی پروژهها و طرحهای مهم و نهایتا باز شدن باب تعامل و رایزنی با سایر کشورها و حضور فعال در عرصههای نفتی و تاثیرگذاری بر رویدادهای نفت مانند اوپک، از تاثیرات برجام در این حوزه بود.
هر چند در این میان برخی کشورها مانند عربستان با اهداف سیاسی سعی در ایجاد اختلال در این بازار کردهاند و این روند مداخلهگرانه را با افزایش تولید نفت و کاهش قیمتها ادامه دادند، اما توافق اخیر اوپک مبنی بر کاهش یک میلیون و ۲۰۰ هزار بشکهای نفت خام تولیدکنندگان نفت و معافیت ایران از کاهش تولید، یکی از مهمترین دستاوردهای نفتی ایران به شمار میرفت.
فعال کردن شرکتهای نفتی داخلی در صنعت نفت در قالب همکاری با شرکتهای خارجی همچنین تکمیل پروژههای پالایشگاهی گام دیگری بود که در سالهای بعد از برجام عملیاتی شد و زمینه افزایش توان رقابتی این شرکتها را فراهم کرد، هرچند در این زمینه نیاز به تجربیات بیشتری است.
**نفت بعد از ترامپ
در گزارشی که بلومبرگ در آن به صورت مفصل به آینده نفت و ایران بعد از خروج امریکا پرداخته است، مهمترین مانع در این باره را عدم توان ایران برای جذب سرمایههای خارجی معرفی کرده است. بر اساس این گزارش، اگر امریکا تحریمهای سختگیرانهای علیه ایران وضع کند، این مساله ممکن است مانع از سرمایهگذاریهای جدید در صنعت نفت فرسوده ایران شود.
در این گزارش عنوان شده که ترامپ نمیتواند صادرات نفت ایران را به مقدار بسیار زیادی کاهش دهد اما میتواند روند جذب سرمایه را با مخاطرات جدی روبهرو کند.
در اینکه تحریمهای ناعادلانه علیه ایران، بسیاری از فرصتهای اقتصادی و توسعهای ایران در نظام بینالمللی را از بین برد، تردیدی وجود ندارد. برخلاف ادعاهای برخی، ایران نتوانست از دوران تحریم برای خود جهت احیا و بازسازی سیاستهایش بهرهای ببرد و بیش از پیش تصمیمگیران متوجه شدند که چقدر نیاز به تکنولوژی روز و تعامل با سایرین دارند.
اجرای برجام و رفع تحریمها بار دیگر فضای بینالمللی را به روی اقتصاد ایران گشود اما احیای فرصتها و جایگاه قبلی و دسترسی به فرصتهای جدید و باز شدن پنجرههای نوین، فرآیندی سخت و زمانبر است. در این میان وجود ظرفیتهای بالقوه و مزیتهایی همچون نفت و گاز میتواند این فرآیند را در صورت تدبیر و البته کاهش تنشهای داخلی با سرعت زیادی همراه کند. اما یک نکته غیرقابل انکار است و آن تاثیر برجام بر مناسبات اقتصادی، سیاسی و دیپلماسی ایران است.
- 10
- 4