
چرا اسحاق جهانگیری بدون داشتن ستاد انتخاباتی در نظرسنجیها رشد چشمگیری داشته است؟ موافقان و مخالفان این کاندیدای اصلاحطلب اگرچه عملکردش را از دیدگاههای خودشان نقد کردند، اما بدونشک نگاههای مثبت و منفی هر دو این جناحها نیز نشأتگرفته از نقش پررنگ جهانگیری در بین کاندیداهای ریاستجمهوری است. پس از نخستین مناظره انتخاباتی، سایت خبری- تحلیلی «تابناک» پرسشی را پیشروی مخاطبان قرار داد و خواستار کسب نظر استمزاجی مردم در اینباره شد که «به فرض باقیماندن همه کاندیداها در رأیگیری، مناظره نخست، سبد رأی کدام کاندیدا را افزایش داد؟» و درحالیکه نام تمام کاندیداها نوشته شده بود «اسحاق جهانگیری» بهعنوان موفقترین فرد نخستین مناظره انتخابات با رأی مردم انتخاب شد. با این حال، سایت اصولگرای الف نیز با انتشار نظرسنجی معتبر نوشت: «تهرانیها پیروز مناظره را اینطور ارزیابی کردند؛ ۲۹درصد جهانگیری، ۲۷درصد روحانی، ۲۱درصد قالیباف، ۱۱درصد رئیسی، ۷درصد میرسلیم و ۵درصد هم هاشمیطبا.»
جدا از نگاه فراجناحی به اعتقاد برخی از تحلیلگران سیاسی و حتی مردم، او پدیده کاندیداهای ریاستجمهوری است، چراکه بعد از پخش نخستین مناظره، عکسها و هشتگ اسحاق جهانگیری، مرد پشت صحنههای دولت یازدهم، شبکههای مجازی را قبضه کرد و متنهای طنزآمیز در دفاع از حرفهای او در بین کانالهای تلگرامی ردوبدل شد. این پرونده به دنبال این است که دیدگاههای دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب را نسبت به این کاندیدای اصلاحطلب که این روزها به او نسبت پدیده انتخابات ٩٦ را دادهاند، بررسی کند.
برداشت اول
درست مثل یک فیلم سینمایی که در چشم بیننده زحمات عوامل پشت دوربین به نسبت چهرههای مقابل دوربین نادیده گرفته میشود؛ قرار گرفتن در نقش معاون ریاستجمهوری هم همین است. «اسحاق جهانگیری» اگرچه نام ناشناختهای در عرصه سیاستهای نظام جمهوری اسلامی نیست و کارنامهاش از سالها خدمت در پستهای مختلف مدیریتی خبر میدهد، اما شاید پیش از حضور در مناظرات ریاستجمهوري، نقش تاثیرگذار او در پشت صحنه قوهمجریه، به این اندازه از او چهره نساخته بود.
واقعیت ملموس مناظره نخست صداقت، جسارت و حرفهای صریح جهانگیری بود؛ حافظه تاریخی او و رونمایی از چالشها و مشکلات دولتهای نهم و دهم و همچنین شهرداری تهران از دیگر رقبایش پیشی گرفت تا طیف زیادی از طرفداران اصلاحطلب برایش کف بزنند و هشتگ اسحاق جهانگیری در شبکههای مجازی داغ شود.
در دوئل اصلی مناظره نخست که بین جهانگیری و قالیباف از دو جناح مختلف سیاسی شکل گرفته بود، اسحاق جهانگیری از جناح اصلاحطلبان با تسلط به اعداد و ارقام مسلط به بحثها وارد میشد. او خطاب به محمدباقر قالیباف ماجرای سفارت عربستان را در مناظره نخست مطرح کرد و گفت: «کسانی که به سفارت عربستان حمله کردند و مانع از ورود ٧هزار توریست شیعه به مشهد شدند، الان در ستاد کدام کاندیدا فعالند؟» استارت جهانگیری در مناظرات از همینجا شروع شد و در ادامه انسجام حرفهایش در مقابل رقبا بهخصوص قالیباف تاکتیکهای دفاعی و حتی هجومی مناظره را در خود داشت. همین هم شد که در این مناظره شهردار تهران مجبور شد به جای پرداختن به برنامهها و پاسخدادن به سوالهایش وقت خود را صرف مهار جهانگیری کند و درنهایت حتی به کاندیداشدن او اعتراض کرد.
برداشت دوم
«اسحاق جهانگیری» تا پیش از این در پستهای اجرایی کار کرده، اما در دولت یازدهم بهعنوان معاون اول ریاستجمهوری وظیفه کدخدامنشانهای در دولت داشت. او یکی از رابطهای اصلی اصلاحطلبان با مقام معظم رهبری است و یکی از مردان قابلاعتماد در طیف اصلاحطلبان بهشمار میرود. چندماه پیش محمدعلی وکیلی، عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی درباره ضرورت ارتباط مستقیم اصلاحطلبان با مقام معظم رهبری و نقش جهانگیری بهعنوان رابط در این زمینه گفت: «این یک پالس مثبت است و معلوم میشود که ارادهای برای این رابطه وجود دارد. خوشبختانه فرد شناسنامهداری مسئول این رابطه است. آقای جهانگیری در بین اصلاحطلبان از مقبولیت خوبی برخوردار است و فرد امینی محسوب میشود. تعیین یک رابط فیمابین یک گام مهم و نشاندهنده این است که از طرف رهبری آغوش باز است.»
برداشت آخر
در مناظره دوم حرفهای اسحاق جهانگیری به اندازه مناظره نخست اوج نداشت و کمتر قالیباف را به چالش کشید، اما حرفهای تاثیرگذار و چالشی او در مناظره نخست همچنان در اذهان مردم باقی است. اگرچه حسن روحانی نامزد اصلی اصلاحطلبان است و طبق قاعده ممکن است اسحاق جهانگیری به نفع او کنار بکشد، اما تا به امروز بدونشک حاضرجوابیها و صراحت کلامش در مقابل انتقادات، نقش پررنگی را در فضای رقابتی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری ایفا کرده است.
با اینحال، یک مناظره انتخاباتی دیگر باقی مانده است و اسحاق جهانگیری نیز در آخرین توئیتهایش به رقبا اولتیماتوم داد و نوشت: «هنوز در نیمه راه هستیم. خواهید دید که کدام فکر و جریان، برنامه و حرف برای گفتن دارد. حوصله کنید تا انتخابات فرصت باقی است.»
با همه اینها امروز صفحه «یک پرسش چند پاسخ» با نگاه به عملکرد اسحاق جهانگیری که درنهایت منجر به انتساب پدیده در میان سایر رقبای انتخابات ریاستجمهوری شد، با کارشناسان گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
پیشینه:پدیدههای انتخابات ریاستجمهوری به روایت تاریخ
به سنت چهارساله برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در هر دورهای یکی از کاندیداها به دلایل مختلف و شاید به فراخور شرایط جامعه به یک چهره یا پدیده بدل میشود. بدونشک کاندیدایی که بهصورت منفعل عمل کند و در مناظرهها تنها به سوالات پاسخ بگوید، در دسته پدیدههای انتخابات ریاستجمهوری قرار نمیگیرد. اما قرار گرفتن در زمره پدیدهها نیز فاکتورهای مثبت و منفی را در خود دارد. یک کاندیدای ریاستجمهوری همانقدر که میتواند با صراحت لهجه، حاضرجوابی و اعداد و ارقام رقبای خود را به چالش بکشد، همانقدر هم میتواند با تندگویی و بازی با ارقام و آمار و شعارهای بیپایهواساس در نقش پدیده انتخابات ریاستجمهوری ظاهر شود. انتخابات ریاستجمهوری ایران، انتخاباتی است که برای تعیین رئیسجمهوری بهعنوان شخص دوم مملکت با آرای مستقیم مردم صورت میپذیرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در قانون اساسی سال۱۳۵۸پیشبینی شده است. با حذف پست نخستوزیری در اصلاحیه قانون اساسی در سال۱۳۶۸، جایگاه، اختیارات و وظایف ریاستجمهوری در ایران دچار تحول اساسی شد، بنابراین از سال٦٨ تاکنون هفت دوره انتخابات ریاستجمهوری با چهار رئیسجمهوری مختلف در کشور برگزار شده است. در زیر به مقایسه رجالی که در این ادوار نقش پررنگی نسبت به سایر رقبایشان در انتخابات ریاستجمهوری داشتهاند، میپردازیم.
انتخابات سال٦٨: این انتخابات دوکاندیدا داشت؛ مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی و عباس شیبانی. اگرچه در این دوره از انتخابات ٧٩داوطلب نامنویسی کردند که شورای نگهبان پس از ردصلاحیت ٧٧نفر تنها صلاحیت این دو سیاستمدار را تایید کرد. در این سال فضاي سياسي انتخابات تحتتاثير فقدان امام خميني(ره) قرار گرفته و جنگ تحمیلی به پایان رسیده بود، بنابراین دغدغه هاشمیرفسنجانی برای بازسازی کشور پس از جنگ یکی از نقاط قوت او در مقابل رقیبش به حساب آمد و به همین دلیل بیشازپیش در میان مردم بهخصوص شهرهای جنگزده به چهره محبوب کاندیدای ریاستجمهوری تبدیل شد.
انتخابات سال٧٦: شاید معنی پدیده کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری به معنای واقعی در خرداد سال٧٦ اتفاق افتاد. در خرداد ٧٦ سیدمحمد خاتمی، علیاکبر ناطقنوری، محمد محمدی ریشهری و رضا زوارهای توسط شورای نگهبان تاییدصلاحیت شده و پا به عرصه رقابتهای هفتمین دوره ریاستجمهوری گذاشتند. با اینحال، در میان اعلام برنامههای کاندیداها محمد خاتمی با شعار «جامعه مدنی» و «قانونگرایی، توسعه سیاسی و نهادینهکردن آزادی» به میدان رقابت آمد. در این زمان نیز به فراخور اتفاقات کشور دغدغه اصلی مردم تغییر وضع فرهنگی و سیاسی جامعه بود، به همینخاطر دیدگاههای این کاندیدای اصلاحطلب موردتوجه اقشار زیادی از جامعه قرار گرفت. در آن زمان در فقدان شبکههای اجتماعی، روزنامه سلام تاثیر زیادی در ایجاد موج پرشور و طرفداران خاتمی داشت و درنهایت محمد خاتمی با اکثریت آرایی که از روستاهای دورافتاده و مناطق شمالی تهران را دربرداشت، پیروز انتخابات ریاستجمهوری شد.
انتخابات سال٨٤: اگرچه در این دوره مرحوم هاشمیرفسنجانی چهره شناختهشده سیاست در کشور دوباره پا به عرصه انتخابات ریاستجمهوری گذاشته بود، اما در مقابل او محمود احمدینژاد چهره کمترشناختهشده در دنیای سیاست با وعدههای پوپولیستی و جانبداری از مستضعفان توانست نقش پدیده را در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری ایفا کند. همین هم شد که او بهعنوان شخصی که در شعارهایش خواستار کمک به قشر فقیر جامعه است، موردتوجه اقشار مختلف جامعه قرار گرفت و به یکباره به چهره شناختهشده کشور تبدیل شد.
انتخابات سال٩٢: اگرچه در این دوره روحانی با رأی ١٨میلیونی و با فاصله زیادی از رقیبش محمدباقر قالیباف به ریاستجمهوری رسید، اما شاید بتوان گفت بدون درنظر گرفتن نتیجه این کارزار تا پیش از اعلام رأی نهایی این دوره از انتخابات پدیده جدی در بین کاندیداها وجود نداشت. سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، حسن روحانی، محمدرضا عارف، غلامعلی حدادعادل، محمد غرضی، علیاکبر ولایتی و محسن رضایی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری ٩٢ بودند. با این حال، برخی از صاحبنظران سیاسی معتقدند در این دوره بهدلیل نارضایتی اقشار مختلف مردم از دولت نهم و دهم چهره اصلاحطلبان در مناظرات شاخصتر بود. با این وجود پس از اینکه حسن روحانی که در انتهای نخستین برنامه انتخاباتی تلویزیونی یک کلید را در دست خود بالا گرفته بود و گفت: «من میخواهم بگویم همهچیز با تدبیر و امید و با کلید تدبیر حل خواهد شد. شما بدانید (با این کلید) مسأله هستهای و تحریمها هم حل خواهد شد و رونق اقصادی هم ایجاد خواهد شد.» بیش از پیش مورد توجه مردم قرار گرفت.
نظر موافق:جهانگیری مردی موفق، ایراندوست و ریشهدار است
سیدمحمدعلی ابطحی- عضو مجمع روحانیون مبارز| هنوز پخش زنده مناظره نخست از شبکه یک سیما به نیمه نرسیده بود که توئیتهای مختلف درباره عملکرد اسحاق جهانگیری بازار فضای مجازی را قبضه کرد. سیدمحمدعلی ابطحی نخستین نفری بود که با توئیتکردن نام جهانگیری به صحبتهای او در مناظرات عکسالعمل نشان داد. «تا اینجا در مناظره جهانگیری هم خوب شلیک میکند و هم خوب ضربهگیری میکند»، «پدیده مناظره این دوره، جهانگیری است. چه خوب که کاندیدا شد.# مناظره» اینها توئیتهایی بودند که این سیاستمدار ایرانی در حین پخش مناظره نخست در صفحهاش نوشت و درباره دیدگاهش به جهانگیری در هیبت یک پدیده انتخاباتی به «شهروند» میگوید: «من نخستین نفری بودم که قبل از اعلام نظر تحلیلگران سیاسی در توئیتهایم لقب پدیده مناظره نخست را به اسحاق جهانگیری نسبت دادم. بعد از این نیز خیلی از شبکههای مجازی و حتی مردم از صحبتهای ایشان استقبال کرده بودند. من معتقدم جهانگیری به چند دلیل، متفاوت از دیگران ظاهر شد؛ نخست اینکه تسلط قوی به منابع مالی و مسائل مربوط به دولت یازدهم داشت و با سند و مدرک حرف میزد و این نشان میداد که در مقام معاون اولی کشور حضور موفقی داشته است. دومین دلیل برای پررنگ جلوهکردن حضور او در مناظرات ایراندوستی صادقانه او بود، چراکه تمامی شعارهایش را فارغ از همه جناحبندیها و مرزبندیها میدهد و خواستار برقراری عدالت برای همه اقشار جامعه است. سومین دلیل پدیدهشدن جهانگیری نیز که از بقیه مهمتر است اینکه آقای جهانگیری برآمده از یک مجموعه ریشهدار اصلاحطلبی است. درواقع او یک اصلاحطلب اصیل است که تجربه اجرایی دارد و توانست دیدگاههای اصلاحطلبانه را با محتاطانهترین رفتار ابراز کند.»
ابطحی معتقد است که تفکر اصلاحطلبی در بدنه جامعه رواج دارد، به همینخاطر حرفهای هوشمندانه جهانگیری در انتقاد با عملکرد جناح مخالف خواست بسیاری از مردم را برآورده کرده است. این سیاستمدار روحانی در پایان میافزاید: «با همه اینها درست است که درحالحاضر جهانگیری در کنار روحانی یکی از کاندیداهای ریاستجمهوری سال٩٦ محسوب میشود، اما جدا از این موضوع باید به آقای روحانی بابت انتخاب چنین فردی بهعنوان معاون اولشان تبریک گفت. وجود افراد قدرتمند، باتجربه و ایراندوست نظیر اسحاق جهانگیری، محمدجواد ظریف و بقیه افراد کابینه دولت یازدهم فضیلت و هوشمندی حسن روحانی را نشان میدهد.»
نظر مخالف:اصلاحطلبها جهانگیری را قهرمان کردند
عباس سلیمی نمین تحلیلگر سیاسی| نگاه جناحهای مختلف سیاسی و تحلیلگران به پدیدههای انتخاباتی متفاوت است. برخی از کارشناسان سیاسی معتقدند که مناظرات تلویزیونی محلی برای جنگ نیست و کاندایدها بدون حاشیهسازی و جوابهای چالشی تنها باید از برنامههای دولت خودشان حرف بزنند و درنهایت به سوالهای خودشان پاسخ دهند. با اینحال، این برنامههای تلویزیونی که مشخصا نام مناظره را یدک میکشند، ایجاب میکنند تا کاندیداهای مختلف، نظرات و نگاهشان را نسبت به یکدیگر بیان کنند. عباس سلیمینمین، تحلیلگر مسائل سیاسی یکی از کسانی است که نسبت به عملکرد اسحاق جهانگیری در مناظره نخست انتقاد دارد و در اینباره به «شهروند» میگوید: «اینکه بعد از مناظره نخست برخی از گروههای سیاسی آقای جهانگیری را پدیده معرفی کردند تا حدی قابلفهم است، چراکه در این مناظره اسحاق جهانگیری نسبت به حسن روحانی قویتر و مسلطتر ظاهر شد، اما به این معنی نیست که ایشان پدیده مناظره بودند. به نظر من او در زمینه تسلط بر آمار و ارقام و امور اجرایی دولت قابلتحمل بود، اما برخی از برخوردهای ایشان قابلدفاع نیست.»
سلیمینمین با تاکید بر اینکه نمیداند برای برخیها واژه «پدیده» چه معنا و مفهومی دارد؟ در ادامه میافزاید: «من برخی از هجمههای جهانگیری علیه قالیباف را نه منصفانه میدانم و نه اخلاقی. آن بخشی که ایشان بحث تعرض و سیلیزدن یک کارمند شهرداری به زن دستفروش را در یکی از شهرستانهای گیلان به آقای قالیباف ارتباط داد، کاری بسیار غیراخلاقی بود، حتی اگر این اتفاق در شهرداری تهران رخ میداد، باز هم هیچ ارتباطی به قالیباف نداشت، درحالیکه این اتفاق اصلا در تهران نیز نیفتاده بود و این شهرداری تحت نظارت او نبوده است.»این تحلیلگر سیاسی معتقد است نباید با ذکر مصیبت توجه اذهان مردم را به خود جلب کرد و در پایان اظهار میکند: «مگر ما امروز میتوانیم به جهانگیری یا روحانی بگوییم که چون در آموزشوپرورش معلمی دانشآموزی را کتک زده، شماها مقصر هستید؟! یک نفر در یک جایی یک تخلفی میکند اینها ربطی به کوتاهی شهردار تهران یا معاون رئیسجمهوری ندارد! با این حال، برخی از هجمههای دیگر حرفهای جهانگیری نسبت به قالیباف تحقیرآمیز بود، مثل این جمله که «شما در حد شهرداری تهران صحبت کنید»! بهنظر من همه کاندیداهای ریاستجمهوری فارغ از سمتشان در یک شأن و جایگاه قرار دارند و مسئولیتهایشان برابر است. شاید خیلیها که از او بهعنوان پدیده یاد میکنند تنها نکات مثبتش را ارزیابی نکردهاند، چراکه احمدینژاد نیز در سال٨٨ با رفتاری نادرست و تهمت به دیگران به نوعی خودش را پدیده کاندیداهای ریاستجمهوری کرد.»
عباس عبدی:ویژگی بارز جهانگیری اصلاحطلبی است
تحلیلگر سیاسی| هرچه به انتخابات ریاستجمهوری نزدیکتر شویم، نقش کاندیداها نیز سختتر و بااهمیتتر میشود. آنها باید در فرصت باقیمانده و در مناظرهها حق مطلب را ادا کنند و دیدگاهها و برنامههایشان را در کنار به چالش کشیدن رقیب بیان کنند. با این حال، مردم که بهعنوان کسانی که نقش اصلی را در تعیین سرنوشت کشور ایفا خواهند کرد، این روزها تمایلات خود را نسبت به کاندیداهای مختلف در شبکههای اجتماعی و کانالهای تلگرامی با یکدیگر ردوبدل میکنند. عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی که بعد از پخش مناظره دوم اعلام کرد سیدمصطفی هاشمیطبا بهترین عملکرد را در این مناظره از خود به جای گذاشته، بهطورکلی در رابطه با عملکرد اسحاق جهانگیری به «شهروند» میگوید: «بهجز ویژگیهای فردی آقای جهانگیری مبنیبر باتجربگی و فعالیتهای اجرایی در کشور ویژگی اصلاحطلبیاش در مناظره نخست آنقدر بارز بود که به دل بسیاری از اقشار مختلف جامعه نشست. اتفاقی که باعث شد او متمایز از سایر رقبایش شناخته شود.»
مردم یکسری مطالبات دارند، مانند اینکه شغل میخواهند، اما بیان این مطالبات از طرف کاندیداهای مختلف موجب تحقق آن نمیشود، چراکه این خواسته و آرزوی همه دولتهاست و بدونشک همه دولتها برای اشتغالزایی تلاش کرده و خواهند کرد. هر چند ممکن است برخی از دولتها مانند دولت نهم و دهم به دلیل اعمال سیاستهای غلط با ایجاد شغلهای کاذب بیراهه رفته باشد. عبدی معتقد است شفافیت صحبتهای جهانگیری او را به چهره موفق مناظره نخست بدل کرد و در اینباره میافزاید: «جهانگیری شفاف و بدون ترس حرف میزند و این موضوع باعث شد تا در ذهن بیننده یک حس اعتماد ایجاد کند و درنهایت این ویژگی اصلاحطلبی او باعث شد تا در مناظره نخست پدیده
به حساب بیاید.»
تجربه دیگران
شگفتیسازها در جهان
انتخابات ریاستجمهوری تنها در ایران اهمیت ندارد. در همه کشورهایی که با این شیوه حکومتی اداره میشوند، انتخابات یک مسأله قابلتوجه برای اقشار مختلف جامعه است. در همه کشورهای خارجی نیز احزاب سیاسی مختلف به رقابت با یکدیگر میپردازند و با وعدهها و شعارها و صراحت و شفافیت یا کاریزمایی خاص توجه مردم را به خود جلب میکنند.
دونالد ترامپ: شاید در سالهای اخیر دونالد ترامپ نهتنها پدیده انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا بلکه یک پدیده در جهان به شمار رود. او که تا پیش از کاندیداشدن در انتخابات ریاستجمهوری بهعنوان یک چهره تلویزیونی در بین مردم شهرت داشت به یکباره به چهره تندروی حزب جمهوریخواه بدل شد. ترامپ با شعارهای پوپولیستی و نژادپرستانهاش توانست پدیده انتخابات آمریکا شود و با کنار زدن رقیبش هیلاری کلینتون رئیسجمهوری آمریکا شد.
مارین لوپن: بهنظر میرسد در همه جای جهان شعارهای پوپولیستی تا حد زیادی میتواند کاندیداهای ریاستجمهوری را به پدیده تبدیل کند. این بار نیز در انتخابات ریاستجمهوری فرانسه مارین لوپن از جبهه ملی در مقابل رقیب خود امانوئل مکرون سیاستها و برنامههای پوپولیستی را در پیش گرفت و به همینخاطر این روزها او یکی از جریانسازترین سیاستمداران و کاندیدای انتخاباتی جهان بهشمار میرود.
رجب طیب اردوغان: رئیسجمهوری کنونی ترکیه با بهدستآوردن بیش از ٥٠درصد آرا به قدرت رسید. او که در سال٢٠١٤ از حزب عدالت و توسعه به کارزار رقابت ریاستجمهوری آمده بود با حمایت دقیق از کمپینهای انتخاباتیاش، تبلیغات، سخنرانیهای حسابشده و حمایتهای مالی مردمی، طرفداران زیادی برای خودش دستوپا کرد و درنهایت با انسجام و هماهنگی بین کمپینها و همحزبیهایش در تمام استانهای ترکیه به پیروزی رسید.
- 18
- 4









































