هفته گذشته دبیر شورای‌عالی فضای مجازی که از طرفداران اسطقوس‌دار فیلترینگ تلگرام هم هستن، فرمودن قراره براساس مصوبه شورای‌عالی فضای مجازی به تمام پیام‌رسان‌های داخلی، وام بدون بهره، با شرایط آسون، تا سقف پنج میلیارد تومان اعطا بشه. همچنین این عزیز پیش‌بینی کرده با کمک بخش خصوصی در مدت یک سال انحصار پیام‌رسان خارجی شکسته خواهد شد که البته انسان رو یاد پیش‌بینی‌های آب وهوا تو دهه ۶۰ میندازه.
اجازه بدید به خودمون بیایم و یه مقدار آدم باشیم و به جای سیاه‌نمایی، موضوع رو کمی باز کنیم. در واقع وعده وام میلیاردی باعث میشه صاحبان ژن‌های خوشگل، با همون احساس مسئولیتی که همیشه ازشون سراغ داریم، آستین همت رو بالا بزنن و وارد گود بشن. در نتیجه تعداد پیام‌رسان‌های داخلی به شدت افزایش پیدا میکنه. در پی اون تلگرام نابود میشه و در نهایت ما در جهان بعد از منچستر اول میشیم!
به راستی به تدبیر این عزیزان باید آفرین گفت. شاید دارین به این موضوع فکر میکنین که همین الان هم یه تعداد پیام‌رسان داخلی داریم که با وجود تبلیغات بسیار گسترده و همچنین فیلتر شدن پیام‌رسان رقیب به هیچ توفیقی دست پیدا نکردن. واقعا براتون متاسفم منحرف‌ها! مطمئن باشید به کوری چشم بدخواهان، این مشکل با افزایش تعداد پیام‌رسان‌های داخلی مرتفع خواهد شد. اگه یادتون باشه قبلا هم این سیاست رو به کار بردیم و خیلی هم موفق بودیم. چند سال پیش چند ۱۰۰ میلیارد خرج کردیم و موتور جست‌وجوی اینترنت ساختیم تا گوگل خانمان‌سوز رو از میدون خارج کنه. مردم ازش استقبال نکردن. مسئولان دستور دادن: «سریع دومی رو استارت بزنید عشقا». و ورق برگشت. الان بعد از گذشت چند سال سازنده‌های همون موتورهای جست‌وجو، وقتی میخوان وارد سایت خودشون بشن اول اسمش رو تو گوگل سرچ میکنن بعد وارد میشن. ولی به هر حال ما موفق شدیم.
از پشت صحنه اشاره میکنن یکی از هموطنان همین الان پیامی رو برامون ارسال کرده که براتون میخونم: «با عرض سلام. مدیر روابط عمومی یکی از پیام‌رسان‌های داخلی در مصاحبه‌ای گفته «صحبت مسئولان درباره پیام‌رسان‌های بومی، مساوی است با ریزش مخاطب آن‌ها و این نشانه‌ای از عدم اعتماد مردم به بخش دولتی است». پیام فرستادم که بگم با وام میلیاردی نمیشه اعتماد خرید دوست عزیز».
از پشت صحنه تقاضا دارم این عزیز بی‌تربیت رو بلاک کنن.
بریم سراغ ادامه بحث. این مقوله پیام‌رسانی از دیرباز در بین ما ایرانی‌ها وجود داشته. یادمه در دوران خردسالی، جوانی در همسایگيمون بود به نام آقا سیاوش که عاشق دختری بود به نام فرنگیس خانم. از قضا فرنگیس دختر مستاجر طبقه بالای ما بود. سیاوش برای فرنگیس نامه می‌نوشت و از من می‌خواست که نامه‌ها رو بهش برسونم. من هم نامه‌ها رو می‌خوندم، اگه موردی بود اصلاح می‌کردم و بعد می‌دادم به فرنگیس. یه روز سیاوش تو نامه نوشته بود: «آخ که دیگه فرنگیس، عشق تو داغونم کرد». احساس کردم نکبت خیلی دیگه داره پررو میشه. تصمیم گرفتم موضوع رو با پدر فرنگیس درمیون بذارم. چند سال بعد فرنگیس رو به زور شوهر دادن و سیاوش هم معتاد شد و خدا رو شکر هر دو عاقبت به خیر شدن.
یه نوع پیام‌رسانی دیگه هم هست که در واقع به صورت کانال عمل میکنه و عموم مردم میتونن از محتواش استفاده کنن. این پیام‌رسانی بر روی قسمت داخلی درِ توالت عمومی انجام میشه. مثلا طرف شماره‌اش رو گذاشته و با خط زیبایی زیرش نوشته: «زنگ بزن». دوست دیگری نوشته...
از پشت صحنه با حرکات عجیبی به بنده اشاره میکنن که لال شو. خب در همین جا با شما خداحافظی می‌کنم. تا برنامه آینده خدا یار و نگهدارتان.
علیرضا مصلحی
- 17
- 6
