صبح از خواب بیدار شدم، رفتم سر میز صبحانه و خواستم خامه بخورم که یکی از مسئولان از زیر میز بیرون آمد و گفت: «نبینم خامه بخوریها!» از ایشان دلیل منع خوردن خامه را جویا شدم که پاسخ داد: «چون من خودم از خامه خوشم نمیاد و نمیخورم!» توضیح دادم که خب من خامه میخورم، چه ربطی به خامهنخوردن شما دارد که پاسخ داد: «خب بهخاطر گل روی تو! طرح خوردن خامه در روزهای فرد رو تصویب میکنیم، الانم که روز زوجه، پس پولشو بده!» سپس پرواز کرد و رفت!
همین امروز در مورد تنظیمکردن خودمان با عادتهای مسئولان یادداشت نوشتم که آقای علیرضا محجوب از تودلبروهای لیست امید اعلام کردند: «زیست شبانه دیگه یعنی چی؟! کارگر باید شش بعد از ظهر بره خونه و بگیره بخوابه!» فقط مشتی سیم و زر روی زمین نینداختند که «ممنون سرورم!»گویان آنها را از روی زمین جمع کنیم. چشم قربان! چشم نماینده بزرگ کشورمان! اصلا زیست شبانه دیگر چهجور مسخرهبازی است؟! با این وضعیت قیمتها و حقوقها که حتی صدای عزت ضرغامی نازنین را هم درآورده است، من نمیدانم ما چگونه زیست روزانه داریم اصلا؟! بنده با این سطح درآمد نهایتا بتوانم دوباره زیست دو را بردارم و مردود شوم و شهریور دوباره امتحان بدهم، شبانهاش به ما نیامده است. چرا عصبانی میشوید؟! شما که اینجور، وزیر نیرو که آنجور، آقای ضرغامی هم که از قیمت سالاد الویه و بندری و فلافل دلخور هستند، لطفا ما را عفو کنید. ببخشید که ما مردمِ شما مسئولان عزیز کشور شده و توی دردسر و زحمت انداختیمتان!
قول میدهیم با فراموشکردن زیست شبانه، حتما روی افزایش قیمتها تجدیدنظر کنیم تا گرانی خم به ابروی هیچ مسئول و هیچ مدیری نیاورد، چون نگرانیم پسفردا مصاحبه کنید و بگویید: «مردم بهجای اینکه بابت افزایش قیمتها و گرانی عذرخواهی کنند، فکر زیست شبانه هم هستند، عجب!»
- 13
- 5