به دنبال گفتوگوهای پاریس ما شاهد اعلام مواضع صریح و البته جدید تهران در باره چگونگی تعامل با اروپا در موضوع برجام هستیم. در این ارتباط تهران قویا اعلام کرده که از این پس و مشخصا بعد از پایان گفتوگوهای پاریس راهبرد آن با اروپا درباره برجام، چیزی جز تعهد در برابر تعهد نخواهد بود.
از منظر مفهومشناسی این استراتژی تهران همان اجراییسازی سناریوی فریز در برابر فریز است و همان معنی را به ذهن متبادر میکند. البته انتظار اتخاذ چنین راهبردی از سوی تهران خلاف انتظار نبود، چراکه رفتارهای سینوسی و کجدار و مریز اروپا تا قبل از گفتوگوهای پاریس این درس و پیام را به مقامات تهران داده بود که صرف شعار یا همان بیعملی نمیتواند موجب همراهی اروپا با تهران در حفظ برجام شود. لذا برای اقدامات معطوف به نتیجه، یعنی آنچه را که تهران به دنبال آن است، باید از انفعال خارج و با رویکرد مستقلانه و بدون تسلیم و تقید به محدودیتها، الزامات و قیدوبندهای واشنگتن، تدابیر نتیجهبخش را دستور کار حفظ برجام نماید.
البته در شرایط حاضر نباید بیعملی یا اقدامات معطوف به شعار اروپا را همه دلیل مواضع جدید تهران دانست. در این میان بسته پیشنهادی ۱۵میلیارد یورویی امانوئل ماکرون و برخی از انتظارات و توقعات فرابرجامی در اتخاذ این راهبرد جدید تهران نقش کلیدی دارد.
در باره بسته پیشنهادی ۱۵میلیارد یورویی نگاه تهران آن است که هر گونه تشریک مساعی یا اقدامات حمایتی حفظ برجام باید جنبه دائمی داشته باشد و نباید به صرف بر طرف کردن نیازهای موقتی طرفین محدود شود. در این باره تهران نظر مساعدی بابت دائمی بودن فواید ابتکاری پاریس یا همان بسته پیشنهادی ۱۵میلیارد یورویی ماکرون ندارد و سخت معتقد است که اگر چه ممکن است چنین بستهای به نیاز اروپا یعنی واداشتن تهران به توقف تعهدات برجامی یا رساندن شرایط برجامی به نقطه آغاز پاسخ دهد، اما قطعا پاسخگوی نیازهای تهران نیست.
تهران هر گونه تشریک مساعی و اقدامات حمایتی را زمانی پاسخگو و مناسب و در نهایت معطوف به نتیجه در حفظ برجام میداند که بتواند به فرآیند عادی، پایدار و مستمر تبدیل شده و متضمن رفع نیازمندیهای طولانیمدت طرفین به ویژه تهران شود.
بدیهی است که اگر هر گونه اقدام حمایتی تهران به نتایج کوتاهمدت معطوف شود، نه تنها هیچ اتفاقی رخ نخواهد داد، بلکه موجب فریز و توقف انتظارات اروپا خواهد شد. حال اگر این اقدامات حمایتی معطوف به نتیجه بلندمدت باشد، در درجه اول میتوان امید به حفظ برجام و سپس حفظ منافع طرفین در چارچوب برجام داشت. به این ترتیب اصرار تهران به استراتژی تعهد در برابر تعهد چیزی جز دعوت اروپا از بیعملی و خروج آن از انفعال و حرکت به اقدامات طولانیمدت حمایتی در حفظ برجام نیست. لذا در استراتژی جدیدی که تهران به دنبال آن است، هم چالشهای فروش نفت ایران مرتفع میشود و هم آنکه تهران میتواند به پول آن از طریق راهاندازی و گشایش یک خط اعتباری دسترسی یابد. این استراتژی موجب نفع و فواید راهبردی برای اروپا نیز میشود، چراکه هر گونه تعهد اروپا موجب تعهد ایران به نقطه صفر یا همان مرحله قبل از قرار گرفتن در کاهش تعهدات برجامی میشود.
به همین خاطر است که تهران قویا اعلام کرده است که امکان بازگشت به قبل از کاهش تعهدات برجامی در صورت انجام تعهدات اروپا منتفی نیست. در مسئله توقعات فرابرجامی نیز خواسته تهران از اروپا آن است که اروپا نخواهد در مسئله موشکی و توان دفاعی تابع تصمیمات و رفتارهای واشنگتن شود، چراکه مسئله موشکی و توان دفاعی منطبق بر قطعنامه ۲۲۳۱ نیست و اساسا تهران هیچگاه روی توان و برد موشکی و همچنین عمق راهبردی خود با اروپا مذاکره نمیکند.
به این ترتیب به نظر میرسد که با توجه به ابتکار عمل پاریس و همچنین چراغ سبز تهران به قبول نقشه راه پاریس ما شاهد بقا و حفظ برجام در چارچوب برنامه فریز در برابر فریز باشیم. بدیهی است که تداوم این وضعیت و خروج از وضعیت بحران و همچنین نتیجهبخش بودن حفظ و بقای برجام بسته به تعهد طرفین است، به این معنی که با تصمیمات هیجانی و خلاف رویه طرفین دستخوش تغییر نشود.
دکتر صلاحالدین هرسنی
- 16
- 5