جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳
۱۵:۲۹ - ۰۷ مهر ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۷۰۱۷۷۱
سیاست خارجی

مهدی مطهرنیا:آمريكا روسای جمهور ايران را تصميم گيرنده اصلی نمی‌داند

مهدی مطهرنیا,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,سیاست خارجی

حسن روحانی رئیس‌جمهور کشورمان با تمام اما و اگرهای پیش روی خود برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل با وجود محدودیت‌های هیات همراه و محدودیت‌های تردد برای هفتمین بار به نیویورک سفر کرد تا این بار در شرایطی متفاوت از گذشته در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سخنرانی کند. حضور رئیس جهور ایران در نیویورک از دو جهت برای رهبران کشورهای جهان جالب و جذاب بود. نخست اینکه با جزئیات طرح صلح هرمز یا ائتلاف امید که از پیش اعلام شده بود آشنا شوند و مهم‌تر آنکه به هر طریق ممکن با ایجاد بستر و فضایی برای دیدار روحانی و ترامپ زمینه‌های کاهش تنش میان تهران- واشنگتن را فراهم آورند.

موید این نکته نیز ملاقات‌های مکرون، جانسون، مرکل و آبه سران کشورهای فرانسه، انگلیس، آلمان و ژاپن در هتل محل سکونت حسن روحانی بود. با این حال اعلام مواضع ایران طی سخنرانی رئیس‌جمهور و گفتن این جمله که «برجام حداقل بود و اگر بیشتر می‌خواهید باید بیشتر بپردازید» اروپایی‌ها و آمریکا را به این نتیجه رساند که باید راه جدیدی برای مذاکره با تهران دنبال کنند. حال این راه جدید چه خواهد بود باید به انتظار آینده نشست. برای بررسی سفر رئیس جمهور به نیویورک، سخنرانی در مجمع عمومی، دستاوردهای طرح صلح هرمز، مذاکره با اروپایی‌ها و آنچه در سپهر سیاست بین‌المللی مشاهد می‌شود، «آرمان ملی» با مهدی مطهرنیا آینده‌پژوه سیاسی و اجتماعی و تحلیلگر مسائل بین‌المللی به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

سفير رئيس‌جمهور کشورمان به نيويورک، سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل و پيشنهاد صلح هرمز و ائتلاف اميد را مجموعا چطور ارزيابي مي‌کنيد؟

سفر اخير حسن روحاني به مجمع عمومي سازمان ملل در چارچوب سفرهاي رؤساي جمهور ايران به مجمع عمومي سازمان ملل متحد آن هم در دهه گذشته انجام پذيرفت. به بيان ديگر در دوران رياست جمهوري رئيس‌جمهور سابق او در ۸ سال رياست جمهوري‌اش ۸ بار به نيويورک رفت و بدين ترتيب رکورد رفتن به نيويورک در مجمع عمومي سازمان ملل از سوي روساي جمهور بعد از انقلاب اسلامي را شکست. اکنون نيز به‌نظر مي‌رسد که اين تلاش به‌صورت يک سنت يا يک اصل اساسي براي روساي جمهور ايران در آمده است که هر سال در شهريور يا آغاز مهرماه در نشست نيويورک شرکت کرده و در مجمع عمومي سازمان ملل متحد سخنراني خود را عرضه دارند.

پرسش نخست اين است که آيا سفر رئيس‌جمهور به نيويورک در سال جاري سفري برنامه‌ريزي شده و با هدف ويژه بود؟ قبل از سفر رئيس‌جمهور به نيويورک اينگونه به‌نظر مي‌رسيد که او مي‌رود تا طرح صلح هرمز را بيان نمايد و با بيان اين طرح خاطره گفت‌وگوي تمدن‌هاي رئيس دولت اصلاحات را حداقل در چارچوب پذيرش بين‌المللي احيا نمايد، زمينه‌هاي ايجاد فضاي مناسب براي برخورداري مردم از اين تلاش ديپلماتيک و کاهش اصطکاک را کليد زند و بدين ترتيب زمينه‌هاي ثبات بيشتر در منطقه بالاخص در درون ايران را حاصل نمايد. اما زماني که آقاي روحاني به نيويورک رفت اين واقعيت را به‌طور کامل به نمايش گذاشت که رئيس‌جمهور و وزير امور خارجه کشورمان در عرصه سياست خارجي هماهنگ‌کننده و اجراکننده سياست‌هاي ابلاغي خواهند بود.

چرا که با وجود تمام تلاش‌هاي رهبران اروپايي از جمله مکرون، مرکل، جانسون و حتي نخست وزير ژاپن آبه در جهت استفاده از اين فرصت در جهت کاهش تنش ميان ايران و آمريکا روحاني نتوانست نظريه يا طرح صلح هرمز را در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به‌طور کامل تشريح کند. چراکه اگر ارزيابي دقيقي از سوي مشاورين او عرضه مي‌شد، بايد به اين نکات توجه مي‌کردند که طرح صلح هرمز هراندازه هم که خوب باشد نمي‌تواند در داخل اجماعي ملي ايجاد کند؛ همانگونه که گفت‌وگوي تمدن‌هاي رئيس دولت اصلاحات بيش از آنکه در خارج از کشور با چالش روبه‌رو شود در داخل دچار مشکل شد.

چون عناصري که در ايران در جناح‌هاي گوناگون سياسي اصلاح‌طلب و اصولگرا وجود دارند پرونده‌هاي ملي و موضوعاتي را که به کيان ايران زمين و آينده ملت ايران بستگي دارد را به پرونده‌هاي جناحي بدل نموده و در چارچوب يک نگرش جناحي با آن برخورد مي‌کنند. به عبارت ديگر من قال و ماقال مهم نيست. آنچه گفته شده مهم نيست بلکه آنکه مي‌گويد اهميت دارد. يعني اگر حسن روحاني موفق شود تا با طرح صلح هرمز زمينه‌اي براي ايجاد کاهش اصطکاک و ثبات در درون را در ماه‌هاي آينده نشان دهد مي‌تواند براي انتخابات پيش روي اسفندماه براي جناح مقابل برگ برنده‌اي را رو کند و آنها را در وضعيت انفعالي قرار دهد.

لذا مي‌بينيم که هم اکنون نيز بعد از سفر تلاش دارند سفر او را ناموفق جلوه دهند. اگرچه با توجه به آنچه او در ارتباط با مخالفت با ديدار با ترامپ و اعلام مواضع صريح سياست خارجي اعلام موضع کرد برخي از عناصر اصولگراي کلاسيک و سنتي از آن استقبال نمودند، اما ما شاهد آن هستيم که نو محافظه‌کاران اصولگرا در اين مسير به بررسي و چند و چون کار پرداختند.

طرح صلح هرمز به لحاظ منطقه‌اي و بين‌المللي مي‌تواند چه تاثيراتي داشته باشد؟

بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که در مرحله دوم در منطقه اساسا گرايش به کشورهاي فرامنطقه‌اي در چارچوب نگراني کشورهاي کوچک منطقه در رسيدن به يک هژمون منطقه‌اي و چيره شدن اين هژمون منطقه‌اي بر آنهاست. اگر عراق در زمان جنگ با ايران کويت، امارات متحده عربي و... به کشورهايي نگاه دارند که فرامنطقه‌اي هستند، حمايت آنها را مي‌طلبند و پرچم کشورهاي ديگر را رسما در زمان جنگ بر روي کشتي‌هاي خود مي‌گذارند؛ نگراني آنها از هژمون مسلط منطقه‌اي است.

آمريکايي‌ها در اين چند دهه توانسته‌اند با ايجاد فضاي مناسب در پياده‌سازي جنگ‌هاي نامتعادل در منطقه ايران‌هراسي را گسترش دهند و بدين ترتيب طرح صلح هرمز در درون منطقه نيز با چالش‌هاي جدي روبه‌رو است. از منظر بين‌المللي نيز اکنون ايران در يک وضعيت تحريمي بسيار کشنده بسر مي‌برد. به بيان ديگر تحريم‌هاي فلج‌کننده و کمرشکن آمريکا امکان هرگونه همکاري در قالب يک پيمان منطقه‌اي را کاهش مي‌دهد. سفر رئيس‌جمهور با فضا‌سازي قبل آن در ارائه طرح صلح هرمز در ورود به مجمع عمومي سازمان ملل متحد و غلبه حاشيه‌ها بر متن زمينه‌هايي را فراهم ساخت که اين سفر با انتقادات فراواني نيز روبه‌رو شود.

با پايان سفر آقاي روحاني اکنون بسياري معتقدند که اين سفر نبايد در سطح رئيس‌جمهور انجام مي‌شد و مي‌توانستيم مخالفت خود را از تهران نيز بيان کنيم تا چه ميزان با اين گزاره موافقيد؟

من اساسا مطرح شدن اين اگر و مگر‌ها را امري انحرافي بعد از سفر رئيس‌جمهور مي‌دانم. آنهايي که مخالف رئيس‌جمهور هستند بايد پيش‌بيني مي‌کردند در زماني که رئيس‌جمهور و وزير خارجه او در وضعيت محاصره ديپلماتيک قرار دارند محدوديت‌هايي براي حسن روحاني اعمال گردد. در دفعه قبل هم که وزير امور خارجه کشورمان به نيويورک سفر کرده بود محدوديت‌هاي بسيار تنگي را در اين ارتباط داشت و بدين ترتيب آمريکا براي رئيس‌جمهور نيز اين خط و نشان را کشيده بود. پس آنچه که در اين زمينه بيان مي‌شود تا حدود زيادي بايد قبل انجام مي‌شد و تحليلگراني که بر مبناي همين مساله به نقد سفر رئيس‌جمهور مي‌پردازند در واقع بايد نقد خود و تحليل‌هاي خود را بپذيرند. من بارها گفتم که رئيس‌جمهور از زمان اوباما به اين سو در نزد آمريکايي‌ها به‌عنوان مقام تصميم گيرنده در ايران شناخته نمي‌شود.

آنچه که براي وزن و شأن رئيس‌جمهور در ايران قائل بوده‌اند از دهه گذشته به اين سو ديگر قائل نيستند. حال اين شخص چه اصولگرا باشد و چه اصلاح‌طلب، تفاوت چنداني ندارد و تنها تمايز آن است که اگر رئيس‌جمهوري اصولگرا روي کار باشد او را هماهنگ‌تر با نهادهاي فرادولتي و حکومتي مي‌يابند و بدين ترتيب امکان همکاري را بيشتر مدنظر قرار مي‌دهند. در حالي که بايد به اين نکته توجه داشت رؤساي جمهور اصولگرايي نيز که روي کار مي‌آيند در آغاز دوره رياست جمهوري خويش اين ماه عسل را دارند که نمونه بارز آن را مي‌توانيم در رئيس‌جمهور دوره نهم و دهم بازيابيم که با تمام وجود تحت حمايت بود، اما از دور دوم به بعد واگرايي شروع شد و اين واگرايي به حدي رسيده که اکنون رئيس‌جمهور سابق کشور بيش از اينکه عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام باشد خود را در هيات اپوزيسيون نشان مي‌دهد.

بايد بگويم آنچه که آمريکايي‌ها و ديگر کشورهاي جهان بدان رسيده‌اند آن است که رئيس‌جمهور اگرچه در قانون اساسي کشور فرد دوم محسوب مي‌شود و قانونا بيانات او اعلام مواضع جمهوري اسلامي ايران است، اما در عمل بايد بر اين نکته تاکيد داشته باشيم که اين معنا تاحدودي در سياست‌هاي اعمالي ديده نمي‌شود. آنهايي که به اين سفر رئيس‌جمهور نقد دارند بايد در چارچوب تحليلي خود قبل از اين سفر به اين نکات مي‌پرداختند. پرداختن به اين نکات بعد از سفر نشان‌دهنده اين است که اين عده بر آن هستند تا زمينه‌هايي را ايجاد کنند که از اين سفر و تحليلي که بر آن دارند در جهت تضعيف جناح دولت با هدف موفقيت‌هاي خود در آستانه انتخابات استفاده کنند.

دستاوردهاي سفر رئيس‌جمهور به نيويورک را چه چيزهايي مي‌دانيد و اساسا آيا قائل به دستاورد در اين سفر هستيد؟

اين سفر براي روحاني اين دستاورد را داشت که بتواند به مردم نشان دهد او تلاش خود را ايجاد فضاي مذاکره به انجام رسانده است. به هر تقدير رئيس‌جمهور ايران تمام تلاش خود را به خرج داد تا با رهبران کشورهاي گوناگون اروپايي سخن بگويد وقت گذاشت، اما نشان داد که تصميم‌گيرنده نهايي نيست. از اين جهت اين سفر به‌طور کامل محدوديت‌هاي رئيس‌جمهور براي ايجاد فضاي ديپلماتيک را به نمايش گذاشت، اما از طرف ديگر او باتوجه به فضا و چتري که از منظر تبليغاتي در ارتباط با طرح صلح هرمز ايجاد کرده بود و نتوانست آنگونه بايد و شايد به بيان آن بپردازد زمينه‌هايي را ايجاد کرد که برنامه‌ريزي دستگاه ديپلماسي ما براي اين سفر با پرسش‌هاي جدي روبه‌رو شود، چراکه آنها هم به خوبي بر اين امر وقوف داشتند که چه از نظر داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي چه چالش‌هايي در برابر اين طرح وجود دارد.

رئيس‌جمهور در سخنراني خود با کنايه‌اي به ترامپ عکس يادگاري را مرحله آخر مذاکره خواند ، اروپا را ناتوان از انجام تعهدات و تهديد به برداشتن گام چهارم از سوي ايران؛ اروپايي‌ها نيز ايران را به خروج از برجام تهديد کردند. مجموع اين مسائل عملا با چه نتايجي همراه خواهد بود؟

در مرحله نخست عکس گرفتن يا نگرفتن و تقليل مذاکرات در قالب عکس گرفتن يا رد آن که از سوي حسن روحاني مطرح شد و در داخل کشور نيز به‌عنوان شعاري رسانه‌اي مورد توجه قرار گرفت، اعتبار و حيثيت ادبيات سياسي ايران را کاهش مي‌دهد. به هر تقدير روساي جمهور کشورهاي گوناگون در پي ايجاد فضاي مناسب در جهت تقويت جايگاه خود در افکار عمومي هستند.

براي هر رئيس‌جمهور کشوري عکس گرفتن با روساي جمهور کشورهاي ديگر در مذاکرات گوناگون آنقدر اهميت دارد و اطلاع‌رساني درباب آن آنقدر مهم است. که هم اکنون دولت‌ها و کشورهاي گوناگون ميلياردها در اين زمينه هزينه مي‌کنند و در واقع از رسانه‌هاي مختلف براي انجام اين مهم بهره مي‌برند. همه بايکديگر عکس مي‌گيرند و همه در ارتباط با انتخابات يا جايگاه حزب متبوع خود و هوادارانشان از اين عکس‌ها بهره مي‌برند. نمي‌توان سياست را به يک عکس گرفتن يا نگرفتن محدود کرد و بدين ترتيب طنز براي يکديگر ايجاد کنيم. اين نمي‌تواند جوابگوي واقعيت‌هاي موجود در عرصه سياست باشد.

ترامپ با کيم جونگ اون عکس گرفت ولي پاي بر روي کره شمالي گذاشت و به هر تقدير کره شمالي را در وضعيتي قرار داد که حاضر به پذيرش مذاکره با کره جنوبي باشد. همه اينها نه موفقيت حداکثري، که حداقل موفقيت براي ترامپ و تيم او محسوب مي‌شود که نمي‌توان آن را ناديده گرفت. همين تحليل را در چارچوب آنچه که اکنون در پرسش شماست مي‌توان ديد. به هر تقدير حسن روحاني به‌عنوان رئيس‌جمهور و محمدجواد ظريف به‌عنوان وزير امور خارجه بايد وظايف خود را در قالب کارکردهاي خود به انجام رساندند و بدين ترتيب به وظايف خود در قبال مردم عمل نمايند. ما بايد بر اين نکته تاکيد داشته باشيم که ايران به عزت و حکمت مي‌انديشد.

اگر عزت مي‌خواهد بايد حکمت داشت. عزت بدون حکمت به‌وجود نمي‌آيد و اگر ما مي‌خواهيم عزتمندانه زندگي کنيم بايد رفتار و کنش سياسي‌مان به‌گونه‌اي باشد که بتوانيم با کمترين هزينه و بيشترين فايده به اهداف تعيين شده دست يابيم. اين گزاره بدين معنا است که در ميان ما بايد اين منطق استوار شود که آيا بيرون رفتن از برجام به‌صورت پلکاني به نفع ما است؟ آيا با بيرون رفتن از برجام و برداشتن گام چهارم توانايي ما براي انجام مانور ديپلماتيک و احياي وضعيت اقتصادي دروني پاسخگو خواهد بود؟ آيا اگر ما گام چهارم برجام را برداريم و اتحاديه اروپا به ايالات متحده آمريکا نزديک شود، اين مي‌تواند جوابگوي نيازهاي دروني ما در وضعيت کنوني باشد؟

همه اين پرسش‌ها اگر به‌صورت علمي و منطقي پاسخ گفته شود مي‌توان به پرسش شما پاسخ گفت. به هر تقدير اتحاديه اروپا آرام آرام با منطق ترامپي به آمريکا نزديک شده است. منطقي که تلاش کرد يک رويداد گفتاري درست کند. رويداد گفتاري که بيشترين ميزان اقناع عمومي را براي القاي صلح‌طلبي آمريکا به‌وجود آورد تا بدين ترتيب آمريکا اجماع جهاتي عليه ايران را فراهم سازد. اجماع جهاني اجماع دويست کشور نيست و در عمل و واقعيت جهاني اجماع قدرت‌هاي بزرگ با ابرقدرت موجود در قالب نظم نوين جهاني است. همانطور که بارها گفته‌ام آمريکايي‌ها به‌دنبال يک نظام تک چند قطبي هستند.

امروز دوران بوش نيست که آمريکا بخواهد شوراي امنيت را به راحتي دور زده، کشورهاي اروپايي را نيز ناديده انگاشته و به ايران حمله کند. امروز نه در سال ۲۰۰۱ ميلادي که در سال ۲۰۲۰ هستيم و جهان در آستانه شکل‌گيري نظم نوين جهاني با تئوري دنياي «تک‌چندقطبي» است که در آن آمريکا نياز‌مند اجماع جهاني است و اين را ترامپ پياده‌سازي مي‌کند لذا پهپاد آمريکايي مورد حمله قرار مي‌گيرد، دستور حمله صادر، اما لغو مي‌شود. در تحريک‌هاي گوناگون ايران را در يک وضعيت فعالانه حرکت قرار مي‌دهد ولي آمريکا به راحتي جاخالي مي‌دهد.

در قضاياي آرامکو به سرعت آن را اقدام جنگي مي‌خوانند و به همان سرعت از حمله نظامي به ايران اجتناب مي‌کنند. همه اينها رويدادي گفتاري براي شکل دادن به يک نظم تک چند قطبي در اين وضعيت است. آيا بيرون رفتن از برجام اين نظم تک چند قطبي را به نفع ايران برهم مي‌زند يا ايالات متحده آمريکا؟ در دنياي سياست نمي‌توان با سياست‌ها به شکل جزمي برخورد کرد. سياست عرصه جزميت نيست. اگر بعد از اظهارات جرمي، بازنگري در سياست‌ها داشته باشيم، به عقب‌نشيني تعبير شده و همين مي‌تواند ايجاد‌کننده هزينه‌هاي بسيار باشد.

حمید شجاعی

  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی نصیریان بیوگرافی علی نصیریان؛ پیشکسوت صنعت بازیگری ایران

تاریخ تولد: ۱۵ بهمن ۱۳۱۳

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر، نویسنده و کارگردان

آغاز فعالیت: ۱۳۲۹ تاکنون

تحصیلات: دانش آموخته مدرسه تئاتر در رشته هنرپیشگی

ادامه
پاوان افسر بیوگرافی پاوان افسر بازیگر تازه کار سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۲۷ تیر ۱۳۶۳ 

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر 

آغاز فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

تحصیلات: لیسانس رشته ی مدیریت بازرگانی

ادامه
امین پیل علی بیوگرافی امین پیل علی بازیکن تازه نفس فوتبال ایران

تاریخ تولد: ۱۷ دی ۱۳۸۱

محل تولد: گیلان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک

تیم: تیم ملی فوتبال ایران

شماره پیراهن: ۱۵

ادامه
ابوطالب بن عبدالمطلب زندگینامه ابوطالب بن عبدالمطلب پدر امام علی (ع)

تاریخ تولد: ۳۵ پیش از عام‌الفیل

محل تولد: مکه

دیگر نام ها: عبدالمطلب، عبدالمناف، عمران

دلیل شهرت: رئیس قبیله بنی هاشم، پدر امام علی (ع)، عمو و حامی حضرت محمد (ص)

درگذشت: سال دهم بعثت

آرامگاه: مکه در گورستان ابوطالب

ادامه
رودریگو هرناندز بیوگرافی «رودریگو هرناندز»؛ ستاره ای فراتر از یک فوتبالیست | هوش و تفکر رمز موفقیت رودری

تاریخ تولد: ۲۲ ژوئن ۱۹۹۶

محل تولد: مادرید، اسپانیا

حرفه: فوتبالیست 

پست: هافبک دفاعی

باشگاه: منچسترسیتی

قد: ۱ متر ۹۱ سانتی متر

ادامه
موسی التماری بیوگرافی موسی التماری بازیکن فوتبال اردنی

تاریخ تولد: ۱۰ ژوئن ۱۹۹۷

محل تولد: امان، اردن

حرفه: فوتبالیست

باشگاه کنونی: باشگاه فوتبال مون‌پلیه فرانسه

پست: مهاجم

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه
اوسمار ویرا بیوگرافی اوسمار ویرا سرمربی تیم پرسپولیس

تاریخ تولد: ۳ ژوئیه ۱۹۷۵

محل تولد: ریو گرانده دو سول ، برزیل

حرفه: سرمربی تیم فوتبال

باشگاه کنونی: پرسپولیس

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴

ادامه
اوستون ارونوف بیوگرافی اوستون ارونوف بازیکن فوتبال ازبکی در تیم های ایرانی

چکیده بیوگرافی اوستون ارونوف

نام کامل: اوستون رستم اوگلی اورونوف

تاریخ تولد: ۱۹ دسامبر ۲۰۰۰

محل تولد: نوایی، ازبکستان

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک تهاجمی

باشگاه کنونی: پرسپولیس

ادامه
اکرم عفیف بیوگرافی اکرم عفیف بازیکن برتر تیم ملی قطر

تاریخ تولد: ۱۸ نوامبر ۱۹۹۶

محل تولد: دوحه، قطر

حرفه: فوتبالیست

پست: وینگر

باشگاه کنونی: السد قطر

قد: ۱ متر ۷۶ سانتی متر

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش