اظهارات عادل الجبير وزير مشاور در امور خارجه عربستان مبني بر اينکه صبر آمريکا در قبال رفتار ايران روزي به پايان ميرسد؛ نشان از عمق وابستگيهاي امنيتي عربستان به آمريکا دارد.
کشوري که مدعي رهبر جهان عربي و منطقه خاورميانه است، اين چنين در صحنه بينالمللي رفتار ميکند و به نيابت از کشور ديگري حرف ميزند. آيا در حالي که منطق و عقل حکم ميکند که سعوديها به عنوان يکي از اضلاع مهم قدرت در عربستان پا پيش بگذارند و با اعتماد به نفس و قائل به امنيت جمعي به حل چالشها با ايران بپردازند؟ امنيت کالايي نيست که از بيرون وارد شود. امنيت يک مفهوم بينالاذهاني است و بايستي در داخل و در محيط پيراموني کل منطقه احساس شود. البته از عادلالجبير با توجه به اينکه، وي بزرگ شده و تحصيل کرده آمريکا است، انتظار چنين سخناني ميرود.
الجبير کل دوره زندگياش در خارج از عربستان بوده است و به نظر ميآيد چندان احساس تعهدي به خود منطقه هم نشان نميدهد و رويکردي بسيار آمريکايي دارد. واقعيت هم اين است که کل ساختار قدرت در عربستان آسيبپذير است و خاندان سعودي اعتماد به نفس لازم را ندارند. به آمريکا به مثابه يک چتر امنيتي نگاه ميکنند. در هر موضوعي ابتدا منتظر واکنش و رويکرد آمريکا هستند و متناسب با جهتگيري آمريکا، عمل ميکنند. در برابر بايستي ما هم در ايران طوري رفتار ميکرديم که به ترس بيشتر عربستان و وابستگي عميق اين کشور با آمريکا نميانجاميد. نبايد تصور و برداشت حق انديشي مطلق داشته باشيم.
به قولي بايد يک سوزن به خودمان بزنيم و يک جوالدوز به ديگران. بايد بپذيريم که با سياستهاي تعريف شدهاي که داريم امکان اينکه ديگران طرح و ايدههايمان را قبول کنند، کم است. همگرايي و اجماع در داخل پيش شرط موفقيت در سياست خارجي است. سياست خارجي ايران شايد براي جماعتي مطلوب و شيرين باشد اما شايد به نظر بسياري منطبق با منافع ملي نباشد. ايران در نزد اغلب کشورهاي عربي خواسته و ناخواسته دوست تعريف نميشود و اين کشورها نگاه همراه با سوء ظن به جمهوري اسلامي دارند و ريشههاي آن هم به درازاي تاريخ بر ميگردد.
براي همين در صورتي که بسياري از کشورهاي عربي مجبور به انتخاب ميان ايران و آمريکا باشند؛ گزينهشان پيروي از آمريکا و ضديت با ايران است. امروز اين رويه را در رفتار سياسي عربستان شاهد هستيم. اين کشور حاضر است در کنار آمريکا به هر گزينه عليه ايران تن دهد و هر هزينهاي را در صورت خواست آمريکا متقبل ميشود. براي همين بايد به سهم خود فضاي منطقه را با اقدامات عملي و اجرايي به سمت مذاکره سوق دهيم. بايستي با يک فرمول هوشمندانه ضمن پذيرش حضور ساير قدرتها در منطقه، خودمان فارغ از نظاميگري و ايجاد هراس در منطقه فعال و طبق قاعده تعريف شده و ضمن احترام به حضور ديگران، پيگير منافع ملي باشيم.
فریدون مجلسی
- 15
- 1