کوربین و همتاهای بریتانیایی او چه درسهایی برای سندرز، این کهنه سیاستمدار اهل ایالت ورمونت امریکا دارند؟ در پاسخ باید گفت سندرز و هر فرد چپگرای دیگری در امریکا بد نیست از رویکردهای منفی و کماثر اخیر کوربین و امثال او در صحنه سیاست بریتانیا و اروپا درسهایی تلخ و مهم بگیرند تا آب به آسیاب راستگراها نریزند.
یک خصلت و رویکرد مهم کوربین در ارتباط با ماجرای ناتمام مانده برگزیت بوده است. در روزهایی که ترزا می- نخستوزیر انگلیس لرزانتر از هرزمانی است و خیلیها معتقد بودند کوربین راهکارهای بهتری برای عبور از این بحران و تحقق جدایی از اتحادیه اروپا یا برعکس باقیماندن در کنار این نهاد تضعیف شده دارد.
او در این زمینه نمره منفی گرفته است. خیلیها کوربین را متهم به منفعل بودن در ماههای اخیر کردهاند و میگویند او بهجای استفاده تام و تمام از ابهامهای «می» در مورد برگزیت، فقط به تماشای ناپایداریهای نخستوزیر انگلیس پرداخته و عملاً حزب کارگر را تقویت نکرده است. هرچه هست رودرروییها درون حزب کارگر سبب جدایی ۸ عضو این حزب شده که نمایندگان آن در پارلمان بریتانیا بودند و البته سه عضو محافظهکار پارلمان نیز چهارشنبه گذشته چنین کردند و با خروج از حزبشان عضو یک سازمان مستقل تازه تأسیس شدند.
برخی میپنداشتند کوربین با بهرهجستن از شرایط تیره «می» برتری بزرگی را در مقدمات یک انتخابات تازه در بریتانیا برای خود خواهد اندوخت اما وی چنین نکرده است و این مسأله هشداری به سندرز یا هرچپگرای دیگر در امریکا است که اگر میخواهد با سلاح و ادعای «چپ» بودن در انتخابات ۲۰۲۰ امریکا پیروز شود، بهتر است تجدید نظر کند و بهصورت مستقل به میدان نیاید و تحت عنوان نماینده حزبش و با ایدهآلهای گروهی پا به رقابت بگذارد. لوچیانا برگر که بهتازگی از حزب کارگر بریتانیا کناره گرفته و انتخابها را در هر دو حزب برتر بریتانیا فزونتر ساخته است، میگوید بیش از هر کس از افرادی ضربه خورده است که خود را چپترین اعضای حزب معرفی کردهاند.
اینها به سندرز هشدار میدهد برخی تشابههای ظاهری بین آرمانهای حزب کارگر انگلیس و اساسنامه حزب دموکرات امریکا را زمینه و نشانهای از رویکردهای مشابه و لزوم سیاستگذاریهای واحد بینآنها نینگارد و ابتدا به تعارضهای موجود در بریتانیا در اوایل سال ۲۰۱۹ چشم بدوزد و سپس یک الگو و مدل مبارزاتی برای خود در ارتباط با انتخابات ریاستجمهوری امریکا در سال ۲۰۲۰ تدوین کند.
حتی در زمان همسویی تونیبلر نخستوزیر آرتیست وار بریتانیا با بیل کلینتون در زمینه سیاستهای جهانی در اواسط و اواخر دهه ۱۹۹۰ هرگز احزاب ارشد امریکا و بریتانیا صاحب خط فکری واحدی نبودند و آبها از زمان موافقت با حمله جورج دبلیوبوش به خاک عراق گلآلودتر شد.
حتی اگر اینها هم در کار نبود دموکراتهای امریکا برای در پیش گرفتن سیاستهای «جرمی کوربین» راهی طولانی در پیش دارند و اگر قرار بود سیاستهای حزب کارگر کارگشا باشد، چرا سالهاست محافظهکاران و حتی ضعیفترین آنها بر یک بریتانیای درمانده حکم میرانند؟ سندرز میتواند همچنان روی «چپ» بودن خود مانور کند اما اگر کوربین فقط ادعای حمایت از «جمع» را داشته و در عمل به «تک افراد» پرداخته، بهتر است سندرز واقعاً به منافع جمعی امریکا بیندیشد وگرنه انتخابات ۲۰۲۰ را هم مثل ۲۰۱۶ خواهد باخت.
وصال روحانی
- 17
- 3