جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
۱۱:۴۹ - ۱۰ فروردین ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۱۰۱۱۷۶
بین الملل

معاون سابق اف.بی.آی:

مسئولان ستاد تبلیغاتی ترامپ با روس‌ها زد و بند داشتند

اندور مک‌کیب,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,اخبار بین الملل
اندور مک‌کیب، معاون پیشین اف.بی.آی، در زمره افرادی بود که در زمان اخراج رئیس‌اش توسط ترامپ، جیمز کومی، در ۹ می‌۲۰۱۷، نامش بر سر زبان‌ها افتاد. بسیاری بر این باور بودند که او در اخراج کومی، نقش اصلی را برعهده داشته و به نوعی کارگردان اصلی این تصمیم ترامپ بوده است. زمان زیادی نگذشته بود که او نیز از سمت خود اخراج شد.

به گزارش خبرآنلاین، مک‌کیب به‌تازگی کتابی را با نام «تهدید:‌ چگونه اف.بی.آی. در عصر ترور و ترامپ از آمریکا محافظت کرد» منتشر کرده است که نظر بسیاری از تحلیلگران و مقامات کشور آمریکا و جهان را به خود جلب کرد. این کتاب در فوریه ۲۰۱۹ منتشر شد و مک‌کیب در آن تلاش کرده است تا روابط خود با رئیس‌جمهور را شرح و توضیح دهد که چگونه به حمایت از اقدامات و بررسی‌های اف.بی.آی. در رابطه با دخالت روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۱۶ و ارتباط احتمالی اعضای کمپین ترامپ با عوامل روسی، پرداخته است. اما این اولین تجربه همکاری مک‌کیب با مولر نبوده است. معاون سابق اف.بی.آی مسئول بررسی چندین پرونده حمله به خاک آمریکا از جمله حمله تروریستی به مسابقه ماراتن بوستون بود که در تمامی آن‌ها، رابرت مولر، رئیس او و مسئول بررسی این پرونده‌ها بوده است و مک‌کیب نیز به صورت مستقیم با او کار کرده و تحت نظارت او تحقیقات خود را انجام داده است.

 

در ادامه گزیده ای از گزارش روزنامه سازندگی درباره ین کتاب را می‌خوانید:

در دوران ریاست جیمز کومی، مک‌کیب درگیر بررسی پرونده‌های متعددی از جمله حمله بنغازی، فعالیت‌های بنیاد کلینتون و همچنین مساله استفاده هیلاری کلینتون از ایمیل شخصی در زمان وزارت امور خارجه خود شد. این کتاب در ۲۸۰ صفحه و در تاریخ ۱۹ فوریه ۲۰۱۹ منتشر شده است که دربرگیرنده دوره زمانی خدمت مک‌کیب از سال ۲۰۱۶ و ریاست‌جمهوری ترامپ تا زمان اخراج او است. مک‌کیب در این کتاب معتقد است که اف.بی.آی تمام تمرکز خود را از شروع دوره ترامپ، بر جلوگیری از حمله تروریستی به آمریکا گذاشته؛ درحالی‌که اصلی‌ترین تهدید برای آمریکا، از داخل شکل گرفته و در حال تهدید اصول بنیادین آن است و این همان ترامپ و دولت اوست. او در قسمتی از کتاب خود عنوان کرده است که «رئیس‌جمهور هر کجا که با مرزهای اصول اخلاقی مواجه می‌شد از آنها تخطی و آنها را رد می‌کرد. همه مردم آمریکا این مساله را زمانی که رئیس من را برکنار کرد، دیدند اما من این موضوع را بارها و بارها به صورت دست‌اول و مستقیم مشاهده کردم».

 

روز چهارشنبه ۱۰ می‌۲۰۱۷، اولین روز کاری من به عنوان معاون رئیس اف.بی.آی بود و من با یکی از اعضای ارشد پرونده بررسی‌ دخالت روسیه در انتخابات آمریکا در سال ۲۰۱۶ و ارتباط کمپین ترامپ با روس‌ها نشستم و صحبت کردم. در همان زمانی که جلسه شروع شد، منشی من پیام داد که از کاخ سفید در حال تماس هستند. رئیس‌جمهور، شخصا روی خط بود. من شب گذشته در اتاق بیضی کاخ سفید با او صحبت کرده بودم و او در آن موقع به من اعلام کرد که جیز کومی را برکنار کرده است. تماسی مانند این، بسیار غیرمعمول و عجیب بود. براساس قانون و عرف، هیچ تماس مستقیمی میان رئیس‌جمهور و مدیر تحقیقات نباید برقرار شود؛ مگر در مورد مساله‌ای که پای امنیت ملی کشور در میان باشد. دلیل این موضوع مشخص است. پروسه تحقیقات و بازرسی باید به دور از هرگونه سوءظن و ابهام انجام شود و این‌گونه تماس‌ها ممکن است باعث ایجاد این تصور شود که افراد پرقدرت در حال تاثیرگذاری بر روند تحقیقات هستند. تیم بررسی مساله روسیه در اتاق من بودند و من تماس را با یک خط تلفن غیرمحرمانه جواب دادم. این نیز از مسائل عجیب بود که رئیس‌جمهور با یک خط غیرمحرمانه اقدام به برقراری تماس تلفنی کرده بود. تلفن را برداشتم و صدایی از آن ور خط گفت، این «دون ترامپ» است که تماس گرفته. من در پاسخ گفتم سلام جناب رئیس‌جمهور، حال شما چطور است؟‌ بخش زیادی از تعجب من از تماس شخصی او با من بود اما زمانی بیشتر متعجب شدم که شنیدم او خودش را با نام «دون» معرفی می‌کند. رئیس‌جمهور در پاسخ من گفت که خوب هستم، می‌دانی پسر، مردم واقعا خوشحال هستند که مدیر اف.بی.آی. برکنار شده است و حرف‌های بسیار شگفت‌انگیزی می‌زنند، تو هم این حرف‌ها را دیده‌ای؟

 

او ادامه داد: من صدها پیام از کارمندان اف.بی.آی دریافت کرده‌ام که از برکناری او بسیار خوشحال هستند. اوضاع در داخل آن ساختمان چگونه است؟ وضعیت در داخل ساختمان این‌گونه بود: به هر طبقه و بخشی که پا می‌گذاشتید عده‌ای جمع شده بودند و برخی از آنان حتی در حال گریه کردن بودند. اکثریت افراد شاغل در اف.بی.آی. در زمره طرفداران کومی بودند و از او، چه از نظر شخصیتی و چه اسلوب کاری، تقدیر می‌کردند.

 

امروز بعد از گذشت چند ماه از ریاست‌جمهوری ترامپ،‌ تحت سایه خاکستری و مبهمی بودیم که شروع آن از واشنگتن بود. احساس کردم که این موارد را نمی‌توانم پشت تلفن به رئیس‌جمهور بگویم و حتی قانع شده بودم که به صورت حضوری نیز نمی‌توانم این موارد را عنوان کنم و او نیز اهمیتی به این صحبت‌ها نخواهد داد. رئیس‌جمهور بر این باور بود که اکثریت اعضای اف.بی.آی. در حدود ۸۰ درصد، در انتخابات ریاست‌جمهوری به او رای داده بودند. بعد از تمام این حرف‌ها او به سراغ دلیل برقراری این تماس با من رفت. او گفت واقعا علاقه‌مند است که به اف.بی.آی بیاید و نشان دهد که چقدر به کارکنان این سازمان علاقه‌ دارد. بدین‌ترتیب درخواست کرد که فردا یا روز بعد از آن به ساختمان اف.بی.آی بیاید و برای کارکنان سخنرانی کند.

 

این مساله برای من به‌مثابه بدترین چیزی بود که می‌توانست اتفاق افتد. به هر حال او رئیس بود و می‌توانست هر زمان که اراده کند به اف.بی.آی بیاید اما من امیدوار بودم که این مساله از سوی خود او لغو شده و نظرش تغییر پیدا کند. او در ادامه عنوان کرد که چرا به اینجا نمی‌آیی تا در این رابطه با یکدیگر صحبت کنیم؟ بعد از آنکه زمان دیدار را توافق کردیم، او شروع کرد به صحبت در رابطه با این موضوع که چقدر ناراحت است که کومی در راه بازگشت به لس‌آنجلس، از هواپیمای دولتی و ماموریتی استفاده کرده است. کومی در آنجا و زمانی که فهمید برکنار شده، یک سخنرانی انجام داد و رئیس‌جمهور بسیار مشتاق بود بداند این مساله چرا و چگونه انجام شده است. من به او اطمینان دادم که در صحبت با وکلای سازمانی، به این نتیجه رسیده‌ایم که هیچ مشکل قانونی برای پرواز کومی با آن هواپیما وجود ندارد. ترامپ با این مساله مخالف بود و بیان کرد که این موضع وکلا را قبول ندارد و کار کومی اشتباه بوده است.

 

تقریبا پایان صحبت من با رئیس‌جمهور بود که او مساله همسر من را به میان کشید. جیل در انتخابات ویرجینیا برای سنا در سال ۲۰۱۵ شکست خورده بود. رئیس‌جمهور در این رابطه به من گفت که او حتما تجربه تلخی از این شکست داشته و چگونه این شکست را مدیریت کرده است؟ شکست خوردن سخت است؟ من در پاسخ به او گفتم که حتما شکست خوردن، تجربه سختی است اما کاری که همسر من کرد این بود که خود را وقف خانواده و کارش و این‌گونه این شکست را مدیریت کند. ترامپ دوباره در پاسخ من با صدایی که احساس تمسخر در آن مشهود بود، عنوان کرد که «بازنده بودن حتما سخت است». من سریعا بعد از اتمام صحبت با رئیس‌جمهور، یادداشت صحبت‌ها را نوشتم و این کار را نیز دقیقا به همان دلیلی که کومی انجام می‌داد انجام دادم: داشتن پیشینه صحبت‌ها با فردی که قابل اعتماد نیست.

 

پس از اینکه کومی برکنار شد، من هر روز در این فکر بودم که اگر من نیز برکنار یا جابه‌جا شوم، بر سر آینده پرونده بررسی دخالت روسیه چه خواهد آمد. من درباره این پرونده دیدارهای مختلفی را انجام دادم که یکی از آنها همان دیداری بود که رئیس‌جمهور در ابتدای آن با من تماس گرفت. طبق دستوری که ترامپ داده بود و توافقی که انجام داده بودیم، همان عصر به دیدار او در کاخ سفید رفتم. رئیس‌جمهور درحالی‌که روی صندلی ریاست‌جمهوری لم داده بود، دوباره شروع به تعریف و تمجید از تصمیم خود در رابطه با برکناری کومی کرد. او در نهایت سوژه بحث را تغییر داد و من را تحت فشار گذاشت تا جواب درخواست او برای سخنرانی در اف.بی.آی را بدهم.

 

من به او گفتم که دیدار از اف.بی.آی همواره ایده خوبی است و با این کار به دنبال آن بودم تا به او القاء کنم که درهای اف.بی.آی همواره روی او باز است و این حس را پیدا نکند که باید در را بشکند و وارد اف.بی.آی شود یا من مخالفتی برای برای ورود او به آنجا دارم. سپس او خطاب به مک‌گان، مشاور حقوقی خود، عنوان کرد که آیا ایده خوبی است که من به اف.بی.آی بروم و سخنرانی کنم؟ مک‌گان در پاسخ ترامپ عنوان کرد که اگر این مرد اف.بی.آی می‌گوید ایده خوبی است پس حتما ایده خوبی خواهد بود. موقعیت بسیار عجیبی بود و نوع رفتار این دو نیز بسیار برای من عجیب بود. این حس را آخرین‌بار سال ۱۹۹۸ داشتم زمانی که در حال کار روی پرونده یک مافیای روسی بودم و فردی به نام «بیگ فلیکس» را به دیدار رئیس آنها با نام «دیمیتری گوفیلد» فرستاده بودم.

 

دقیقا همان اسلوب در اینجا و در کاخ سفید در حال رخ دادن بود. پدرخوانده مافیا به نیروی من گفته بود که «وارد بازی خطرناکی شده‌ای و نیاز به حمایت من داری؛ من می‌توانم از تو حمایت کنم. آیا می‌خواهی من از تو حمایت کنم؟». این دقیقا همان رفتار و مساله‌ای بود که ترامپ و نیروهایش می‌خواستند در قبال من انجام دهند و این کار را نیز به همان اسلوب و تیپ جنایی انجام می‌دادند. به هر دلیلی، بازدید از اف.بی.آی انجام نشد.

 

جمعه ۱۲ می، یعنی چند روز بعد از دیدار من با رئیس‌جمهور، برنامه دیدار با دادستان کل، معاون او و برخی نیروهای او را داشتم. روزنشتاین در همان دیدار، به من گفت به تو احتیاج دارم که پروسه بررسی و تحقیقات را محافظت کنی. او به شدت از برکنار شدن کومی ناراحت و عصبانی بود و عنوان کرد که دیگر کسی در اف.بی.آی نیست که بتوانم به او اعتماد کنم. او سپس از من پرسید که آیا به نظر تو این پرونده روسیه احتیاج به بازرس ویژه دارد؟ من در پاسخ به او گفتم که از نظر من وجود بازرس ویژه به اعتبار تحقیقات می‌افزاید. عصر همان روز دوباره به دیدن روزنشتاین رفتم و نظر خود را به او با قاطعیت اعلام کردم که از نظر من باید بازرس ویژه برای این پرونده انتخاب شود. من بر این باور بودم که اگر یک بازرس ویژه در پرونده ایمیل‌های کلینتون نیز منصوب می‌کردیم، امروز به این مرحله نمی‌رسیدیم. روزنشتاین قدری دودل بود و هنوز به طور کامل قانع نشده بود. من این مساله را دوباره بعد از تعطیلات آخر هفته نیز با او مطرح کردم... 

 

بعدازظهر ۱۷ می، من و روزنشتاین در انتهای میز کنفرانسی در اتاقی امن در زیرزمین کاخ کنگره نشسته بودیم. ما آنجا حضور داشتیم تا گروهی موسوم به «باند هشت» را که متشکل از رهبران اقلیت و اکثریت مجلس نمایندگان و سنا و هم‌چنین مدیر و اعضای بلندمرتبه کمیته اطلاعاتی هر دو مجلس بود، از وضعیت مطلع کنیم. می‌دانستم که روزنشتاین تصمیم خود را در رابطه با اعلام بازرس ویژه برای پرونده بررسی دخالت روسیه در انتخابات و ارتباط کمپین ترامپ با روس‌ها، گرفته است. چاک شومر و میچ مک‌کانل در دو طرف راست و چپ ما نشسته بودند و جو جلسه کاملا نشان‌دهنده این موضوع بود که همه منتظر صحبت در رابطه با مساله‌ای جدی و بسیار مهم هستند. بعد از آنکه ما اعضای حاضر را در رابطه با چگونگی آغاز این بررسی‌ها و تحقیقات مطلع کردیم، من شروع به صحبت در رابطه با قدم‌های بعدی و تکمیلی این پرونده کردم.

 

پس از آن فضا کاملا آماده بود و روزنشتاین شروع به صحبت کرد و به آنها گفت که من تصمیم خود را گرفته‌ام و قرار است که برای پرونده روسیه، از بازرس ویژه استفاده کنیم و نام بازرس ویژه نیز، رابرت مولر است. باند هشت، سوالات زیادی داشت. سوالاتی از قبیل اینکه دامنه تحقیقات چقدر گسترده خواهد بود؟ ‌چه کسی بر کار بازرس ویژه نظارت خواهد کرد؟ چگونه بازرس ویژه را می‌توان از کار برکنار کرد؟ و سوالاتی از این دست که روزنشتاین به تمام آنها پاسخ داد و سپس جلسه تمام شد. زمانی که از کاخ کنگره خارج می‌شدم حس کسی را داشتم که از خط پایان رد شده بود. اگر به عنوان معاون اف.بی.آی و مسئول این پرونده، کار زیادی را انجام نداده بودم اما کاری را که لازم بود انجام دهم، انجام دادم و به نتیجه رساندم.

 

 

  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
زهرا گونش بیوگرافی زهرا گونش؛ والیبالیست میلیونر ترکی

چکیده بیوگرافی زهرا گونش

نام کامل: زهرا گونش

تاریخ تولد: ۷ جولای ۱۹۹۹

محل تولد: استانبول، ترکیه

حرفه: والیبالیست

پست: پاسور و دفاع میانی

قد: ۱ متر و ۹۷ سانتی متر

ادامه
سوگل خلیق بیوگرافی سوگل خلیق بازیگر جوان سینمای ایران

تاریخ تولد: ۱۶ آبان ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر

آغاز فعالیت: ۱۳۸۷ تاکنون

تحصیلات: لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران

ادامه
شیگرو میاموتو سفری به دنیای بازی های ویدیویی با شیگرو میاموتو

تاریخ تولد: ۱۶ نوامبر ۱۹۵۲

محل تولد: سونوبه، کیوتو، ژاپن 

ملیت: ژاپنی

حرفه: طراح بازی های کامپیوتری و نینتندو 

تحصیلات: کالج هنر کانازاوا

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش