
به گزارش ایرنا، تنش میان دوحه و ریاض که در پی انتشار اظهارات منتسب به امیر قطر شدت گرفته بود، ۱۵ خرداد ماه امسال به اوج خود رسید . در این روز عربستان در اقدامی غیرمنتظره همه روابط خود را با قطر به حال تعلیق درآورد.
پس از عربستان کشورهای مصر، بحرین، امارات متحده عربی و مالدیو به عنوان تنها کشور غیرعرب و نیز به تبع آنها دولت موقت لیبی و دولت مستعفی یمن و جزایر موریس با واردکردن این اتهام به قطر که باعث بیثباتی در منطقه میشود و از گروههای «تروریستی» حمایت میکند، روابط دیپلماتیک با این کشور را قطع کردند و حریم هوایی، دریایی و زمینی خود را به روی قطر بستند.
بسته شدن مرزهای تنها همسایه زمینی به روی دوحه، قطر را به کشوری جزیره مانند در خلیج فارس بدل کرد؛ کشوری که ارتباط خود با همه همسایگانش به جز ایران را در این تنش از دست داد و برای تامین نیازهای خود چون استفاده از راه های هوایی به سوی ایران متمایل شد.
جمهوری اسلامی ایران اما، از ابتدا تلاش کرد در این مساله ورود پیدا نکند و اعلام موضع خود را به دعوت طرفین به گفت و گو و دوری از تنش محدود کرد. تغییر معادلات منطقه ای و دگرگونی در مناسبات میان کشورهای منطقه، بالتبع منافع جمهوری اسلامی ایران را هم زیر تاثیر قرار خواهد داد.
پژوهشگر ایرنا برای واکاوی فرصت ها و چالش های تنش اخیر میان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، با «محمد سلطانی نژاد» عضو هیات علمی دانشگاه تهران و تحلیلگر مسایل خاورمیانه گفت و گو کرده است. در ادامه متن گفت و گو با این استاد دانشگاه را می خوانیم:
تنش میان برخی کشورهای عربی به سردمداری عربستان با قطر، چه فرصت هایی را پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار می دهد؟
**سلطانی نژاد: در مورد فرصت ها به نظر من ایران می تواند از آنچه بین قطر و مجموعه ای از کشورهای عربی به رهبری عربستان در حال رخ دادن است در دو سطح استفاده ببرد. نخست سطح استراتژیک است که به واقعیت های کلان سیاست و امنیت در خلیج فارس به عنوان یک مجموعه سیاسی - امنیتی بر می گردد. این مجموعه سیاسی و امنیتی براساس تقابل ایران و مجموعه کشورهای عربی که در قالب شورای همکاری خلیج فارس گرد آمده اند شکل گرفته است.
واقعیت این است که تلاش های ایران در دهه های گذشته برای تغییر این نظام امنیتی مبتنی بر تقابل و رقابت به یک نظام امنیت دسته جمعی به دلیل خصوصیات خاص امنیتی و سیاسی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله اقدارگرایی نظام های سیاسی و وابستگی امنیتی به آمریکا با موفقیت رو به رو نشده است. از این رو است که همانگونه که گذشته نشان داده است، این تقابل سیاسی و امنیتی باقی خواهد ماند.
در چنین فضای تقابلی که یک سوی آن کشورهای عربی باشند و سوی دیگر آن ایران، آیا فرصتی برای ایران وجود خواهد داشت؟
**سلطانی نژاد: در این فضا یکی از راهکارهایی که برای ایران فضای مانوری نسبی را در رابطه با عربستان سعودی و دیگر دولت های عضو شورای همکاری خلیح فارس فراهم کرده است اختلافات درونی کشورهای عربی و به ویژه اختلاف های میان عربستان و قطر به عنوان فعال ترین اعضای شورای همکاری است. از این رو به هر میزان شکاف میان این کشورها عمیق تر شود، امکان تجمیع مساعی برای مقابله با ایران کاهش می یابد و در بلند مدت به سود ایران است.
دومین سطحی که ایران می تواند از اختلافات عربستان و قطر بهره ببرد چیست؟
**سلطانی نژاد: سطح دوم، سطح عملیاتی است. به معانی ضمنی تقابل عربستان و قطر بر سیاست های منطقه ای ایران از یک سو و موقعیت ایران در منظومه سیاسی و اقتصادی خاورمیانه بر می گردد. در این سطح نیز رقابت های عربستان و قطر به این معنا خواهد بود که به عنوان مثال جبهه هایی که رو به روی نظام سیاسی مستقر سوریه گشوده شده است تا حدی تضعیف خواهد شد. البته این بدان معنا نیست که قطر از جبهه معارضان نظام بشار اسد خارج شده و به جبهه مخالف بپیوندد و یا حتی به بازیگری منفعل تبدیل شود. با این حال از آنجا که ماهیت جریان های سیاسی و شبه نظامی مورد حمایت قطر از عربستان متفاوت است، تقابل این دو از امکان همکاری گروه های معارض سوری بیش از پیش خواهد کاست.
در مورد موقعیت سیاسی و اقتصادی ایران نیز به وضوح درگیری های سیاسی قطر و عربستان، جایگاه منطقه ای ایران را ارتقا خواهد داد. این وضعیت زمانی بیشتر قابل درک است که به این واقعیت بسیار مهم و اغلب مغفول توجه کنیم که برنامه ای منظم از سوی آمریکا و با همکاری کامل اغلب کشورهای عربی و سکوت از سر رضای اروپا برای نگاه داشتن ایران در حاشیه معادلات سیاسی، اقتصادی و تجاری خلیج فارس برای چهار دهه پیاده شده است.
براساس این برنامه، همواره سعی بر آن بوده است که ایران از مرکزیت سیاست، تجارت و اقتصاد منطقه ای به دور بماند. حال در شرایطی که قطر در محاصره اقتصادی و تجاری قرار گرفته است امکان دور زدن ایران دشوار شده و ایران را به بازیگری اثرگذار در مناسبات عربی – عربی تبدیل کرده است.
تشدید تنش میان کشورهای حاشیه خلیج فارس برای ایران چه پیامدهای منفی به همراه خواهد داشت؟
**سلطانی نژاد: فراموش نکنیم که حرکت قطر به سمت ایران در هر اندازه ای که باشد، برای جهان عرب پیامی آشکار دارد و آن شکست ایران هراسی و دگر ساختن از ایران برای ایجاد وحدت عربی است. بر این اساس من آنچه که بین عربستان و قطر در جریان است را تا جایی که به برخورد نظامی و دخالت های مستقیم عربستان در قطر منجر نشود، برای ایران سودمند می بینم.
در صورت رخ دادن برخورد نظامی عربستان با قطر که البته بعید است چنین شود، عواقب منفی از عوارض مثبت تنش در روابط قطر و عربستان برای ما بیشتر خواهد شد که مهمترین آن ها نیز امنیتی شدن شدید مرزهای جنوبی ایران از یک سو و تبدیل شدن قطر از یک بازیگر نسبتا متعادل به بازیگری کاملا همسو با عربستان از سوی دیگر است.
برخی بر این باورند تنش اخیر به چهره عربستان به عنوان «برادر بزرگ تر» میان اعراب لطمه زده، این مساله برای ایران سودمند است یا نه؟
**سلطانی نژاد: همانطور که قبلا مطرح کردم شکاف میان جبهه عربی به هر حال برای ایران مفید است. اساسا در سال های گذشته ایران مناسبات خود با کشورهای عربی را بر اساس همین صف بندی های هر چند کم رنگ میان کشورهای عربی تنظیم کرده است. تقابل قطر و عربستان یک نمونه از این شکاف ها است. به همین ترتیب شما می توانید مواضع نسبتا مستقل عمان نسبت به تصمیم های شورای همکاری خلیج فارس را نیز در همین قالب اختلاف میان کشورهای عربی تحلیل کنید. واقعیت این است که عربستان سعی دارد نقش برادر بزرگتر را همانطور که ذکر کردید ایفا کند، اما مشروعیت رهبری عربستان مطلق نبوده و مخالفت های مختلف در اشکال مختلف از دیگر دولت های عربی سرزده است.
از یک زاویه، اهمیت رخدادهای چند هفته اخیر در این است که نشان می دهد تا چه اندازه قدرت اقناعی عربستان به عنوان یک برادر ناصح پایین آمده و این کشور مجبور است برای همراه ساختن دیگران با خود به اقدامات شدید تنبیهی دست بزند.
رسانه های عربستان تلاش می کنند اینگونه القا کنند که پس از این تنش، قطر به دامن ایران افتاده است. حتی رسانه های عربستان مدعی شدند که نیروهای نظامی ایران مسوولیت حفاظت از جان «تمیم بن حمد بن خلیفه آل ثانی» امیر قطر را بر عهده گرفته اند. عربستان از القای چنین انگاره ای، چه اهدافی را دنبال می کند؟
**سلطانی نژاد: عربستان و مجموعه کشورهای عربی بر تقابل با ایران و ایران هراسی به عنوان یک اهرم مهم پیشبرد سیاست های داخلی و خارجی خود متکی هستند. عربستان از راه همین ایران هراسی که در رسانه های عربی به ویژه العربیه به شدت تبلیغ می شود، سعی دارد نیروهای تغییر داخلی هم در عربستان و هم در کشورهایی مانند بحرین و یمن را کنترل کند.
بنابر این سیاست دگر سازی از ایران، ایران منبع شر و ریشه مشکلات در جهان عرب معرفی می شود که ثبات این کشورها را بر هم زده و امنیت خارجی آن ها را تهدید می کند. در این فضا است که می توان فهمید متهم کردن قطر به همکاری با ایران در واقع متهم کردن قطر به خیانت به منافع مشترک عربی است. در واقع عربستان سعی دارد از راه القای افتادن قطر در دامن ایران، اقدامات تنبیهی علیه این کشور را برای نخبگان و افکار عمومی جهان عرب توجیه کند. به این نکته توجه داشته باشیم که اشاره به ریشه مشکلات قطر و عربستان که به برداشت قطر از خود به عنوان یک دولت مستقل و اثرگذار که وام دار عربستان نیست و بنا بر تشخیص منافع خود از اخوان المسلمین در منطقه حمایت می کند، نمی تواند توجیه گر برخورد با قطر باشد.
«محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان به تازگی تاکید کرده است که تحولات اخیر در منطقه خلیج فارس، پیشنهاد قدیمی و همیشگی ایران برای ایجاد «مجمع گفت وگوهای منطقه ای» در خلیج فارس را ضروری کرده است. آیا تشکیل چنین مجمعی در شرایط کنونی امکان پذیر است؟ ایجاد چنین مجمعی چه مزایایی برای کشورهای منطقه دارد؟
**سلطانی نژاد: بله این پیشنهاد وزیر امور خارجه در راستای همان سیاست اصولی ایران در شکل دادن به یک نظام امنیت مشترک در خلیج فارس است که از دخالت قدرت های خارجی به دور باشد. در واقع ایران این سیاست را حداقل از دوران بعد از جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۸ به صورت جدی دنبال کرده است. هدف از این سیاست نیز تبدیل کردن رقابت های ایران و کشورهای عربی به همکاری برای رسیدن به منافع مشترک و مهمتر از همه ثبات پایدار منبعث از منابع داخلی قدرت کشورهای منطقه است. با این حال همانگونه که تاریخ چند دهه اخیر نشان داده است، این ابتکارهای ایران عملا با استقبال کشورهای عربی روبرو نشده و نخواهد شد.
چرا چنین پیشنهادی که در راستای منافع همه کشورهای منطقه هم قرار دارد، با استقبال آنان مواجه نمی شود؟
**سلطانی نژاد: مهمترین دلیل آن اختلاف دیدگاه واضح میان ایران و کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس نسبت به مقوله های امنیت منطقه ای و بین المللی است. کشورهای عربی خلیج فارس بر خلاف ایران، امنیت خود را نه از داخل بلکه از راه ائتلاف های نظامی و امنیتی با ایالات متحده آمریکا می گیرند و تا زمانی که ایالات متحده سیاست قدیمی مهار ایران را در اشکال مختلف پی می گیرد، پذیرای همکاری با ایران در حوزه های امنیتی و یا حتی گفتگوی های جدی و مستمر با ایران برای حل سوء برداشت ها و رسیدن به اصول مشترک که تامین کننده منافع همگی کشورهای منطقه باشد، نخواهند بود.
- 10
- 3