روایتی از قتل امام‌جمعه کازرون/ قاتل با برنامه‌ریزی دست به قتل زده بود؟

به گزارش خبرآنلاین، «امام جمعه کازرون به قتل رسید» خبری که بعد از شوک اولیه خبر قتل همسر محمدعلی نجفی توسط او، دومین شوک خبری طی دو روز اخیر بود. بنا به آنچا در خبرها آمده بود امام جمعه کازرون سحرگاه امروز بعد از مراسم احیا در مسیر رفتن به منزل به قتل رسیده بود.

در همین راستا، علی اصغر دریافت، مسئول حسابداری و امور مالی ستاد نمازجمعه کازرون در گفتگویی که با خبرآنلاینداشت به روایت جزییاتی جدید از این قتل پرداخت.

وی گفت: حاج آقا خرسند شب در مراسم احیا در ستاد نماز جمعه حضور داشتند، پس از مراسم از ما خداحافظی کرده و به منزل می‌روند، وقتی زنگ منزل را می‌زند یک موتور سوار که لباس تعزیه به تن داشته و اتفاقا آشنا بود و نامش حمید درخشنده  است به آن مرحوم می‌گوید حاج‌اقا یک عکس باهم بگیریم و ایشان هم قبول می‌کند همان زمان یک چاقو به پهلو، سینه و پای ایشان می‌زند و به سرعت دور می‌شود. به سرعت با ۱۱۰ و اورژانس تماس گرفته می‌شود که متاسفانه تا آمبولانس برسد نزدیک به ۲۰ دقیقه طول می‌کشد. البته ایشان وقتی به بیمارستان می‌رسد هنوز زنده بوده اما بعدا فوت می‌کنند.

او درباره هویت ضارب و مرتبط بودن این قتل با اعتراضات مربوط به تقسیمات کشوری در کازرون نیز گفت: ضارب عکاس بود، او بارها در محله هایی اطراف دفتر امام جمعه و حوزه علمیه عکاسی می کرده است حتی همسایه‌های حوزه علمیه نقل می‌کردند که او  تحت تاثیر شبکه‌های اجتماعی دائما به روحانیت بد و بیراه می‌گفت و اعلام می‌کرد آنها فاسد هستند و باید آنها را کشت منتهی کسی حرف ‌های او را باور نمی‌کرد. 

او ادامه داد: یک‌بار هم به میدان شهر آمده بود و به امام جمعه زنگ زده بود که بیایید و برای مردم صحبت‌کنید که ایشان می‌گوید من‌ گرفتارم و نمی‌توانم بیایم که منتفی می‌شود. نهایتا باردیگر تلاش کرده و متاسفانه اینبار باعث قتل امام جمعه شد. یعنی قتل حاج آقا خرسند کاملا برنامه‌ریزی شده بوده و احتمال دارد که یک شبکه و باند داشته باشند.

او در پاسخ به این سوال که آیا امام جمعه محافظ داشته است یا خیر گفت: ایشان محافظ نداشت فقط یک راننده همراه او بود که تا راننده خودش را به امام جمعه برساند ضارب فرار کرده بود.

او درباره اینکه چطور متوجه این قتل شدند گفت: ما در مسجد منتظرشان بودیم تا نماز صبح را اقامه کنند اما اذان که گفته شد هرچه منتظر شدیم نیامدند که با منزل و راننده‌ ایشان تماس گرفتیم و متوجه شدیم که این اتفاق وحشتناک رخ داده است.