اصلاحطلبان که در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال۹۴ با چالش بررسی صلاحیتها مواجه شدند، در یک تاکتیک استراتژیک و برای حذف نیروهای رادیکال راستگرا از مجلس دست به ائتلاف با اصولگرایان معتدل زدند.
ائتلافی که اگرچه در ابتدا یک پیروزی استراتژیک به شمار میرفت اما به مرور زمان این پیروزی رنگ باخت و به یک شکست تبدیل شد. بسیاری از چهرههایی که بهنام اعتدالگرا در لیست اصلاحطلبان قرار گرفتند پس از مدتی رویکرد متمایزی نسبت به اصلاحطلبان در پیش گرفتند و در مسیری حرکت کردند که با مبانی و اصول جریان اصلاحات همخوانی نداشت.
به همين دليل نيز اين روزها برخي از اصلاحطلبان معتقدند که در انتخابات آينده مجلس جريان اصلاحات نبايد وارد هيچ ائتلافي شود و با يک ليست مستقل وارد انتخابات شود تا معايب نيروهاي غيرخودي بهنام جريان اصلاحات نوشته نشود؛ اتفاقي که ممکن است با چالش احتمالي ردصلاحيت دوباره نهادهاي نظارتي همراه شود و جريان اصلاحات را در يک وضعيت سخت تصميمگيري قرار دهد.
به همين دليل و براي تحليل و بررسي اين موضوع «آرمان» با حجتالاسلام حسين انصاريراد، رئيس کميسيون اصل نود مجلس ششم شوراي اسلامي و برنده قلم طلايي آزادي گفتوگو کرده است. حجتالاسلام انصاريراد معتقد است: «نبايد اصلاحات را با ائتلافي که نتايج مطلوب به همراه نداشته نابود کرد. چرا بايد وارد ائتلافي شد که نتايج مطلوبي به همراه نداشته و در آينده نيز نخواهد داشت؟ قرار نيست اصلاحطلبان به هر قيمتي وارد مجلس شوند اما نتوانند به مطالبات مردم پاسخ دهند. نبايد آبرو و حيثيت جريان اصلاحات را به خطر انداخت که عدهاي ناکارآمد در مجلس حضور داشته باشند.» در ادامه ماحصل اين گفتوگو را ميخوانيد.
با توجه به ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل در سال ۹۴ و نتايج و پيامدهايي که به همراه داشته است، آيا تکرار ائتلاف اصلاحطلبان و اصولگرايان معتدل در انتخابات آينده به صلاح جريان اصلاحات خواهد بود؟
اتفاقي که در شرايط کنوني براي جريان اصلاحات رخ داده اين است که مفاهيم و آرمانهاي اصلي جريان اصلاحطلبي بهخوبي براي مردم ملموس نيست. در نتيجه اصلاحطلبان در تحقق شعارها و پافشاري روي آرمانها و اهداف خود با چالشهاي جدي مواجه بودهاند.
در چنين شرايطي اصلاحطلبان تصميم گرفتند با اصولگرايان معتدل ائتلاف کنند و از گفتماني استفاده کنند که داراي شعارها و آرمانهاي متفاوتي نسبت به جريان اصلاحات است. در چنين وضعيتي همان اصلاحطلبي اجمالي و اندکي که وجود داشت نيز روزبهروز ضيعفتر شد و گردوغبار روي گفتمان اصلاحات نشست. گفتمان اصلاحات با آرمانها و اهداف متعالي و سازندهاي که دارد بايد پاسخ به سوالات خود را در درون گفتمان اصلاحات پيدا کند و نه اينکه وارد ائتلاف با ديگران شود. در نتيجه اگر قرار است جريان اصلاحات همچنان به مسير خود ادامه دهد و از عرصه عمل ساقط نشود بهتر است در انتخابات آينده وارد ائتلاف نشود. امروز به دليل برخي رويکردهاي اشتباه نگاه و ديدگاه مردم نسبت به جريان اصلاحات تغيير کرده و مردم با نوعي ملالت به جريان اصلاحات نگاه ميکنند. مردم همواره به دنبال تغيير رويکردها بهصورت مسالمتآميز و قانوني بودهاند. روالي که ميتوان از گذار آن به نتيجه و مقصود مطلوب دست يافت. در چنين شرايطي تنها اميد مردم جريان اصلاحات و رويکردهايي است که اين جريان براي مديريت جامعه اتخاذ ميکند. به همين دليل اگر قرار باشد جريان اصلاحات نيز با ابهام و بدون برنامه عمل کند مردم روزنه اميد خود را از دست خواهند داد.
نتيجه اين وضعيت نيز ملال و دلسردي است. بنده هيچگاه اين صحنه را فراموش نميکنم که مردم ايران اعم از پير و جوان و زن و مرد در روز انتخابات رياستجمهوري سال ۹۶ با چه شور و شوقي در پاي صندوقهاي رأي حاضر شدند و از کانديدايي حمايت کردند که مورد تائيد جريان اصلاحات بود. با اين وجود در طول دوسال گذشته يعني از سال ۹۶ تا ۹۸ مردم ايران دچار نااميدي شدهاند و مشکلات بهشدت بر آنها فشار آورده و چشمانتظار رويکرد مطلوب براي رفع مشکلات هستند. در چنين شرايطي اميد مردم به جريان اصلاحات است. به همين دليل نيز شعارها و اهداف جريان اصلاحات بايد مشخص باشد که قرار است چه چيزي اصلاح شود؟ هدف جريان اصلاحات از حضور در انتخابات چيست؟ آيا جريان اصلاحات با توجه به هزينههايي که انجام ميدهد دستاورد کافي را به دست ميآورد يا خير؟ اين سوالاتي است که اين روزها ذهن حاميان جريان اصلاحات را درگير کرده است. جريان اصلاحات بايد در تحقق مطالبات مردم و پافشاري روي آرمانهاي مردم مصمم باشد.
در صورت عدم ائتلاف اصلاحطلبان، اين احتمال وجود دارد که چهرههاي مهم جريان اصلاحات تائيد صلاحيت نشوند. در چنين شرايطي جريان اصلاحات بايد چه راهکاري در پيش بگيرد؟
اين مسالهاي است که در انتخابات اخير جريان اصلاحات را با چالشهاي زيادي همراه کرده است. يکي از دلايل اصلي اينکه اصلاحطلبان در انتخابات سال ۹۴ تصميم به ائتلاف گرفتند، همين مساله بود که چهرههاي برجسته اين جريان توسط نهادهاي نظارتي تائيد صلاحيت نشدند. با اين وجود شرايط امروز با گذشته متفاوت شده است. بنده معتقدم نبايد اصلاحات را با ائتلافي که نتايج مطلوب به همراه نداشته نابود کرد. چرا بايد وارد ائتلافي شد که نتايج مطلوبي به همراه نداشته و نخواهد داشت؟ قرار نيست اصلاحطلبان به هر قيمتي وارد مجلس شوند اما نتوانند به مطالبات مردم پاسخ بدهند. چرا بايد آبرو و حيثيت جريان اصلاحات را به خطر انداخت که عدهاي از اصلاحطلبان در مجلس حضور داشته باشند؟ جريان اصلاحات داراي پايگاه اجتماعي قابل توجهي در بين مردم است و با تکيه بر اين سرمايه اجتماعي ميتواند در هر انتخاباتي تعيينکننده باشد.
در نتيجه دليلي وجود ندارد که جريان اصلاحات از سرمايه اجتماعي خود استفاده کند در حالي که به نتايج آينده خوشبين نيست و اين احتمال را ميدهد که ممکن است به اهدافي که از پيش تعيين کرده دست پيدا نکند. نکته ديگر اينکه در شرايط کنوني کشور با مخاطرات جدي در زمينههاي داخلي و خارجي مواجه شده است. به همين دليل نيز جريان اصلاحات تا دير نشده بايد با مسئولان ارشد وارد گفتوگو شود. اصلاحطلبان بايد شرايط خطير کشور را تشريح کرده و عنوان کنند که عبور از اين بحرانها تنها با وحدت و همدلي و استفاده از نيروهاي توانمند و متعهد همه جريانهاي سياسي امکانپذير است. مسئولان نيز بايد اين نکته را بپذيرند که وضعيت امروز کشور نگرانيآور است و اگر اصلاحطلبان در چنين شرايطي کنار بروند و يا کنار گذاشته شود امنيت و نظم جامعه با چالش جدي مواجه خواهد شد و صدمه خواهد ديد.
گفتوگوي اصلاحطلبان با مسئولان ارشد چه نقشي در وضعيت آينده کشور خواهد داشت؟
بدونشک نقش کليدي خواهد داشت. ديدگاههاي رهبر معظم انقلاب ميتواند تاثير زيادي روي تصميمات در راستاي تائيد چهرههاي اصلاحطلب داشته باشد. در نتيجه اصلاحطلبان تا مشکلات کشور بيشتر از اين نشده، بايد آرمانها و اهداف و حسن نيت صادقانه خود را براي خدمت به نظام و مردم با مقام معظم رهبري مطرح کنند و از ايشان تقاضا نمايند که زمينه حضور نيروهاي متخصص و متعهد اصلاحطلب را بيشتر از گذشته فراهم کنند.
خانهنشينشدن و به حاشيه رفتن چهرههاي توانمند و امتحان پسداده سياسي مولفههاي پيشرفت جامعه را تهديد ميکند. در چنين شرايطي دشمنان جمهوري اسلامي جسورتر از گذشته شده و براندازان فرصت جولان پيدا ميکنند. جريان اصلاحات بهعنوان گفتمان غالب جامعه بايد بتواند از سرمايههاي انساني خود براي حل مشکلات مردم استفاده کند. نميتوان از جريان اصلاحات انتظار داشته باشيم به صورت پرشور در انتخابات حضور داشته باشد اما احترام اين جريان را در پيشگاه مردم حفظ نکنيم و چهرههاي اين جريان را تائيد صلاحيت نکنيم.
ما بايد تجربههاي تاريخي گذشته را سرلوحه کار خود قرار بدهيم. در گذشته عدم تائيد صلاحيتها به کشور آسيب زده است و بسياري از نيروهاي متعهد و کارآمد به دليل رويکرد نهادهاي نظارتي خانهنشين شدهاند. با اين وجود امروز کشور در شرايط خطيري قرار گرفته و اگر برخي رويکردهاي گذشته تکرار شود، چهبسا شاهد بروز آسيبهايي هم باشيم. ما بايد خود را مقيد به قانون اساسي و قانون انتخابات بدانيم. در قانون انتخابات همه جريانهاي سياسي به يک اندازه سهم دارند و هيچ جريان سياسي بر ديگري ارجحيت ندارد. به همين دليل نيز رويکرد نهادهاي نظارتي در مقابل اصلاحطلبان بايد تعديل شود و شرايط به شکلي رقم بخورد که جريان اصلاحات بتواند با بهترين نيروهاي خود در انتخابات آينده حضور پيدا کند. امروز کشور بيش از هر چيزي به وحدت و همدلي نياز دارد و اين همدلي نيز در گرو سعه صدر نهادهاي نظارتي براي حضور پرشور جريانهاي سياسي در انتخابات است.
در حالي که کشور در شرايط خطيري قرار گرفته و جريان اصلاحات نيز به اين مساله واقف است اما در شرايط کنوني برخي از اصلاحطلبان انتقادات جدي نسبت به رويکرد جريان اصلاحات مطرح ميکنند. به نظر شما مهمترين نقدهايي که در شرايط کنوني به جريان اصلاحات وارد است چه مواردي است؟
مهمترين انتقاد به جريان اصلاحات عدم پافشاري روي قانون اساسي و عدم ايستادگي در راستاي تحقق مطالبات قانوني مردم است. اين اهداف از جمله مباني اوليه و اصولي جريان اصلاحات است. اين در حالي است که در شرايط کنوني اصلاحطلبان از مباني و اصول اوليه خود عقبنشيني کردهاند. اين اتفاق بهخصوص در دولت آقاي روحاني رخ داده است. بنده معتقدم آقاي روحاني بايد با جديت بيشتري در راستاي تحقق مطالبات حاميان انتخاباتي خود عمل کند، در حالي که در واقعيت چنين اتفاقي رخ نداده است.
انتقاد ديگري که در شرايط کنوني به جريان اصلاحات وارد است عدم صراحت اين جريان بر مباني و اصول دموکراسي و آزادي است. دموکراسي و آزادي يکي از مباني اصلي جريان اصلاحات است. با اين وجود و در شرايطي که امروز اصلاحطلبان نسبت به گذشته حضور جديتري در مجلس و دولت دارند، اما اين مسائل به صورت جدي در دستور کار دولت و مجلس قرارنگرفته است. مردم از اصلاحطلبان ميخواهند که با صراحت از آزادي، قانون، دموکراسي، عدالت و اخلاق حمايت کنند. از سوي ديگر نهادهاي مهم و تاثيرگذار بايد در رويکردهاي نظارتي از همه تجربههاي گذشته استفاده کنند. به نظر من بايد راهکار موثرتري براي مساله بررسي صلاحيتها اتخاذ شود و شرايطي را به وجود بيايد که نخبگان کشور بتوانند با تمام وجود به کشور خدمت کنند. اگر مسئولان ميخواهند مشکلات حل شود بايد زمينه برگزاري انتخابات مطلوبتر را در آينده فراهم کنند تا بهترين نيروهاي موجود در مديريت کشور روي کار بيايند.
ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرايان معتدل به چه ميزان در عقبنشيني اصلاحطلبان از مباني و اصول خود مانند تاکيد بر قانون و آزادي تاثيرگذار بوده است؟
ائتلاف با اصولگرايان بسياري از مباني جريان اصلاحات مانند آزادي، قانون، تعهد و پاسخگويي را مشوش و مبهم کرده است. به همين دليل نيز بنده معتقدم به هيچعنوان صلاح نيست ائتلاف سال ۹۴ دوباره در سال ۹۸ تکرار شود و اصلاحطلبان قطعا بايد با ليست مستقل و صددرصد اصلاحطلب وارد مبارزات انتخاباتي شوند. خداوند متعال در قرآن کريم ميفرمايد: «خدواند انسان را بر سرنوشت اجتماعي خود حاکم کرده و هيچکس نميتواند اين حق را از انسان سلب کند». امروز اصلاحطلبان در شرايطي قرار گرفتهاند که بايد روي قانون تکيه کنند و در عمل به شعارها و اصول جريان اصلاحات پايبندي خود را نشان دهند. مردم بايد مشاهده کنند که جريان اصلاحات براي حل مشکلات آنها و کشور هزينه پرداخت ميکند و به دنبال بازکردن گرههاي جامعه است. تنها در چنين شرايطي است که حاميان جريان اصلاحات بهعنوان گفتمان غالب جامعه در آينده نيز از اين جريان حمايت خواهند کرد. انتخابات اساس نظام جمهوري اسلامي است و در عين حال راهي است که جريان اصلاحات ميتواند وارد نهادهاي تصميمگير شود. در نتيجه انتخابات براي کشور و جريان اصلاحات نقش تعيينکنندهاي خواهد داشت.
رئيس دولت اصلاحات در اظهارات اخير خود همچنان روي حضور اصلاحطلبان در انتخابات تاکيد داشتند. با اين وجود امروز جريان اصلاحات با نوعي بياعتمادي مواجه شده است. به نظر شما براي عبور جريان اصلاحات از بحران بياعتمادي و حضور مجدد مردم در پاي صندوقهاي رأي چه بايد کند؟
در شرايط کنوني بايد چالشهاي مهم کشور را مورد بررسي قرار داد و براي آنها راهحل ايجاد کرد. اگر دولت همچنان از هجمه تندروها هراس داشته باشد و سياستهاي خود را به شکلي طراحي کند که مورد هجمه قرار نگيرد و نمايندگان مجلس شوراي اسلامي نيز از عدم تائيد صلاحيتها نگراني داشته باشند، کشور در مسير پيشرفت قرار نخواهد گرفت. وضعيت بايد بهگونهاي تعريف و نهادينه شود که تحتتاثير يکجانبهگرايي قرار نگيرد، در غير اين صورت وضعيت اقتصادي کشور بهبود پيدا نميکند و روال امور بهگونهاي پيش نميرود که موجب گشايش و رفع مشکلات شود. اين وضعيت درباره اعتماد مردم نيز وجود دارد و تا زماني که اراده جمعي تصميمگيري نکند وضعيت به همين شکل ادامه خواهد داشت. مردم در انتخابات سال ۹۶ با شور و حماسه عظيمي در انتخابات شرکت کردند و به وعدههايي که آقاي روحاني ميدادند حساب ويژهاي باز کرده بودند.
مردم به آقاي روحاني رأي دادند تا ايشان تغييرات جدي در رويکرد مديريت کشور به وجود بياورد. ما بايد بپذيريم که مشکلات بنيادين و اساسي در مديريت کشور وجود دارد و عدم تائيد صلاحيتها اين مشکلات را تشديد خواهد کرد. وضعيت در انتخابات به شکلي است که مردم حتي نميتوانند چهرههاي متوسط و کمتر شناخته شده را نيز در انتخابات بهعنوان نماينده انتخاب کنند.
به همين دليل نيز به افرادي رأي ميدهند که شناختي چنداني از آنها ندارند. اصلاحطلبان خود را در چارچوب نظام جمهوري اسلامي تعريف ميکنند و قصد دارند به بهبود وضعيت کشور کمک کنند. مسئولان بايد به اين نگاه و رويه اصلاحطلبان آگاهي و اطمينان کامل داشته باشند تا اين جريان بتواند بهخوبي به روند اثرگذاري خود بر جامعه بپردازد و نقش خود را ايفا نمايد. اگر چنين نباشد و چهرههاي برجسته اصلاحطلبان تائيد صلاحيت نشوند آنوقت افرادي وارد مجلس ميشوند که انتخاب واقعي مردم نيستند و با مطالبات مردم فاصله دارند. به صورت طبيعي نيز نمايندگاني که در مجلس حضور پيدا ميکنند قادر نيستند مطالبات جدي و اصلي مردم را نمايندگي کنند و به همين دليل مجلس با ناکارآمدي مواجه ميشود.
احسان انصاری
- 14
- 1