
در قسمتی از گفتوگوی روزنامه اعتماد با غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، آمده است: در شرایطی که اغلب گروههای اصلاحطلب به دلیل خروجی مجلس و ریاستجمهوری نگاه چندان مثبتی به همراهی با این گروه از سیاستمداران ندارند، کارگزارانیها اما همواره معتقد بر سیاستورزی مبتنی بر موقعیت هستند و به همین دلیل، گاهی با انتقاداتی مواجه میشوند. از سویی برخی کارشناسان معتقدند کارگزاران در حال نزدیکی به جناح راست و فاصله گرفتن از جبهه اصلاحات هستند؛ موضوعی که ممکن است به حمایت از علی لاریجانی یا چهرههایی شبیه به او در انتخابات ۱۴۰۰ منتهی شود.
گرچه حسین مرعشی، سخنگوی این حزب اصلاحطلب اخیرا به «اعتماد» گفته که این ائتلاف، عملی نخواهد شد؛ چراکه بهگفته او، «کارگزاران روی اسب بازنده شرط نمیبندند» اما برخی اظهارنظرهای دیگر اعضای کارگزاران در تحلیل حرکت به راست این حزب بیتاثیر نبوده است. با غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب در این مورد گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
اظهارات اخیر برخی اعضای حزب کارگزاران سازندگی در ۶ سال گذشته و در بعضی مقاطع زمانی خاص، همچون انتخابات هیات رییسه مجلس دهم و همچنین نوع سیاستورزی منتسبان به کارگزاران، این پرسش را به وجود آورده که آیا اساسا به لحاظ عملی و گفتمانی، میان کارگزاران سازندگی و میانهروهای اصولگرا همچون طیف علی لاریجانی امکان ائتلاف وجود دارد؟
حزب کارگزاران سازندگی که هیچ؛ حتی حزب کمونیست شوروی یا هر حزب تندرو یا کندرویی اگر عقلانیت بر آن حاکم باشد و بخواهد در سیاست به عنوان کنشگر موثر، فعالیت کند به شرایط و صحنه و عرصه عمل توجه میکند چرا که در واقع سیاست، مشارکت در عمل سیاسی با استفاده از امکانات موجود در جامعه است نه آرزوپردازی غیرممکنها.
ما که نمیخواهیم کار چریکی انجام دهیم! عقلانیت نیز ایجاب میکند که برای کار سیاسی به شرایط و صحنه و عرصه عمل نگاه و بررسی کرد که چه انتخابهایی پیش رو وجود دارد. اینکه کسی بگوید دیگر بین بد و بدتر انتخاب نمیکنیم کمال بیعقلی است. اگر شما قرار باشد بین سرماخوردگی و سرطان یکی را انتخاب کنید مسلما بین این دو بیماری که هر دو هم بد هستند با تکیه بر عقل سالم، سرماخوردگی را انتخاب میکنید. سرطان که درمانی ندارد اما سرماخوردگی قابل بهبود است. بنابراین تاکید میکنم که «بین بد و بدتر انتخاب نمیکنیم» اساسا حرفی نیست که در سیاستورزی منطقی مطرح شود. برای سیاستورزی باید به صحنه عمل نگاه کرد و دید چه انتخابهایی وجود دارد. الان هم بحث من شخص آقای علی لاریجانی یا هر شخصیت سیاسی دیگری نیست.
کارگزاران سازندگی هم هر زمان که بخواهند کنشگری سیاسی داشته باشند به شرایط و امکانات موجود توجه خواهند کرد. رویکرد ما این است که کشور به دست تندروهای چپ و راست نیفتد و از افراط و تفریط در امان باشد. عقل حکم میکند که به سرنوشت مردم و کشور و تامین منافع ملی توجه کنیم. پرهیز از افراط و تفریط و تاکید بر تعقل و اعتدال. به لحاظ شرعی نیز این امر مورد تایید و تاکید است. روایتی از امام صادق (ع) وجود دارد که «لیس العاقِلُ من یعرِفُ الخیر مِن الشّرِّ ولکِنّ العاقِلُ من یعرِفُ خیر الشّرّینِ» به این معنا که: (عاقل کسی نیست که خیر را از شر تشخیص دهد، بلکه عاقل کسی است که میان دو شر، آن را که ضررش کمتر است، بشناسد.)
اتفاقا یکی از اساسیترین انتقاداتی که درمورد حزب کارگزاران سازندگی مطرح میشود این است که سیاستورزی مبتنی بر موقعیت دارند؛ به این معنا که کارگزاران هیچ چارچوب مشخص و شفافی ندارند؛ بلکه براساس شرایط موجود و موقعیت تصمیمگیری میکنند. گرچه این هم مدلی از سیاستورزی است اما به نظر میرسد که دستکم در میان جریان اصلاحات و شاید حتی بدنه اجتماعی این جریان طرفدار چندانی نداشته باشد. این موضوع که از دیرباز عمدتا اختلاف اصلی میان کارگزارانیها با اصلاحطلبانی به تعبیری مشارکتی بوده و به فرصتطلبی و بدون چارچوب بودن تعبیر شده است، پاسخ شما به این قبیل انتقادات چیست؟
چارچوب مشخص و ثابت و همیشگی کارگزاران منافع ملی، توسعه ایران و رفاه مردم است. جریانهایی هم که این تعابیر را به کار میبرند و اینگونه صحبت میکنند، بیشتر در پی تبلیغات سیاسی هستند اما زمان عمل که فرا میرسد افراد عاقل آنها که فقط در پی شعار دادن و تبلیغ سیاسی نیستند با ما همنظر خواهند بود. عدهای شاید فقط نگاهشان به شعارهای انتزاعی و هورا کشیدنهای محافل حقیقی و مجازی باشد. درحالی که باید در مسیر منافع ملی حرکت کرد و در کنشگری سیاسی نمیتوان تنها به شعارهای احساسی و تبلیغی بسنده کرد. باید منافع ملی و سرنوشت مردم و کشور را در نظر گرفت. صحنه سیاستورزی روی زمین است، نه بر فراز ابرها. نباید به آسمان نگاه کرد و سیاستورزی کرد.
البته من توضیحاتی که مبنی بر در نظر گرفتن موقعیت و بعد تصمیمگیری انتخاباتی و ائتلاف و نزدیکی بود، ارایه کردم مقصودم صرفا آقای علی لاریجانی نیست؛ بلکه باید دید در صحنههای سیاسی پیش آمده چطور میتوان عمل کرد که هم منافع کشور و هم مصالح مردم رعایت شود. سیاستهای کارگزاران و هر فرد عاقلی نیز این است که بین انتخاب دو چیز آن را برگزینند که یا خوب و خوبتر است یا حداقل ضررش کمتر است. حزب کارگزاران سازندگی بدون چارچوب و ساختار نیست. چارچوب ما منافع ملی است، نه صرفا شعارهایی که خوشایند برخی است. ما بر اساس مصالح کشور و با در نظر گرفتن آینده و سرنوشت کشور تحلیل میکنیم، نه بر اساس شعارهای پوچ و توخالی که هیچ تاثیری ندارد.
چقدر احتمال دارد در این چارچوب سیاستورزی کارگزاران سازندگی از جبهه اصلاحات فاصله بگیرد و به اصولگرایان میانهرو تمایل یابد؟
باز هم تاکید میکنم که ما در صحنه سیاست آنچه را انتخاب میکنیم که ضرر آن کمتر و در راستای منافع ملی و مصالح مردم باشد و این یک انتخاب اصلاحطلبانه است. اصلاحات که در انحصار آدمها و افراد خاص نیست. اگر ما دو گزینه به اصطلاح بد و بدتر داشتهباشیم، به استناد اصلاحطلبی است که باید کمضررتر یا به اصطلاح بد را انتخاب کنیم و هر گروه و جریانی که غیر از این فکر میکند، خودش از جبهه اصلاحات فاصله گرفته و در مسیر افراط و تفریط قرار گرفته است. اصلاحات که بر محور حرفها و شعارهای تند و تیز نیست. اصلاحات هم در چارچوب نظام بر منافع ملی و مصالح مردم تاکید دارد. حداقل ما در کارگزاران فکر میکنیم که اصلاحات این است و باید در این زمین حرکت کنیم و خارج از این هرچه باشد اصلاحات نیست.
- 11
- 3









































