این روزها همه بهدنبال درمانی بر زخمهای مردم به خصوص در عرصه سیاست هستند. مقولهای که با توجه به در پیشبودن انتخابات بسیار مهم مجلس شورای اسلامی حیاتیتر شده است. بهنظر میرسد در این مدتی که تا شروع انتخابات باقی مانده است مسئولان باید بیشتر با مردم سخن بگویند و هر تحولی را با مردم در میان بگذارند. گاهی یک عذرخواهی ساده نیز میتواند دوایی بر درد مردم باشد و روحیه آنها را بازیابی کند. علت اینکه مردم امروزه نسبت به حاکمین بیاعتماد شدهاند به این علت است که مسئولان امور را از مردم مخفی میکنند و به مردم اطمینان ندارند. معاون اول رئیسجمهوری میگوید ما در رابطه با عدم توضیح به مردم در مورد فشارهایی که تحریم بر ما وارد میکند، اشتباه کردیم.
چرا باید در این برهه حساس این اشتباهات تکرار شود؟ چرا مسئولان از ابتدا این مطالب را با مردم در میان نگذاشتند؟ این موارد اشتباهاتی است که درد مردم را بیشتر میکند. همه جریانات سیاسی اعم از اصلاحطلبان و اصولگرایان باید به شعارهای اول انقلاب رجوع کنند و آنها را با خود مرور کنند و به سمت آنها گام بردارند. مسئولان از وعدههایی که به مردم دادهاند فاصله گرفتهاند. این فاصله باعث مجروح شدن جامعه و کشور میشود. مسئولان باید این فاصله را از میان بردارند. مسئولان باید به آغوش مردم بازگردند. «آرمانملی» در راستای بررسی این موارد و یافتن نقاط ضعف موجود گفتوگویی با اسماعیل دوستی، نماینده دوره پنجم مجلس شورای اسلامی داشته است که در ادامه میخوانید.
در راستاي برون رفت از وضعيت نابسامان سياسي و اجتماعي چه گامهايي بايد از سوي مسئولان برداشته شود؟
معتقد هستم شرايطي که پيش آمده است بايد ترميم شود و يکي از شاخصهاي عمدهاي که ما ميتوانيم اين موضوع را به وسيله آن ترميم کنيم اين است که با مردم صادقانه سخن بگوييم و آنها را در جريان امور قرار دهيم. بايد مسئولان مشکلات نهفته را به مردم بگويند و همچون دوستاني خوب با آنها مشورت کنند. متاسفانه در چند وقت اخير هم دولت و هم مجلس صادقانه با مردم برخورد نکردند و در نتيجه مردم واقعا نسبت به مديران جامعه بدبين شدهاند.
اين بدبيني را به جاي اينکه رفع کنيم و آن را حل کنيم، مسئولان در راستاي بدتر شدن آن گام برداشتهاند. اين مساله در موضوع گران شدن بنزين مشخصا به وقوع پيوست. در همين بحران هر کدام از مسئولان سعي ميکردند تا توپ را به زمين ديگري بيندازند و طرف ديگر را مقصر اين امر نشان دهند و عملا از زير بار مسئوليت شانه خالي ميکردند. مجلس توپ را به زمين دولت انداخت، دولت عملا گفت بيخبر بوده است و تقصير را به گردن ديگري انداخت. اين نحوه پاسخگويي خود يک خسران بزرگ براي ما به وجود آورد.
رئيسجمهوري نيز در اين مورد مواضع خوبي نگرفت و مردم از احضار بياطلاعي وي تعجب کردند. عملا شاهد بوديم وزارت کشور و استانداريها آمادگي لازم را براي اين تغيير و تحول و تصميم مهم نداشتند و عوامل موثر در اين تصميم را توجيه نکرده بودند. بيتدبيري در اين مساله به وضوح ديده ميشود. در قضيه اخير هم مجلس و هم دولت بايد از مردم عذرخواهي کنند. مردم ولي نعمت اين کشور هستند و بايد از آنها دلجويي شود. مردم صاحب اصلي اين کشور و اين انقلاب هستند. متاسفانه روند قبلي همچنان در حال طي شدن است و هيچمسئولي حتي در زمينه خسارتهايي که اعتراضهاي اخير بهبار آورد يک عذرخواهي ساده نيز انجام نميدهد. مسئولان بايد اعتراف کنند که در اين زمينه بيتدبيري کردهاند و بايد اين را به گوش مردم برسانند.
نقطه ضعف دولت در کدام زمينه پر رنگتر است؟
در اين مدتي که از انتخابات باقي مانده است مسئولان بايد بيشتر با مردم سخن بگويند و هر تحولي را با مردم در ميان بگذارند. همين عذرخواهي ساده نيز ميتواند دوايي بر درد مردم باشد و روحيه آنها را بازيابي کند. علت اينکه مردم امروزه نسبت به مسئولان بياعتماد شدهاند به اين علت است که مسئولان امور را از مردم مخفي ميکنند و به مردم اطمينان ندارند. معاون اول رئيسجمهوري ميگويد ما در رابطه با عدم توضيح به مردم در مورد فشارهايي که تحريم بر ما وارد ميکند، اشتباه کرديم.
چرا بايد در اين برهه حساس اين اشتباهات تکرار شود؟ چرا مسئولان از روز اول اينها را با مردم در ميان نگذاشتند؟ اين موارد اشتباهاتي است که درد مردم را بيشتر ميکند. همه جريانات سياسي اعم از اصلاحطلبان و اصولگرايان بايد به شعارهاي اول انقلاب رجوع کنند و آنها را با خود مرور کنند و به سمت آنها گام بردارند. مسئولان از وعدههايي که به مردم دادهاند فاصله گرفتهاند. اين فاصله باعث مجروح شدن جامعه و کشور ميشود. مسئولان بايد اين فاصله را از ميان بردارند. مسئولان بايد به آغوش مردم بازگردند.
جريان اصلاحات در شرايط موجود بايد چه رويکردي در پيش گيرد؟
جريان اصلاحات نبايد از همان ابتدا دست به تشکيک ميزد. اينکه اصلاحات بهصورت مداوم ميگفت با شرط وارد عرصه انتخابات ميشويم، رويکرد مناسبي نبود و شايد بهنحوي يک اشتباه استراتژيک بزرگ بود. جريان اصلاحات بايد با موضعي قدرتمندانه و با تمام قوا اعلام ميکرد که با تمام پتانسيل در عرصه انتخابات حاضر ميشود مثل ادوار گذشته که اين شک وجود نداشت و با اما و اگر مواجه نبوديم.
کشور ما در ۴۰ سال گذشته فراز و نشيبهاي زيادي داشته است. من بارها در اجلاس جريان اصلاحات گفتم که نبايد تشکيک کرد و بايد با تمام قوا وارد عرصه انتخابات شد. من در آن برهه زماني گفتم که حتي اگر يقين داريد که شکست ميخوريد باز هم بايد در انتخابات شرکت کنيد. اصلاحات ممکن بود مانند مجلس چهارم شکست بخورد، ممکن بود همچون مجلس پنجم توفيقات اندکي کسب کند و حتي ممکن بود همچون مجلس ششم پيروز شود. اينکه ما عرصه را خالي کنيم و قبل از ثبت نام شرط و شروط بگذاريم کار اشتباهي است. امري که در دوره جاري نيز در حال تکرار است. بايد توجه داشت که تغييري در نظارت شوراي نگهبان ايجاد نشده است، تغييري که در قانون اساسي ايجاد نشده است، تغييري که در نظارت استصوابي ايجاد نشده است که ما انتظارات متفاوتي پيدا کردهايم. چه لزومي دارد که وارد فضاي شک شويم و شرط گذاري کنيم؟ اين شرط گذاشتن دو ضعف اساسي دارد.
اول اينکه مردم از شرکت در انتخابات مأيوس ميشوند و عقبنشيني ميکنند. دوم اينکه شوراي نگهبان اين مساله را زير سوال ميبرد و ميگويد شما که هنوز ثبت نام نکردهايد پس اين چه روندي است که در پيش گرفته ايد و عملا باعث تخريب اصلاحات ميشود. متاسفانه اشتباه بعدي جريان اصلاحات در اين برهه حساس اين بود که نيروهاي موثر خود را وارد عرصه انتخابات نکردند. با توجه به شرايط موجود و پس از پشت سر گذاشتن اين اشتباهات جريان اصلاحات بايد از ميان کساني که ثبتنام کردهاند يک ليست قدرتمند تهيه کند و آن را به مردم عرضه کند. در بدترين حالت اصلاحات شکست خواهند خورد. اتفاقي که در گذشته رخ داده است و ضربه غيرقابل جبراني نبوده است.
متاسفانه شاهد بوديم دولت در مرحله نخست تاييد صلاحيتها، عملکردي عجيب داشت و برخي چهرههاي شاخص را حذف کرد، نظر شما در اين رابطه چيست؟
در اين برهه زماني انتقاد بر دولت وارد است زيرا در همه زمينهها رويکردي موفق ندارد. متاسفانه در مرحله اول تاييد صلاحيتها وزارت کشور سختگيريهاي بيموردي داشت و عملا شائبه انتقامگيري از برخي جناحها و چهرهها را تقويت کرد. چهرههاي شاخص بايد براي اعاده حق خود شکايت کنند. نکتهاي که بايد گفت اين است که در تمامي دورهها اين مشکل رد صلاحيتها وجود داشته است و در کشور طبيعي شده است. کانديداها بايد در اين عرصه پافشاري کنند. اتفاقي که براي خود من نيز افتاد و پس از پافشاريهاي زياد صلاحيت من براي مجلس شوراي اسلامي تاييد شد.
چه کمبودي در اين برهه زماني حس ميشود و کار را سختتر کرده است؟
متاسفانه کشور و به خصوص جريان اصلاحات بزرگاني داشت که در زمان تاييدصلاحيتها با رهبري و آيتا... جنتي رايزني ميکردند و نگاه را تلطيف ميکردند که در زمان حال آنها را از دست دادهايم. جاي خالي يک ريش سفيد در کشور حس ميشود. ما به اين ريش سفيد نياز داشتيم تا فاصلهها را از بين ببرد و با محور گفتمان اختلافات را حل کند. اين خلأ کاملا حس ميشود. فقدان يک چهره شاخص عملا اختلافات را در کشور بيشتر کرده است و مردم را نيز از مسئولان دور کرده است.
مردم را براي شرکت در انتخابات مجلس چگونه ميتوان اقناع کرد؟
در وهله اول مسئولان صداقت را در دستور کار قرار دهند. دولت در اين زمينه عملکرد خوبي نداشته است. اصلاحطلبان در کوتاهيهاي دولت نيز مقصر هستند ما اصلاحطلبان ميتوانيم به رئيسجمهوري بگوييم که ما از شما دفاع کرديم اما شما پاسخ اعتماد ما را به خوبي نداديد و به خوبي عمل نکرديد، در اداره امور تدبير نداشتيد، کابينه توفيق آنچناني نداشته است اما اين گفتهها نيز شايد باعث تضعيف دولت شود به همين خاطر با اظهارات صريح دولت را تحت فشار قرار نميدهيم زيرا به زيان کشور تمام خواهد شد.
من هم يکي از مخالفان اصلي تضعيف دولت هستم اما نميتوان اين را کتمان کرد که عملکرد ضعيف دولت باعث کاهش ميزان محبوبيت جريان اصلاحات در جامعه شده است. در همين راستا بهگونهاي که اصلاحات در دوره گذشته توانست طيف زيادي از مردم را به پاي صندوقهاي راي بکشاند شايد در اين دوره نتواند آن اقدام را تکرار کند و قطعا دولت فقط با صداقت ميتواند مردم را به عرصه سياست و انتخابات برگرداند. از سوي ديگر من معتقد هستم بيش از ۵۰درصد واجدين شرايط پاي صندوقهاي راي حاضر ميشوند زيرا آگاهي مردم در اين سالها افزايش يافته است.
آيا شرايط نامطلوب صرفا بهدليل عملکرد ضعيف دولت است؟
قطعا تا حدودي اين شرايط نامطلوب به نحوه مديريت دولت بر ميگردد ولي نميتوان همه آن را متوجه دولت کرد و بايد گفت که تحولات بينالمللي و فشارهاي ترامپ در اين عرصه نقشي اساسي داشته است. در زمينه اقتصاد اين امر پر رنگتر ميشود و عملا تحريمها غالب مشکلات را به وجود آوردهاند. ايرادي که ميتوان به اين حوزه وارد کرد اين است که صرفا درآمدهاي ما به ماليات و نفت محدود شده است و در زمان حاضر که يکي از آنها را از دست دادهايم، اداره کشور براي دولت سخت شده است. دولت اگر ميتوانست به مقدار متناسب نفت به فروش برساند، مجبور نميشد بنزين را تا اين ميزان گران کند. بيتدبيري و صحبت نکردن با مردم فشار بيشتري از گران شدن بنزين به مردم وارد کرد. دولت بايد به مردم بگويد کشور تا چه ميزان زيادي تحت فشار است.
آيا وجود اختلاف بين دولت و مجلس و استيضاحهاي پياپي کمکي به بهبود مشکلات کشور ميکند؟
در هيچکدام از دورههاي گذشته مجلس شوراي اسلامي تا اين ميزان شاهد بد اخلاقي در مجلس نبوديم. مجلس دهم عملا تحقير شد، موضوعي که در دورههاي گذشته به ميزان بسيار کمتري شاهد آن بوديم. من اعتقاد دارم مقصر اين تحقير شدن خود نمايندگان مجلس هستند. جايگاه نمايندگان به شدت نزول کرده است. متاسفانه شاهد هستيم يک نماينده مجلس براي استخدام يک نگهبان دست به استيضاح يک وزير ميزند.
هيچگاه بهخاطر مسائل پيش پا افتاده نمايندگان اينگونه وارد عمل نميشدند. به واسطه تذکرها و استيضاحهايي که هيچتاثيري در روند امور ندارد، مجلس خود را به حاشيه برد. امام خميني(ره) به خوبي گفتند تا مجلس اصلاح نشود، کشور اصلاح نخواهد شد. عملکرد و گفتمان ضعيف مجلس وقت زيادي از کشور گرفت و علاوه بر اينکه مشکلي را حل نکرد بلکه تنشزا نيز بود. متاسفانه از سوي ديگر شاهد هستيم اين بيتدبيريها درون خود دولت نيز اختلاف ايجاد کرده است. اين بيتدبيريها هميشه در دوره دوم دولتها بيشتر محسوس ميشود.
رئيسجمهوري قبلي نيز در دور دوم بيشتر از دور اول دچار انحطاط شد. سران دولت روحاني در دور اول کاملا خوب عمل کردند اما به دور دوم اين دولت انتقادات زيادي وارد است. هر کدام از مسئولان دولت که نميتوانند امور را اداره کنند بايد استعفا بدهند. برخي افراد در دولت هستند که عملا سياست دولت را تعيين ميکنند و رئيسجمهوري و معاون اول ايشان عملا طبق سياستهاي اين افراد پيش ميروند که روند خوشايندي نيست و عملا نارضايتيها از تصميم گيريهاي اين افراد نشأت ميگيرد.
- 14
- 4