
با پيدايش و گسترش رسانههاي جمعي و شبكههاي اجتماعي، پُز دادنهاي به سبك حكومتي هم مد شد و فارغ از اينكه يك دولتي چقدر حداقلهاي آزادي و حقوق شهروندي را در خصوص ملت خود و ديگر ملتها رعايت ميكرد، همواره ميكوشيد پُز آن را بدهد كه همهچيز آرام و اوضاع بر وفق مراد است. رسانه ملي يا همان شبكههاي راديو و تلويزيوني دولتي يكي از مناسبترين محلها براي اين پُز دادنها بود و شايد هنوز هم است.
پرده اول: در دوران اتحاد جماهير شوروي راديوهاي تك موجي بر روي ديوار خانهها نصب شده بود تا مردمان روس تك صدايي را كه حكومت صلاح ميدانست گوش كنند ر ا بشنوند و جالب آن بود كه اگرچه مردم همهچيز را خوب فهم ميكردند، اما آن طرف راديو تك موج، سياستگذاراني نشسته بودند كه در همان شرايط هم پُز آزادي ميدادند و تنها دغدغهشان اين بود كه ما خوب هستيم و دشمن بد است.
با پايان دوران شورويايي، رسانه ملي در روسيه شكل تازهاي گرفت و آرام آرام در كنار كانالهاي دولتي، شبكههاي غير دولتي و خصوصي نيز فعاليت خود را آغاز كردند. تا جايي كه امروز در حدود ٣٣٠ كانال راديويي و تلويزيوني وجود دارد كه تنها حدود ١٠ شبكه سراسري آن دولتي است.
پرده دوم: بنياد تحقيقات رسانهاي و توسعه استانداردهاي روزنامهنگاري در انتهاي سال ٢٠١٦ ميلادي گزارشي را منتشر كرد كه نشاندهنده كاهش اقبال روسها به رسانه ملي بود، تا جايي كه بيش از نيمي از افرادي كه در مسكو در اين نظرسنجي شركت كردند، اعلام داشتند كه با مطالب دروغين و تحميل آن از سوي رسانههاي گروهي روبهرو هستند. روزنامه كامرسانت نيز در مطلبي منتشر كرد كه بسياري از مردم هر روز اخبار را در اينترنت دنبال ميكنند و به سخنان روزنامهنگاران اعتماد بيشتري دارند يا حداقل مطالب ترديدبرانگيز رسانهها را با آنها چك ميكنند.
پرده سوم: تحقيقات مركز مطالعات افكار عمومي روسيه در نيمه نخست سال ٢٠١٧ نشان داد كه اگرچه هماكنون تلويزيون مهمترين و قابل اعتمادترين منبع كسب اخبار ميان روسها است اما ارزيابيها نشان ميدهد كه طي ٢٥ سال گذشته بهشدت از ميزان محبوبيت تلويزيون كاسته شده است؛ به گونهاي كه در سال ١٩٨٩، ٧٣ درصد مردم تلويزيون تماشا ميكردند، اما امروز اين رقم به ٤٦ درصد كاهش يافته است. اين مركز تاكيد دارد كه سه چهارم روسها همچنان به شبكههاي دولتي سراسري روسيه اعتماد دارند و البته اين اعتماد، با توجه به موضوعات مختلف، تفاوت دارد. به عنوان مثال اگر در رابطه با شرايط بد آب و هوايي باشد، ٧٢ درصد؛ نسبت به عملكرد سران حكومت ٦٢ درصد و در رابطه به جايگاه و موقعيت روسيه در صحنه جهاني ٥٣ درصد اعتماد دارند.
پرده چهارم: همواره مراكز مطالعاتي افكار عمومي و نظرسنجي در روسيه فعاليت ميكنند و در خصوص موضوعات مختلف به بررسي و تحليل ديدگاههاي مردم ميپردازند. موضوعاتي كه به نظر ميرسد حداقل در عنوان هيچ خط قرمزي را ندارد و حتي اينكه چه ميزان افراد صحبتهاي مرد شماره يك روسيه را گوش ميدهند و چه حسي در رابطه با صداقت يا پوپوليستي بودن آن دارند را نيز شامل ميشود؛ يا اينكه اصلا به نظر آنها دشمن وجود دارد يا كرمليننشينان براي بقاي خود از آن سخن به ميان ميآورند.
شايد در نگاه ابتدايي بگوييم خب نظرسنجي كه مهم نيست، بلكه آن نتيجه است كه هرچه به واقعيت نزديكتر و كمتر مهندسي شده باشد، از اهميت برخوردار است. اما به نظر ميرسد حتي اگر فرض را بر اين بگذاريم كه نتيجه اين نظرسنجيها از پيش مشخص است، اما همين كه در رابطه با عنوان خاصي سوالي مطرح شده است، خود لازمه الفباي آزادي در يك جامعه است؛ حال اينكه در نتيجه چه ميزان خطا ميتواند وجود داشته باشد، موضوع ديگري است.
در دنياي سرمايهداري امروزي، معمولا ميگويند آدمي ميتواند پُز پولداري و شيك بودن را بدهد كه لباسي مارك بر تن داشته و ماشين آنچناني زيرپايش باشد و محل سكونت و دفتر كارش در فلان محله بنام شهر باشد؛ اگر چه ممكن است همه اينها قسطي باشد يا يك كلاهبرداري حرفهاي. در واقع هر ادعايي نيازمند ملزوماتي است و پُز دادن در حوزه آزادي نيز از اين ملزومات مستثنا نيست؛ حال اصل يا قسطي بودن اين ادعا موضوعي است كه در شمارههاي بعدي «در ميانه ميدان سرخ» به شاخصهها و ميزان آن خواهم پرداخت.
احمد وخشيته دانشجوي دكتراي علوم سياسي در دانشگاه دوستي ملل روسيه
- 16
- 1