
شب قدر در نگاه علامه طباطبایى:تقدیری برای زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها
آنچه در پیشرو دارید بحثى پیرامون شب قدر براساس نظرات مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره « قدر» و «دخان» مطرح شده است.
شب قدر یعنى چه؟
مراد از قدر، تقدیر و اندازهگیرى است و شب قدر، شب اندازهگیرى است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یکسال را تقدیر میکند و زندگى، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و امورى از این قبیل را در این شب مقدر میگرداند.
شب قدر کدام شب است؟
در قرآن کریم آیهاى که به صراحت بیان کند شب قدر چه شبى است دیده نمیشود، ولى از جمعبندى چند آیه از قرآنکریم میتوان فهمید که شب قدر یکى از شبهاى ماه مبارک رمضان است. قرآنکریم از یکسو میفرماید: «انا انزلناه فىلیله مبارکه.» (دخان/٣) این آیه گویاى این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوى دیگر میفرماید: «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن.» ( بقره/ ١٨٥) و گویاى این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.
و در سوره قدر میفرماید: «انا انزلناه فىلیله القدر.» (قدر/١) از مجموع این آیات استفاده میشود که قرآنکریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است، نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما اینکه کدام یک از شبهاى ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزى بر آن دلالت ندارد و تنها از راه اخبار میتوان آن شب (شب قدر) را معین کرد.
در بعضى از روایات منقول از ائمه اطهار علیهمالسلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیستویکم و بیستوسوم ماه رمضان است و در برخى دیگر از آنها مردد بین شب بیستویکم و بیستوسوم و در روایات دیگرى متعین در شب بیستوسوم است و عدم تعیین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.
پس از دیدگاه روایات ائمه اهل بیت(ع) شب قدر از شبهاى ماه رمضان و یکى از سهشب نوزدهم و بیستویکم و بیستوسوم است. اما روایات منقول از طرق اهل سنت به طور عجیبى با هم اختلاف داشته و قابل جمع نیستند، ولى معروف بین اهل سنت این است که شب بیستوهفتم ماه رمضان شب قدر است و در آن شب قرآن نازل شده است.
تکرار شب قدر در هر سال
شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و سالى که قرآن در آن نازل شد، نیست، بلکه با تکرار سالها، شب قدر نیز تکرار میشود. یعنى در هر ماه رمضان شب قدرى است که در آن شب امور سال آینده تقدیر میشود. دلیل بر این امر این است که:
اولا: نزول قرآن بهطور یکپارچه در یکى از شبهاى قدر ١٤قرن گذشته ممکن است، ولى تعیین حوادث تمامى قرون گذشته و آینده در آن شب بىمعنى است.
ثانیا: کلمه «یفرق» در آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم.» (دخان/ ٦) در سوره دخان به خاطر مضارع بودنش، استمرار را میرساند و نیز کلمه «تنزل» در آیه کریمه «تنزل الملائکه والروح فیها باذن ربهم من کل امر» (قدر/ ٤) به دلیل مضارع بودنش دلالت بر استمرار دارد.
ثالثا: از ظاهر جمله «شهر رمضان الذى انزل فیه القرآن.» (بقره/١٨٥) چنین برمیآید که مادامى که ماه رمضان تکرار میشود، شب قدر نیز تکرار میشود. پس شب قدر منحصر در یک شب نیست، بلکه درهرسال در ماه رمضان تکرار میشود.
در این خصوص در تفسیر برهان از شیخ طوسى از ابوذر روایت شده که گفت: به رسول خدا(ص) عرض کردم یا رسولالله آیا شب قدر شبى است که در عهد انبیا بوده و امر به آنان نازل میشده و چون از دنیا میرفتند نزول امر در آن شب تعطیل میشده است؟ فرمود: «نه بلکه شب قدر تا قیامت هست.»
عظمت شب قدر
در سوره قدر میخوانیم: «انا انزلناه فىلیله القدر وما ادریک ما لیلهالقدر لیلهالقدر خیر من الف شهر.» خداوند متعال براى بیان عظمت شب قدر با اینکه ممکن بود بفرماید: «وما ادریک ما هى هى خیر من الف شهر» یعنى با اینکه میتوانست در آیه دوم و سوم به جاى کلمه «لیله القدر» ضمیر بیاورد، خود کلمه را آورد تا بر عظمت این شب دلالت کند و با آیه «لیلهالقدر خیر من الف شهر» عظمت این شب را بیان کرد به اینکه این شب از هزار ماه بهتر است. منظور از بهتر بودن این شب از هزار ماه، بهتر بودن از حیث فضیلت عبادت است. چه اینکه مناسب با غرض قرآن نیز چنین است. چون همه عنایت قرآن در این است که مردم را به خدا نزدیک و به وسیله عبادت زنده کند. و احیا یا عبادت آن شب از عبادت هزارماه بهتر است.
شب قدر
از امام صادق (ع) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ (با اینکه در آن هزار ماه در هر ١٢ماهش یک شب قدر است).
حضرت فرمود: «عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماهى که در آن شب قدر نباشد.»
وقایع شب قدر
الف- نزول قرآن در شب قدر
ظاهر آیه شریفه «انا انزلناه فى لیله القدر» این است که همه قرآن در شب قدر نازل شده است و چون تعبیر به انزال کرده که ظهور در یکپارچگى و دفعى بودن دارد نه تنزیل، که ظاهر در نزول تدریجى است.
قرآن کریم به دو گونه نازل شده است:
١- نزول یکباره در یک شب معین.
٢- نزول تدریجى در طول ٢٣سال نبوت پیامبر اکرم (ص).
آیاتى چون «قرانا فرقناه لتقراه على الناس على مکث ونزلناه تنزیلا.» ( اسراء / ١٠٦ ) نزول تدریجى قرآن را بیان میکند.
در نزول دفعى (و یکپارچه)، قرآن کریم که مرکب از سورهها و آیات است یک دفعه نازل نشده است، بلکه به صورت اجمال همه قرآن نازل شده است، چون آیاتى که درباره وقایع شخصى و حوادث جزیى نازل شده، ارتباط کامل با زمان و مکان و اشخاص و احوال خاصهاى دارد که درباره آن اشخاص و آن احوال و در آن زمان و مکان نازل شده و معلوم است که چنین آیاتى درست درنمیآید مگر اینکه زمان و مکانش و واقعهاى که دربارهاش نازل شده، رخ دهد، بهطورى که اگر از آن زمانها و مکانها و وقایع خاصه صرفنظر شود و فرض شود که قرآن یکباره نازل شده، قهرا موارد آن آیات حذف میشود و دیگر بر آنها تطبیق نمیکنند، پس قرآن به همین هیأت که هست دوبار نازل نشده، بلکه بین دو نزول قرآن فرق است و فرق آن در اجمال و تفصیل است.
همان اجمال و تفصیلى که در آیه شریفه «کتاب احکمت ایاته ثمفصلت من لدن حکیم خبیر.» (هود/١) به آن اشاره شده است. و در شب قدر قرآنکریم به صورت اجمال و یکپارچه بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد و در طول ٢٣سال به تفصیل و بهتدریج و آیه به آیه نازل گردید.
ب- تقدیر امور در شب قدر
خداوند متعال در شب قدر حوادث یکسال آینده را از قبیل مرگ و زندگى، وسعت یا تنگى روزى، سعادت و شقاوت، خیر و شر، طاعت و معصیت و... تقدیر میکند.
در آیه شریفه «انا انزلناه فى لیله القدر» (قدر/ ١) کلمه «قدر» دلالت بر تقدیر و اندازهگیرى دارد و آیه شریفه «فیها یفرق کل امر حکیم» (دخان/ ٦ ) که در وصف شب قدر نازل شده است بر تقدیر دلالت میکند. چون کلمه «فرق» به معناى جداسازى و مشخصکردن دو چیز از یکدیگر است و فرق هر امر حکیم جز این معنا ندارد که آن امر و آن واقعهاى که باید رخ دهد را با تقدیر و اندازهگیرى مشخص سازند. امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحلهاند، یکى اجمال و ابهام و دیگرى تفصیل و شب قدر بهطورى که از آیه «فیها یفرق کل امر حکیم» برمیآید، شبى است که امور از مرحله اجمال و ابهام به مرحله فرق و تفصیل بیرون میآیند.
ج- نزول ملایکه و روح در شب قدر
براساس آیه شریفه «تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر» ( قدر/ ٤) ملایکه و روح در این شب به اذن پروردگارشان نازل میشوند. مراد از روح، آن روحى است که از عالم امر است و خداى متعال دربارهاش فرموده است «قل الروح من امر ربى» (اسراء/ ٨٥ ) در اینکه مراد از امر چیست؟ بحثهاى مفصلى در تفسیر شریف المیزان آمده است که به جهت اختصار مبحث به دو روایت در مورد نزول ملایکه و اینکه روح چیست، بسنده میشود. ١- پیامبر اکرم(ص) فرمود: وقتى شب قدر میشود، ملایکهاى که ساکن در «سدره المنتهى» هستند و جبرییل یکى از ایشان است، نازل میشوند، در حالى که جبرییل به اتفاق سایرین پرچمهایى را به همراه دارند.
یک پرچم بالاى قبر من و یکى بر بالاى بیتالمقدس و پرچمى در مسجدالحرام و پرچمى بر طورسینا نصب میکنند و هیچ مؤمن و مؤمنهاى در این نقاط نمیماند مگر آنکه جبرییل به او سلام میکند، مگر کسى که دایمالخمر و یا معتاد به خوردن گوشت خوک و یا زعفران مالیدن به بدن خود باشد.
٢- از امام صادق علیهالسلام در مورد روح سوال شد. حضرت فرمودند: روح از جبرییل بزرگتر است و جبرییل از سنخ ملایکه است و روح از آن سنخ نیست. مگر نمىبینى خداى تعالى فرموده: «تنزل الملائکه و الروح» پس معلوم مىشود روح غیراز ملایکه است.
شبقدر از منظر علامه حسنزاده:انسان بیدار همواره کشیک نفس میکشد
واى بر آن كه در شبقدر فرشته بر او فرود نيامده با ديو همدم و همنشين گردد. علامه حسنزاده در انتهای درس شانزدهم کتاب معرفت نفس بیان میدارد: هماکنون در پی تحصیل کمال بوده باشید تا آتیهای سعادتمند داشته باشید زیرا که باور کردهاید هر چیز تا به کمال نرسیده است قدر و قیمت ندارد. باید از همسالان و همزادان خود که شب و روز را به بیکاری و ولگردی و هرزگی به سر میبرند، سخت دوری گزینید که رهزن شمایند.
این گروه روی سعادت را نخواهند دید چند روزی در مقام خیال بهتازگی رنگ و رخسار خود سرگرم و به پوشاکهای گوناگون بوقلمونی و طاووسی دلخوشند و بهزودی نه آن را دارند نه این را نه کمالی تحصیل کردهاند که بدان دلگرم باشند، ناچارا باید بعدا تن به گدایی دهند و یا به دزدی و دیگر بیچارگیها مزاحم اجتماع باشند و زندگی را بگذرانند.
با آنان همنشین نشوید که به شما بگویم نطفه و مربی و اجتماع و معاشر از اصولیاند که در سعادت وشقاوت انسانی دخلی بسزا دارند.....
باید دوستان از روش نابخردان همواره دوری گزینند و بدانند که اکثر بزرگسالان عصر ما به حد بلوغ نرسیدهاند و در راه آن نیستند که هر روزشان بهتر از روز پیش باشد.
بیشمار (و ما یعلم جنود ربک الا هو) دست هم گرفته در کارند تا انسان بسازند و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و میگوید که مروت نباشد که کفران شود و جبران نشود.
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد برحذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگرچه به راست، احتراز کن. چه ایستادهای دست افتاده گیر و تا میتوانی نماز را در اول وقت به جای آر.
با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد برحذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگرچه به راست، احتراز کن.
انسان بیدار همواره کشیک نفس میکشد و پاسبان حرم دل است و واردات و صادرات دهان خود را میپاید و دار هستی را کارخانهای بزرگ مییابد که با عمال و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و میگوید که مروت نباشد که کفران شود و جبران نشود.
از امیرالمومنین علی(ع) سوال کردند که وجود چیست؟ فرمود به غیروجود چیست؟ اما در باب شیوه پسندیده سکوت، حق است که:
هر که را اسرار حق آموختند مُهر کردند و دهانش دوختند
رسولالله(ص) به قیس ابن عاصم فرمود: «ان مع الدنیا آخره»
از ماه شعبان که میقات شهرالله است، غسل توبه کن و لباس و فا و ولا از دل و جان محرم شو و از صمیم قلب لبیک گو و در خویشتن سفری کن و گرد کعبه عشق طواف کن که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.
در روز، مشغله و آمد و شد و اسباب انصراف انسان بسیار زیاد است، به خلاف شب که هنگام آرامش قوله سبحانه:
(انا سنلقی علیک قولا ثقیلا ان ناشئه الیل هی اشد و طئا و اقوم قیلا ان لک فی النهار سبحا طویلا).
لذا اذکار و اوراد و خلوت را در شب تاثیری خاص است که در روز نیست، بهخصوص در ثلث آخر لیل.
اهلالله گفتند که هیچ نوع از انواع اذکار و عبادات در ترقی درجات و مقامات معنوی کلمه طیب (لااله الاالله) ندارد.
از این روی رسول خدا(ص) فرمود: (کل حسنه یعملها الرجل توزن یوم القیامه الا شهاده لااله الاالله فانها لا توضع فیالمیزان و وضعت السماوات و الارضون السبع و ما فیهن کان لااله الاالله ارجح من ذلک)
یعنی:
در روز رستاخیز هر کار نیک سنجیده شود جز گواهی دادن به لا الهالا الله که آن را در ترازو ننهند چه اگر در ترازو رود، آسمانها و زمینهای هفتگانه با وی برابری نکنند. کنایه از اینکه ثواب این کلمه را نهایت نبود و به شمار نیاید و هیچچیز همسنگ او نگردد.
در این اوان که بحمدالله با «لااله الا الله» محشوری، خوش آنکه با دوست، حشر علیالدوام دارد.
لیله قدر و ماه رمضان در الهینامه علامه حسنزاده آملی
الهى ماه مبارك را حرام كردم كه نه قدر روزه را دانستم و نه قدر قدر را، نه قرآن خواندم و نه سحر داشتم و نه سهر، در ليله الجوائز جز شرمسارى چه مىبرم خوشا به حال صائم كه له فرحتان حين يفطر و حين يلقى ربه بدا به حالم كه لى حزنتان، بار آلها آهم جهنمسوز است.
الهى واى بر آن كه در شب قدر فرشته بر او فرود نيامده با ديو همدم و همنشين گردد.
الهى شكرت كه مجاز را قنطره حقيقت گردانيدى تا از ليله القدر زمانى زمينى به ليله القدر آسمانى رسيدم. الهى شكرت كه در اين شب مبارك به ليله القدر رسيدم.
سفارشات علامه در ماه مبارک رمضان
هماکنون در پی تحصیل کمال بوده باشید تا آتیهای سعادتمند داشته باشید زیرا که باور کردهاید هر چیز تا به کمال نرسیده است قدر و قیمت ندارد. باید از همسالان و همزادان خود که شبوروز را به بیکاری و ولگردی و هرزگی به سر میبرند، سخت دوری گزینید که رهزن شمایند.
این گروه روی سعادت را نخواهند دید چند روزی در مقام خیال بهتازگی رنگ و رخسار خود سرگرم و به پوشاکهای گوناگون بوقلمونی و طاووسی دل خوشند و بهزودی نه آن را دارند نه این را نه کمالی تحصیل کردهاند که بدان دلگرم باشند، ناچارا باید بعدا تن به گدایی دهند و یا به دزدی و دیگر بیچارگیها مزاحم اجتماع باشند و زندگی را بگذرانند.
با آنان همنشین نشوید که به شما بگویم نطفه و مربی و اجتماع و معاشر از اصولیاند که در سعادت و شقاوت انسانی دخلی بسزا دارند...
باید دوستانم از روش نابخردان همواره دوری گزینند و بدانند که اکثر بزرگسالان عصر ما به حدبلوغ نرسیدهاند و در راه آن نیستند که هر روزشان بهتر از روز پیش باشد.
- 16
- 4