دوشنبه ۲۳ تیر ۱۴۰۴
۱۱:۳۵ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۲۶۱۸
فرهنگ و حماسه

فرزندان خود را راهی جبهه نکردیم تا یک عده جیب‌هایشان را با اختلاس پر کنند

مادر شهید محسن بهمن‌نژاد,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه
مادر شهید محسن بهمن‌نژاد گفت: مطمئن هستم اگر محسن زنده بود از وضعیت فعلی جامعه راضی نبود. وی همیشه می‌گفت «نسل ما به جبهه می‌روند، تا نسل آینده در آسایش و امنیت زندگی کنند.»؛ ما فرزندانمان را راهی نکردیم که یک عده جیب‌هایشان را با اختلاس پر کنند.

وارد خانه که شدم خواهران شهید با رویی گشاده به استقبالم آمدند. به سوی مادر شهید رفتم که به سختی روی پاهایش ایستاده بود. با لبخند مرا در آغوش کشید. رویم را که برگرداندم بر روی دیوار قاب عکسی نظرم را جلب کرد. مادر شهید گفت: «این عکس متعلق به پسرم محسن است. او چهره زیبایی داشت. محسن از کودکی با دیگر فرزندانم فرق داشت.»

 

مادر شهید از من خواست تا روبه‌رویش بنشینم. شوق وی برای روایت کردن زندگی فرزندش به حدی بود که بلافاصله سخنانش را آغاز کرد و گفت: امروز تولد محسن است، سال‌ها قبل در چنین روزی به ییلاق رفته بودیم. در آن اطراف پزشک و مامایی زندگی نمی‌کرد. ناگهان دردی به سراغم آمد، فقط به ذهنم رسید که دختر همسایه پرستار است.

 

در میان درد‌هایی که می‌کشیدم؛ نذر کردم اگر فرزندم سالم به دنیا آمد، نامش را محسن بگذارم. پسر زیبایم به سختی به دنیا آمد. هر کس چهره زیبایش را می‌دید محو وی می‌شد. همسرم که راضی نبود ما بچه‌دار شویم تا روز دهم به دیدنم نیامد؛ ولی وقتی محسن را دید گویا فراموش کرده بود که گفته این بچه را نمی‌خواهد. محسن را به آغوش کشید و تا دوران نوجوانی لحظه‌ای وی را از مقابل چشم خود دور نکرد.

 

هرگز در مراسم عروسی شرکت نکرد

در حالی که مادر تعارف می‌کرد چای بنوشم، ادامه داد: محسن تا ۱۵ سالگی ساکت و مظلوم بود و مانند هم سن و سال‌هایش زندگی عادی داشت. در دوران نوجوانی به مسجد و هیئت می‌رفت. در میان فامیل کسانی بودند که چادر سر نمی‌کردند؛ ولی وقتی محسن را می‌دیدند، به احترام وی چادر سر می‌کردند، می‌گفتند: ما چادر سر نمی‌کنیم؛ نمی‌دانیم چرا وقتی محسن به خانه ما می‌آید، خجالت می‌کشیم. همه به وی علاقه داشتند، شاید از نظر عقیده با هم متفاوت بودند؛ هر مجلس عروسی که برگزار می‌شد؛ یک روز زودتر گل و شیرینی می‌خرید و برای عرض تبریک می‌رفت و در مراسم شرکت نمی‌کرد.

 

مادر شهید بیان کرد: با شروع جنگ تحمیلی، محسن به عضویت سپاه در آمد؛ از فعالیت‌هایش برایم صحبت نمی‌کرد، تصمیم خود را گرفته بود که عازم جبهه شود، مخالفت چندانی نداشتم، ولی ۲ شرط برایش گذاشتم که به لبنان و کردستان نرود. پس از شهادتش متوجه شدم که محسن به لبنان رفته است.

 

وی جزو نخسین افرادی بود که بسیج لبنان را پایه‌گذاری کرد. پس از شهادتش همرزمانش تعریف می‌کردند که محسن در میدان اصلی شهر چادر زده بود و مردم را دعوت می‌کرد که در بسیج ثبت نام کنند. پس از ۴۰ روز کلاس‌های آموزشی برگزار می‌کرد. در لبنان توانسته بود افراد زیادی را جذب کند و پس از شهادتش نیز عکس‌های محسن تا مدت‌ها در دست مردم آن کشور بود؛ زمانی هم که وی در جبهه حضور داشت در کردستان فعالیت می‌کرد.

 

مادر شهید محسن بهمن‌نژاد,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه

تازه‌دامادی که به آرزوی خود رسید

مادر بعد از چند لحظه سکوت ادامه داد: اخلاق و روحیات وی پس از این‌که به جبهه رفت، خیلی تغییر کرد. هر زمان که به مرخصی می‌آمد پدربزرگش از محسن سوال می‌کرد در جبهه چه مسئولیتی داری، وی پاسخ می‌داد من یک بسیجی ساده هستم. تنها هدفش شهادت بود، هر ماه مقداری از حقوقش را کیف و کفش می‌خرید و برای بچه‌های دبستانی که در منطقه خاک سفید زندگی می‌کردند، می‌برد. زمانی‌که از وی خواستم ازدواج کند؛ گفت: تنها به شرطی ازدواج می‌کنم که مراسم ساده‌ای برگزار کنیم، به صورت سنتی ازدواج کرد و اقوام را برای صرف عصرانه دعوت کرد و پس از مراسم برای ماه عسل به مشهد سفر کرد.

 

مادر شهید بغض خود را فرو برد و گفت: محسن به همسرش گفته بود تا زمانی‌که جنگ ادامه داشته باشد به جبهه می‌روم، ۲۰ روز از دامادیش نگذشته بود که علی رغم مخالفت‌های فرماندهانش برای آخرین بار عازم جبهه شد، یک روز به خانه دخترم رفته بودم، زمانی‌که بازگشتم؛ دیدم همسایه‌ها داخل حیاط خانه ایستاده‌اند، با خود گفتم یا حسین، حتما محسن شهید شده است، همسایه‌ها به طرفم آمدند و گفتند اتفاقی پیش نیامده فقط محسن مجروح شده؛ گریه نکردم، گفتم به آرزویش رسید. آن‌چه که می‌خواست خدا قسمتش کرد.

 

نسلی که جان خود را فدای امنیت و آسایش نسل آینده کرد

مادر شهید گویی قصد کرده بود کسی اشک‌هایش را نبیند؛ بغض‌هایش را فرو می‌برد. وی بیان داشت: در مراسم خاک‌سپاری‌اش قطره‌ای اشک نریختم. خوشحال بودم که پسر تازه دامادم به آرزویش رسیده؛ ولی افسوس می‌خوردم که هنوز کادو‌های عروسی خود را باز نکرده بود، در منطقه عملیاتی فاو شهید شد. راضی هستم؛ همیشه با خود می‌گویم خدا به مادران شهدایی که چند فرزند خود را در راه دفاع از کشور از دست داده‌اند، صبر دهد. ولی مطمئن هستم اگر محسن زنده بود از وضعیت فعلی جامعه راضی نبود. وی همیشه می‌گفت: «نسل ما به جبهه می‌روند تا نسل آینده در آسایش و امنیت زندگی کنند.»، ما فرزندانمان را راهی نکردیم که یک عده جیب‌هایشان را با اختلاس پر کنند.

 

مادر شهید صحبت‌های خود را این‌گونه به پایان رساند: اگر محسن زنده بود امروز به عنوان مدافع حرم عازم جبهه سوریه می‌شد، با وجود این‌که تجربه از دست دادن پسرم را دارم، می‌دانم که مخالفت نمی‌کردم و به نظر و تصمیم وی احترام می‌گذاشتم. او عاشق شهادت بود و در وصیت‌نامه‌اش از من خواسته بود که هرگز گریه نکنم و تا امروز قطره‌ای برای از دست دادن پسرم اشک نریختم.

 

زندگینامه:

محسن بهمن‌نژاد

۲۳ساله

شهادت: ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۴- منطقه عملیاتی فاو

 

 

defapress.ir
  • 10
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش