
به گزارش فارس، در تابستان سال ۲۰۱۷، همزمان با جشن پانصد سالگی اصلاح دینی در آلمان، کلیسای لوتری شهر ویتنبرگ میزبان چهرهای غیرمنتظره بود: «بلس یو-۲»، رباتی نقرهایرنگ با دو بازوی مکانیکی و چهرهای نمایشی بر نمایشگرش، که به زبانهای آلمانی، فرانسه و انگلیسی برای مراجعهکنندگان دعا میخواند و برایشان خیر و برکت آرزو میکرد.
این ماشین نه از گوشت و خون، بلکه از کد و مدار ساخته شده بود؛ اما مأموریتی داشت که قرنها ویژه انسانها بود؛ موعظه، دعا و آمرزش. کشیشان کلیسا هدف از ساخت آن را «برانگیختن گفتوگو درباره آینده ایمان در عصر فناوری» اعلام کردند. اما آنچه آغاز گفتوگویی فلسفی بود، بهتدریج به بحثی جهانی درباره نقش هوش مصنوعی در زندگی معنوی انسان بدل شد.
در همان سال، در آن سوی آسیا، شرکت ژاپنی سافتبانک روباتیکس، ربات معروف خود، پپر، را بهعنوان «راهب دیجیتال» برای اجرای آیینهای بودایی معرفی کرد.
پپر، با ردایی خاکیرنگ و چهرهای پلاستیکی، در مقابل جمعیت زانو میزد، سر خم میکرد و متون مقدس را با صدایی بیاحساس تلاوت میکرد. شرکت سازنده این طرح را پاسخی به کمبود راهبان در مناطق شهری و راهی برای کاهش هزینه مراسم تدفین میدانست.
روزنامه جاپان تایمز در همان زمان نوشت: «رباتها شاید جایگزین راهبان واقعی نباشند، اما برای بسیاری از خانوادهها که توان پرداخت هزینههای سنگین مراسم را ندارند، گزینهای واقعگرایانهاند.»
از اروپا تا آسیا، پدیدهای در حال شکلگیری بود که رسانهها از آن با عنوان «موعظهگران مصنوعی» یاد کردند؛ چهرههایی مکانیکی یا دیجیتال که در کلیساها، معابد و حتی نرمافزارهای موبایل، سخنانی از ایمان و اخلاق را بازگو میکنند.
این پدیده دیگر محدود به پروژههای نمادین نیست؛ بلکه در برخی جوامع، به بخشی از تجربه دینی روزمره تبدیل شده است. به گزارش انجمن روانشناسی آمریکا در سال ۲۰۲۳، بیش از بیست نهاد مذهبی در کشورهای مختلف، از فناوریهای هوش مصنوعی در امور مذهبی، آموزشی یا آیینی بهره گرفتهاند.
با این حال، پژوهشهای این نهاد نشان میدهد که «موعظهگران رباتیک احترام و اعتماد کمتری از مخاطبان دریافت میکنند» و سطح مشارکت مالی در مراسمی که رباتها اجرا کردهاند، بهطور میانگین بیستوپنج درصد کمتر از مراسم انسانی بوده است.
نمونههای تازهتر نشان میدهد که فناوری در حال عبور از نقش کمکی به نقش اصلی است. در سال ۲۰۲۴، سازمان کاتولیکی کَتُلیک اَنسِرز در آمریکا، گفتوگوگر خودکار (چتبات) به نام «پدر جاستین» را معرفی کرد؛ یک کشیش مجازی که قرار بود به سؤالات مذهبی کاربران پاسخ دهد.
اما تنها چند هفته بعد، پس از آنکه این گفتوگوگر در برخی پاسخها رفتار نامناسبی نشان داد و حتی ادعای انجام «اعتراف روحانی» کرد، شرکت ناچار به تعلیق و بازطراحی آن شد.
روزنامه بیزینس اینسایدر در گزارشی نوشت: «پدر جاستین به ما یادآوری کرد که مرز میان راهنمایی معنوی و شبیهسازی ایمان بسیار باریک است؛ هوش مصنوعی میتواند موعظه کند، اما هنوز نمیتواند باور بیاورد.»
این رخدادها پرسشی بنیادین را در برابر نهادهای دینی و اندیشمندان اخلاق قرار دادهاند: آیا ایمان، که ذاتاً بر تجربه انسانی استوار است، میتواند به زبان الگوریتم ترجمه شود؟ آیا «موعظه ماشینی» میتواند همان تأثیر عاطفی و معنوی را بر شنونده بگذارد؟ یا آنکه ما در حال ساخت نسخهای شبیهسازیشده از معنویت هستیم، بیآنکه جوهره آن را حفظ کنیم؟
برای رهبران مذهبی، پاسخها ساده نیست. مارتین یونگه، دبیر پیشین شورای جهانی کلیساها، تأکید کرد: «فناوری میتواند ابزار خدمت باشد، اما اگر جایگزین حضور انسانی شود، خودِ ایمان را به تجربهای مکانیکی تبدیل خواهد کرد.»
بااینحال، بسیاری از نهادهای دینی از فناوری استقبال کردهاند؛ دستکم در حد ابزار کمککار. در واتیکان، پروژههایی برای استفاده از هوش مصنوعی در ترجمه متون مقدس و تحلیل تاریخی اسناد مذهبی در حال اجراست. در معابد بودایی تایوان و تایلند نیز از گفتوگوگرهای خودکار برای آموزش مفاهیم فلسفی به زبان ساده استفاده میشود.
حتی برخی کلیساهای آنلاین، از مدلهای زبانی شبیه به چت جیپیتی برای نوشتن بخشهایی از موعظه هفتگی بهره میگیرند. اما جایی در میانه این نوآوری و نگرانی، بحثی عمیقتر در حال شکلگیری است: آیا بشر با ساخت واعظ مصنوعی، در پی حفظ ایمان است یا در حال بازتعریف آن؟
موعظهگرانِ سیمی: موارد و تجارب میدانی
نمونههای شناختهشده از «واعظان مصنوعی» از ابتدا بیشتر با ماهیت آزمایشی و نمایشی وارد عرصه شدند، اما بهسرعت به تجربه عمومی راه یافتند. در ویتنبرگ آلمان، رباتی موسوم به «بِلِس یو-۲» در سال ۲۰۱۷ بهعنوان بخشی از برنامه پانصدسالگی اصلاح دینی نصب شد تا با ارائه برکت به زبانهای مختلف، درباره امکان یا عدم امکان «برکت گرفتن از ماشین» پرسشبرانگیزی ایجاد کند.
این پروژه صراحتاً برای برانگیختن گفتوگو طراحی شده بود، اما نشان داد که فناوریِ بیش از اندازه نمادین میتواند پرسشهای عمیقتری درباره معنای حضور انسانی در آیین دینی مطرح کند.
در ژاپن، حالت کاربردیتری دیده شد: ربات «پپر» توسط شرکتهای خدمات خاکسپاری برای خواندن متون مقدس بودایی و اجرای بخشی از مراسم تدفین برنامهریزی شد؛ راهبردی که دستکم بخشی از هزینهها را برای خانوادهها کاهش میداد و در عین حال واکنشهای اخلاقی و فرهنگی برانگیخت.

این نمونه نشان میدهد رباتیک دینی میتواند هم ابزار حمایتی باشد و هم فشار اقتصادی برای جایگزینی نیروی انسانی ایجاد کند. نمونهای دیگر، آزمایش «عیسی مسیح هوش مصنوعی» در کلیسای «پیترزکاپله» در لوسرن سوئیس بود که بازخورد گستردهای گرفت: در دو ماه اجرای آزمایشی، بیش از هزار نفر با یک آواتار از عیسی گفتگو کردند و گزارش شد نزدیک به دو سوم پاسخگویان تجربهای «روحانی» توصیف کردند، در حالی که برخی بازخوردها واژگانی چون «کلیشهای» و «سطحی» برای پاسخها انتخاب کردند بعنوان نشانی از نوسان میان جذب کنجکاوی و نقد جدی درباره کیفیت معنوی تجربه.
اما نمونهای که در سال ۲۰۲۴ واکنش گستردهای برانگیخت، پروژه «پدر جاستین» بود؛ گفتوگوگر خودکاری که توسط گروه کاتولیکی «پاسخهای کاتولیک» برای پاسخ به پرسشهای دینی ساخته شد، اما پس از آنکه در بعضی پاسخها خود را «کشیش» معرفی و حتی اعلام انجام «اعتراف» کرد، ناچار به بازطراحی و حذف عنوان «پدر» شد.
این رخداد مبنایی شد برای بحث درباره مسئولیتپذیری، مرزهای الهیاتی و خطر تداخل نقشهای مذهبی و ابزارهای خودکار.
شواهد پژوهشی: آیا رباتموعظهکننده قابلاعتماد است؟
پژوهشی که توسط گروهی از روانشناسان و محققان اجتماعی منتشر شد، نشان داد مخاطبانی که سخنرانی دینی را از سوی ربات یا نسخه مصنوعی میشنوند، بهطور میانگین اعتبار کمتری نسبت به واعظ انسانی قائلاند و تمایل کمتری برای حمایت مالی از نهاد دینی نشان میدهند.
در آزمایشی در معبد کودایجی در کیوتو، شرکتکنندگانی که سخن بیستوپنج دقیقهای را از ربات «ماندار» شنیدند، نمره اعتبار کمتری به واعظ دادند و کمکهای مالی کوچکتری ارائه کردند؛ نتایجی که در معبدهای دیگر و در آزمایشهای آنلاین تکرار شد.
پژوهشگر ارشد این مطالعه نتیجه گرفت: «رباتها قابلاعتماد نیستند» و این یافتهها میتواند به «کاهش تعهد دینی» منجر شود، اگر سازمانها بیشازحد به فناوری متکی شوند. این پژوهش دو پیام عملی دارد: اول، کیفیت «اعتبار معنوی» که واعظ انسانی تولید میکند، (برآمده از حضور، تجربه زیسته و اعتماد میانفردی) صرفاً قابل تقلید با پردازش زبان و نمایشگر نیست؛ دوم، اتکای صرف بر فناوری ممکن است درآمد و مشارکت معنوی را کاهش دهد و از منظر نهادی برای معابد و کلیساها هزینه مستقیمی داشته باشد.
کاربردهای عملی و محدوده قبولپذیری در جماعتها
تحقیقات میدانی و گزارشهای خبری نشان میدهد که در عمل بسیاری از نهادهای دینی، هوش مصنوعی را در نقشهای کمتوانتر و کمریسک بهکار میگیرند: ترجمه متون، تولید متن پیشنهادی برای خطابه، خدمات آموزشی اینترنتی و پشتیبانی اداری؛ این کاربردها اغلب با استقبال محتاط روبهرو بودهاند.
برخی کشیشان و مبلغان نیز از ابزارهایی مانند گفتوگوگرهای خودکار برای ایدهپردازی در نوشتن موعظه استفاده کردهاند؛ کاری که بعضی آن را «کمک خلاقانه» میدانند و برخی آن را ناتوان از بازآفرینی حس قلبی موعظه توصیف میکنند.
گزارشها و مصاحبههای محلی نشان میدهد رویکردها گسترده است و نتیجه موفقیتآمیز آن تا حد زیادی وابسته به تنظیم مرزها و نظارت انسانی است. در عین حال، مواردی مانند استخدام «پپر» برای خدمات ارزانقیمت مراسم یا استفاده از آواتار در معابد گردشگری نشان میدهد که فشار اقتصادی و نیاز به دسترسی ارزان میتواند موجب پذیرش عملیاتیتر این فناوری در برخی بازارها شود؛ پذیرشی که الزاماً معنای «موافقت معنوی» را نمیدهد و گاه برحسب ضرورت اقتصادی شکل میگیرد.

مخاطرات حقوقی، اخلاقی و حفظ داده
وقتی ابزارهای هوش مصنوعی «نقش روحانی» را تقلید میکنند، مجموعهای از مسألههای حقوقی و اخلاقی بروز مییابد: مسئولیت محتوای دینی ارائهشده، محرمانگی گفتگوها (بهویژه هنگامی که کاربران از هوش مصنوعی برای مشاوره شخصی یا اعتراف استفاده میکنند) و مرز میان «توضیح دینی» و «شبیهسازی نقش مقدس».
مورد «پدر جاستین»، که برخی پاسخهای نادرست یا نامناسب داد و حتی درباره «اعتراف» سخن گفت، نشان میدهد که بدون نظارت دقیق سیستمی و چارچوب حقوقی روشن، چنین پروژههایی میتوانند به بحران اعتماد منجر شوند.
علاوه بر این، اسناد راهبردی کلیساها و مراکز دینی بزرگ، از جمله سند جدید واتیکان درباره رابطه هوش مصنوعی و فهم انسانی، بر لزوم «نظارت اخلاقی»، محافظت از کرامت انسانی و جلوگیری از خدشهدار شدن نقشهای مقدس تأکید دارند.
واتیکان در یادداشتی مفصل خطرات «تقدیس فناوری» و ضرورت چارچوبهای اخلاقی و حقوقی را گوشزد کرده است. این توصیهها مبنایی برای تدوین خطمشی در نهادهای دینی فراهم میآورد.
گرهگاهِ تصمیمی
تجربهها و پژوهشهای موجود نشان میدهد که هوش مصنوعی میتواند ابزار مفیدی برای تسهیل دسترسی به آموزش دینی، ترجمه و پشتیبانی اداری باشد؛ اما وقتی نقش واعظ اصلی را به عهده میگیرد، بلافاصله با چالشهای اعتبار، حریم خصوصی و مسئولیت مواجه میشود.
پژوهش نشان میدهد جماعتها بهطور میانگین واعظان مصنوعی را کماعتمادتر میدانند و کمک مالی کمتری ارائه میکنند؛ مؤسسات دینی نیز، از واتیکان تا معابد محلی، هشدار میدهند که بدون چارچوب اخلاقی و نظارت انسانی، ریسک «سطحی شدن ایمان» و بروز خطاهای هویتی بالا است.
پیشنهاد فوری سیاستی این جوامع مذهبی عمدتاً مسیحی برای نهادهای دینی و طراحان فناوری این است: (۱) کاربرد هوش مصنوعی را محدود به نقشهای کمریسک و کمتصمیمگیری نگه دارند؛ (۲) شفافیت کامل درباره ماهیت مصنوعی ابزار و دادههایی که جمعآوری میشود، برقرار کنند؛ (۳) مکانیزمهای بازخورد و نظارت انسانی برای تمام پاسخهای معنوی تعبیه شود؛ و (۴) پیش از هر عرضه عمومی، مطالعات میدانی و آزمونهای اخلاقی، همراه با نظارت محققان دینی و حقوقی، انجام شود.
از نگاه آنان این راه میانه میتواند فرصتهای فناوری را باز نگه دارد، بیآنکه زیربنای معنوی و اخلاقی نهادهای دینی را تضعیف کند.
- 15
- 1