دیگر تبوتاب انتخابات به پایان رسیده و کمکم نزدیک به شروع به کار شورای شهر و روستاها میشویم. در این میان قلب کشور یعنی تهران از اهمیت ویژهای برخوردار است، چراکه با ورود اصلاحطلبان به شورای پنجم مسألهها کمی دشوار ولی آسان بهنظر میرسد. دشوار برای انتخاب شهرداری جدید با قابلیتهای بالقوهای که او را از سایرین متفاوت کند، تا مبادا پس از انتخاب شهردار خردهای به اعضای شورای شهر گرفته شود.
از میان کسانی که تاکنون پیشنهاد داده شدهاند، همگی دستی در کارهای اجرایی از خود برجای گذاشتهاند؛ محمود حجتی، محمدعلی نجفی، محسن هاشمی، پیروز حناچی، حبیب الله بی طرف و مرتضی الویری دیده میشوند که از میان گزینههای محسن هاشمی و مرتضی الویری عضو منتخب شورای شهر هستند که بیش از هرکسی به چشم میخورد.
در این میان دو طیف فکری وجود دارد؛ عدهای بر این باورند محسن هاشمی تجربه بسیار بالایی در حوزه شهری دارد و سابقه او در مدیریت متروی تهران میتواند آینده روشنی را پیشروی تهران قرار دهد. از دیگر سو معمولا در برخی از کشورهای جهان نیز شهردار با رأی مستقیم مردم انتخاب میشود. در ایران اگرچه چنین انتخابی ممکن نیست، اما انتخاب محسن هاشمی بهعنوان شهردار تهران میتواند احترام به آرای تهرانیهایی باشد که به او رأی دادهاند. این طیف فکری که موافقان هاشمی محسوب میشوند، میگویند حضور فردی کاردان در سمت شهردار موجب میشود چالشهای پیشروی حوزه مدیریتی را برطرف کند. اما از دیگر سو عدهای مخالف خروج او از شورای شهر هستند. آنها که از مخالفان شهردارشدن محسن هاشمی به شمار میآیند بر این باورند اگر هر یک از اعضای شورای شهر به شهرداری ورود پیدا کند به منزله یک جای خالی برای اصولگرایان یا همان مهدی چمران است. به همین جهت نباید طی سالهای متمادی انتظار به سادگی صندلی را تقدیم رقیب کنند.
اما در این میان تنها دو طیف فکری وجود ندارد، بلکه منتقدانی را نیز میطلبد؛ منتقدانی که فارغ از جهتگیری معتقدند پست شهرداری تهران باید نصیب فردی غیرسیاسی شود. فارغ از همه مقولاتی که گفته شد شورای شهر پنجم که کمتر از دو هفته به شروع کارشان مانده پس از استقرار، بیشک انتخاب شهردار اولویت کاریشان خواهد بود؛ اولویتی که مدتی است بر سر زبانها افتاده است، ساکنان جدید ساختمان بهشت کلید شهر را به چه کسی میسپارند. اما سوالی که ممکن است به ذهن هرکسی متبادر شود آن است که آیا حضور عضوی از شورای شهر بهعنوان شهردار بازخورد منفی را در پی ندارد؟ برای ملموسترشدن موضوع با اعضای کنونی شورای شهر گفتوگو کردهایم.
پروسه انتخاب
سیدمرتضی طباطبایی، سال ١٣٦٦بهعنوان شهرادر تهران انتخاب شد و پس از ١٦ماه فعالیت سمت شهرداری را به غلامحسین کرباسچی واگذار کرد. او توسط علیاکبر محتشمیپور وزیر کشور بهعنوان شهردار تهران منصوب شده بود.
غلامحسین کرباسچی در سال ١٣٦٨ پس از سیدمرتضی طباطبایی بهعنوان شهردار تهران انتخاب شد و نزدیک به ٩سال یعنی تا سال ١٣٧٧ در این سمت باقی ماند.
پس از کرباسچی مرتضی الویری در سال ١٣٧٨ بهعنوان شهردار تهران انتخاب شد، اما دیری نپایید که او این سمت را رها کرد و محمدحسن ملکمدنی تنها برای ماه بر مسند قدرت تکیه زد. او در دوران شهرداری خود با انتقادات و اعتراضات شدید جناح اقلیت دوره نخست شورای شهر تهران روبهرو شد که همین امر موجب شد شورای شهر او را از سمت شهرداری برکنار کند. اما پس از برکناری ملکمدنی، محمدحسین مقیمی، معاون فنی و عمرانی او بر مسند قدرت تکیه زد تا آخرین تصمیمات سیاسی شورای نخست به ثمر برسد. او تنها چهار ماه سرپرستی شهرداری تهران را در سال ١٣٨٢ برعهده داشت.
در انتخابات دور دوم شورای شهر تهران در سال ١٣٨١ مهدی چمران با ائتلاف آبادگران، محمود احمدینژاد را بهعنوان شهردار انتخاب کردند.
علی سعیدلو پس از محمود احمدینژاد بهصورت موقت سرپرستی شهرداری را برعهده گرفت. او در همین سال مشاور رئیسکل دیوان عدالت اداری بود. پس از پیروزی آبادگران در شورای شهر تهران به ساختمان بهشت آمد و معاون مالی- اداری شهرداری و بهطور موقت سرپرستی شهرداری را عهدهدار شد.
محمدباقر قالیباف در سال ٨٤ از طرف شورای شهر تهران بهعنوان شهردار تهران منصوب شد، اما کلیدداری او تنها محدود به یک دوره نشد، چراکه در سال ٨٦ اعتماد شورا را برای ٤سال دیگر به خود جلب کرد و در سال ٩٢ نیز توانست برای بار دیگر اعتماد اعضای شورا را به خود جلب کند.
نگاه مخالف: اعضای شورا امانتداران مردم
احمد شیرزاد، فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی| اینروزها زمزمه انتخاب شهردار بهگوش میرسد، در میان گزینههای پیشرو نام برخی از اعضای جدید شورای شهر نیز دیده میشود، اگرچه خود تاکنون از این موضوع سخنی نگفتهاند اما شده است بحث داغ اینروزها. احمد شیرزاد، فعال سیاسی و نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی در این زمینه معتقد است: «رأی مردم به اعضای شورای شهر امانتی است که نمیتوان با آن معامله کرد. آرای ٢میلیون نفر به مثابه شوخی و مزاح نیست. این آرا در یک بسیج فکری و اجتماعی از کاندیدای اصلاحطلب حمایت کردند که موجب شد مردم با رأیی قاطع به انتخاب این لیست دست زدند.»
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه انصراف هریک از اعضای شورای شهر به منزله بیاحترامی به مردم است، ادامه داد: «هریک از اعضای شورای شهر انصراف دهند و در سمتی دیگر به فعالیت بپردازند، به معنای بیاحترامی به مردم است. یکی ممکن است بخواهد بهعنوان نماینده مردم در مجلس حضور پیدا کند و دیگری دعوت حضور در دولت جدید را داشته باشد که این امر به معنای پشت پا زدن به رأی قاطعی است که مردم به اعضای شورای شهر دادهاند.»
این نماینده سابق مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه انصراف هریک از اعضای شورای شهر و قرار گرفتن در پست دیگری موجب دیدگاه منفی مردم نسبت به اعضا میشود، گفت: «به عبارت دیگر انصراف از شورای شهر به معنای جاخالی کردن برای یک یا چند نماینده اصولگراست که در پشت این لیست قرار دارند و فاصله رأی گزافی با اعضای اصلاحطلب شورای شهر دارند. البته حضور یک یا چند نفر عضو اصولگرا در شورای شهر شاید لطمهای به ترکیب آن نزند، ولی این امر خلاف امانتداری است، چراکه مردم نمیخواستند چنین رأیی را به صندوق بیندازند و عملکرد اخلاقی به نظر نمیرسد.»
این فعال سیاسی با تاکید بر اینکه افراد باید بنابر دورخیزی که برای آینده دارند، متناسب با آن عمل کنند، چراکه اگر ابتدا در سمتی برای تثبیت جایگاه دیگری قرار بگیرند به دور از اخلاق و مرام اصلاحطلبی است، ادامه داد: «نکته دیگری که در این مقوله میگنجد آن است که اگر کسی عزم آن را داشته که در زمینه دیگری فعالیت کند، از ابتدا برای انتخابات شورای شهر ثبتنام نمیکرد و خود را برای سمت موردنظرش و دورخیزی که متناسب با آن کار است، آماده میکرد. به همین جهت با حضور در لیست اعضای شورای شهر عزم حضور در شورای شهر را داشته و لاغیر. حال با پیشنهاد بهتری اگر خود را ببازد، امری غیراخلاقی و ناپسندیده است. همچنین اگر این افراد از ابتدا عزم آن داشتهاند که در بدنه اجرایی و مدیریتی قرار داشته باشند، چرا در انتخابات شورا حضور پیدا کردهاند که با انصراف خود جای را برای رقیب خود باز کنند و اجازه حضور فرد دیگری را در لیست ندادهاند.»
این نماینده اسبق شورای شهر در خاتمه با ابراز تاسف در زمینه انحلال شورای شهر نخست بیان کرد: «همچنین نباید سابقه تلخ تاریخی شورای شهر نخست تهران را از یاد برد که چند نفر از اعضای شورای شهر به دلایل مختلف انصراف دادند و این امر موجب انحلال شورای شهر نخست شد. بنابراین هرکسی اگر در جایگاهی که قرار گرفته بسیار موفقتر عمل میکند تا به صورت ماجراجویانه.»
نگاه موافق:محسن هاشمی یکی از گزینههای مناسب شهرداری است
محسن پیرهادی، عضو شورای شهر تهران| با نزدیکشدن به آغاز فعالیتهای شورای شهر، مسأله شهردار کیست مطرح است یا آنکه اگر شهردار از میان اعضای شورای شهر باشد، چه نتیجهای را به دنبال دارد. محسن پیرهادی، عضو کنونی شورای شهر در این زمینه معتقد است: «در گزینههایی که برای شهردارشدن زمزمههای آن به گوش میرسد، نام یکی از اعضای جدید شورای شهر نیز در آن دیده میشود که مخالفان و موافقان بسیاری دارد. در این خصوص باید گفت هیچ ایرادی در این زمینه وجود ندارد، زیرا در گذشته هم شاهد چنین موضوعاتی بودهایم که اعضای شورا در مسئولیتهای اجرایی فعالیت کردند.»
پیرهادی با اشاره به اینکه اعضای شورای شهر منتخبان مردم هستند و به اعتقاد برخی نباید از جایگاه خود انصراف دهند و مسئولیت اجرایی را برعهده بگیرند، ادامه داد: «موضوعی که در این مورد از اهمیت بسزایی برخوردار است این است که اعضای شورا به نوعی نمایندگان شهری و اجتماعی جامعه هستند، به همین جهت اعضای شورای شهر باید به احترام مردم به فعالیت خود در شورای شهر ادامه دهند.»
این عضو شورای شهر با بیان اهمیت موردتوجه قراردادن قابلیتهای فردی و اجرایی برای انتخاب شهردار در این زمینه ادامه داد: «همچنین باید توجه داشت که صرف حضور در شورای شهر به معنای احترام به مردم نیست، بلکه اگر کسی توانایی اجرایی دارد میتواند به فعالیت در مناصب اجرایی بپردازد و توانایی خود را به نمایش بگذارد.»
پیرهادی ضمن ابراز تاسف از این موضوع که عضوشدن در شورای شهر راهی برای هماهنگی است، بیان کرد: «باید توجه داشت که برخی در ابتدا عضو شورا میشوند تا هماهنگیهای لازم انجام شود و سپس در مناصب اجرایی قدم برمیدارند.»
این عضو شورای شهر ضمن تاکید بر حضور هاشمی در بدنه اجرایی توضیح داد: «اما درمورد آقای هاشمی این موضوع کمی متفاوت بهنظر میرسد، زیرا از بدنه اجرایی شهرداری بودهاند و بهخوبی شناخته شدهاند، به همین جهت نسبت به سایر گزینههایی که برای شهرداری مطرح میشوند، شناخت بهتری نسبت به مسائل شهری دارند، البته انتخاب آقای هاشمی نیز بستگی به انتخاب اعضای شورا دارد.»
پیرهادی در خاتمه با اشاره به اینکه تصمیمگیری برای انتخاب شهردار تنهاوتنها باید در شورای شهر انجام بگیرد و دخالت جانبی وجود نداشته باشد، بیان کرد: «همچنین باید توجه داشت که انتخاب شهردار باید فارغ از دخالت باشد و به دست اعضای شورای شهر انجام شود. شاید بتوان در این زمینه با سایرین مشورت کرد، اما مشورتی که موجب دخالت شود در این خصوص زیانبار است، چراکه باید تصمیمگیری را برعهده اعضای شورای شهر گذاشت. ابتدا باید سوابق و صلاحیتها را مدنظر قرار دهند و سپس به انتخاب بهترین گزینه بپردازند، همچنین باید دانست عضو شورای شهربودن منافاتی با شهردارشدن ندارد، زیرا ما در گذشته نیز شاهد این امر بودیم که اعضای شورای شهر همچون آقای سلطانیفر و حجت انصراف داده و در سمتهای اجرایی قبول مسئولیت کردهاند، ایرادی ندارد، ولی در یک هماهنگی باید به نتیجهای برسند و اگر فکر میکنند میتوانند در پستهای اجرایی نقشآفرینی کنند، انتخاب شوند و از ظرفیتهای خود در مقام شهردار استفاده کنند.»
کارشناس بیطرف:حق طبیعی اعضای شورا سلب شدنی نیست
داریوش قنبری، فعال سیاسی| اگرچه حضور اعضای شورای شهر از نظر قانونی هیچ ایرادی ندارد و افراد از حق طبیعی خود برای حضور در بدنه اجرایی دولت و پستهای مدیریتی میتوانند استفاده کنند، با این وجود بسیاری حضور اعضای شورای شهر را مورد انتقاد قرار دادهاند، اما داریوش قنبری، فعال سیاسی در این زمینه نظری متفاوت دارد و معتقد است: «در مجموع نیروهای بسیاری وجود دارند که در جریان انتخاب شهردار قرار دارند که زمزمهها گویای شهردار شدن محسن هاشمی است این درحالی است که تاکنون آقای هاشمی برای شهرداری اعلام آمادگی نکرده است. »
این فعال سیاسی با اشاره به سابقه اجرایی هاشمی در مناصب مدیریتی در این زمینه ادامه داد: «گزینههای توانمندی وجود دارد که میتوانند بهعنوان شهردار فعالیت کنند، اما نباید از نظر دور داشت که هاشمی شناخت خوب و کاملی از شهرداری تهران دارند که با نگاهی به سوابق مدیریتی آقای هاشمی متوجه این مهم میشویم. »
قنبری با اشاره به فعالیت هاشمی در بدنه اجرایی شهرداری در این زمینه ادامه داد: «با سابقه خوب آقای هاشمی در شهرداری تهران میتوان گفت ایشان به نوعی پدر متروی تهران است و سوابق مدیریتیشان در شهرداری بر کسی پوشیده نیست. این امر نشاندهنده مدیریت توانمندشان است و توانسته در هر جایگاهی که قرار گرفته با استفاده از قابلیتها و توانمندیهایی که دارد خود را به خوبی نشان دهد و کارنامه خوبی از خود بر جای گذاشته است. »
این فعال سیاسی با بیان اینکه آقای هاشمی تاکنون اعلام حضور در سمت شهرداری را نکردهاند در این زمینه بیان کرد: «اما به موضوعی که باید توجه داشت آن است که آقای هاشمی تاکنون به صورت رسمی برای حضور در سمت شهرداری اعلام آمادگی نکرده است و تنها گمانهزنیهای افراد، افکار عمومی را به این سمتوسو سوق میدهند، اما گزینههایی که این روزها تحت عنوان شهردار از آنها یاد میشود گزینههای توانمند و در عرصه مدیریت کارآمد هستند که میتوانند توان اداره شهر را برعهده بگیرند.»
قنبری در خاتمه با اشاره بر رویکرد منتقدان به جهت آن است که نمیخواهند اصلاحطلبان اکثریت آرای خود را از دست دهند، اما حق طبیعی یکایک اعضای شورای شهر است که گزینههای دیگری را انتخاب کنند در این زمینه بیان کرد: «اما موضوعی که در مورد هاشمی مطرح است با شهردار شدن ایشان اتفاق آرا که در رأی به لیست اصلاحطلبان دیده میشد از بین میرود که یکی از نگرانیهای فعالان این عرصه محسوب میشود. به همین جهت آنهامعتقدند بهتر است اعضای شورا پستهای اجرایی را عهدهدار نشوند. بهطورکلی میتوان گفت این نظر بیشتر بهخاطر نگرانی از دست دادن اکثریت قاطع است. اما موضوعی که حایز اهمیت است اینکه به لحاظ قانونی هیچ ممانعتی برای اعضای شورا وجود ندارد و در کل اصلاحطلبان برای احترام به آرای مردم است که عزم آن دارند در شورا باقی بمانند اگر نه از لحاظ قانونی برای اعضای شورای شهر ممانعتی وجود ندارد.
نگاهی به انتخابات سایر کشورها
انتخاب شهردار در جایجای جهان متفاوت است و در هر کشوری بنا به قاعده و قوانینی دست به انتخاب شهردار میزنند؛ در ایران، شهردار توسط شورای اسلامی شهر انتخاب میشود.
هلند:شهرداری آمستردام پایتخت هلند، دارای شورای مناطق با ٤٩عضو است. این شورا ابتدا ١٠نفر را بهعنوان اعضای هیاتمدیره انتخاب میکند و معمولا حزبی که در انتخابات اکثریت را به دست آورده، میتواند تمامی اعضای هیأتمدیره را از حزب خود انتخاب کند. همچنین باید دانست انتخاب شهردار برعهده هیأتمدیره شورای شهر است، هلند مانند ایران هر چهارسال یکبار اعضای شورای شهر را از طریق انتخابات مشخص میکند.
چین:شهرداری پکن یکی از شهرداریهایی است که مستقیما تحترهبری دولت مرکزی اداره میشود، شهردار و معاونان او توسط کنگره خلق شهرداری انتخاب میشوند، کنگره خلق شهرداری پکن نیز در نقش ارگانی مقتدر از جانب دولت است که نمایندگان آن توسط نمایندگان کنگرههای خلقی مناطق و بخشها انتخاب میشوند. این کنگره برای مدت ۵سال خدمت میکند و شهردار و معاونان وی در جلسات کنگره خلق شهرداری از طریق رأیگیری انتخاب میشوند.
فرانسه:انتخابات شوراها و شهرداریهای فرانسه براساس وسعت هر کمون صورت میگیرد و البته شهرهای پاریس، لیون و مارسی از مقررات خاصی برخوردارند. اما در شهرهایی که بیش از ٣هزارو٥٠٠ نفر جمعیت داشته باشند، رویهای متفاوت را پیشرو داریم. لیستهای انتخاباتی براساس گروههای ٦ کاندیدا تنظیم میشود که مردم به لیستها رأی میدهند. تعداد اعضای شورای شهر در این کشور از ٩ تا ٦٩ نفر است. در پاریس انتخابات شورای شهرداری در ٢٠منطقه انجام میگیرد که ١٦٣نفر بهعنوان اعضای شورای شهرداری انتخاب میشوند. در لیون این انتخابات در ٩منطقه انجام میشود که ٧٣نفر عضو شورای شهرداری هستند. این انتخابات در ٨منطقه مارسی انجام میشود که ٨١ نفر عضو شورای شهرداری هستند.
مالزی:در کشور مالزی، شهردار کوالالامپور پایتخت کشور مالزی و بزرگترین شهر این کشور توسط وزیر کشور برای یک دوره سهساله انتخاب میشود.
ژاپن:در شهرهای ژاپن همچون اوساکا و توکیو، استانداران، نقش شهردار را نیز برعهده دارند. توکیو در حکومت سبک و سیاق متفاوتی دارد و به شیوه حکومت شهری اداره میشود، به همین جهت حکومت محلی شهر توکیو دارای تشکیلات مستقل محلی است و مانند سایر شهرهای بزرگ ژاپن اختیار تصویبنامه و صدور احکام را برعهده دارد و از قدرت در اموری نظیر رفاه اجتماعی، آموزش عمومی، بهداشتعمومی و برنامهریزی شهر برخوردار است.
شهر توکیو دارای ٢٣بخش است که هریک دارای رئیسی است که بهعنوان شهردار از جانب مردم ساکن همان بخش انتخاب میشود.
- 11
- 5