
سیل همچنان بحرانیترین چالش در سال۹۸ است. دستور تخلیه بسیاری از شهرهای کنار رودخانهها در استانهای خوزستان و لرستان صادر شده و هر احتمالی در آینده وجود دارد. خسارات زیادی به مناطق سیلزده وارد شده ودهها تن از هموطنانمان جان خود را در این بلای طبیعی از دست دادهاند.
با این وجود آنچه بیش از همه در مدیریت سیل امسال مشهود بود سراسیمگی و دستپاچگی مسئولان و عدم هماهنگی لازم بین دستگاههای مختلف بود. بدون شک اگر تدابیر لازم از قبل برای مهار سیلابهای احتمالی صورت میگرفت میزان خسارات و تلفات تا حدود زیادی کاهش پیدا میکرد.
به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی دلایل و پیامدهای سیل اخیر«آرمان» با پرفسور پرویز کردوانی چهره ماندگار علم جغرافیای کشور گفتوگو کرده است. چهره برجسته علمی کشور منشأ بارشهای اخیر در کشور را گرم شدن زمین و بینظم شدن بارشها در کره زمین میداند و معتقد است:«مساله خطرناک این است که مسئولان عنوان میکنند از فردای سیل خانههای مردم را دوباره خواهند خواست. این یک اشتباه بسیار بزرگ است و نباید چنین اتفاقی رخ بدهد. در شرایط کنونی نباید مردم برای زندگی وارد منازل خود شوند که توسط سیلاب خیس شده و هر لحظه احتمال ریزش سقف آن وجود دارد. وجود گل و لای احتمال نشست زمین را در مناطق سیلزده افزایش میدهد. در نتیجه ساختن خانه در زمینی که احتمال نشست درباره آن وجود دارد اشتباه است».
در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
گمانهزنیهای زیادی مبنی بر اینکه ایران با سیلابهای اخیر وارد دوران ترسالی شده است وجود دارد. آیا این مساله را تایید میکنید؟
خیر؛ چنین اتفاقی رخ نداده و ایران وارد دوران ترسالی نشده است. در شرایط کنونی کره زمین گرم شده و هنگامی که این اتفاق رخ داده چند پیامد مهم به همراه داشته است. گرم شدن زمین باعث شده در مناطقی که بارش وجود داشته این بارشها بیشتر شده و به عکس در مناطقی که بارش کم بوده این بارشها کاهش پیدا کرده است. به همین دلیل نیز بوده که در ایران در پانزده سال اخیر بارندگی کم بوده و در آینده نیز کم خواهد بود.
در نتیجه گرم شدن زمین سبب بینظم شدن بارشها در مناطق مختلف کره زمین شده است. این بینظمی باعث شده که بهعنوان مثال در یک نقطه از زمین مانند ایران در یک روز بهاندازه یک سال بارندگی صورت بگیرد. از سوی دیگر با گرم شدن زمین برفها نیز آب شده و از بین رفته است. بهعنوان مثال در گذشته در تهران تا مدتها برف روی زمین مینشست اما در شرایط کنونی برف تنها در بلندیها و روی کوهها وجود دارد. برخی رسانهها از قول بنده عنوان کرده بودند که ایران وارد دوران ترسالی شده است.
بنده به هیچعنوان چنین حرفی نزده و چنین اعتقادی ندارم. بارشهای اخیر در ایران بهصورت موقت بوده و شکل دائمی ندارد. در شرایط کنونی در ایتالیا چندماه است که بارندگی صورت نگرفته و به همین دلیل رودخانهها چند متر پایین رفته است.
چرا بارشها در ایران خیلی زود شکل تخریبی به خود گرفت؟
این بارشها میتوانست برای ما نعمت بیشتری داشته باشد. با این وجود این اتفاق بهدلیل اینکه مدیریت خوبی در این زمینه وجود نداشت رخ نداده است. مسئولان باید این نکته را در نظر میگرفتند که با گرم شدن کره زمین بارشها شکل بینظمی به خود گرفته و ممکن است به جای اینکه منشأ برکات باشد خسارت به بار بیاورد. مسئولان به خوبی از این بارشها استفاده نکردند. این بارشها میتوانست سفرههای آب زیر زمینی که در برخی مناطق کشور مانند جهرم تا۴۰۰ متر پایین رفته را جبران کند و کشاورزی کشور را رونق بدهد.
تا قبل از این بارندگیها وضعیت کشاورزی در مناطق مختلف کشور روبه بهبود بود و استانهایی مانند خوزستان با وضعیت خوبی مواجه بودند. با این وجود بهدلیل اینکه مدیریت وجود نداشت با بارشهای اخیر و باز شدن سدها کشاورزی این استان وضعیت مطلوب خود را ازدست داده است. بارشهای اخیر به جای اینکه منشأ برکات باشد خانههای زیادی را خراب کرد، راهها را از بین برد و باعث مرگ بسیاری از هم وطنانمان شد. با این وجود مهمترین پیامد این بارشها این بود که عمر سدها را در کشور کاهش داد و سدهای کشور را در معرض خطر جدی قرار داد.
چرا عمر سدها کاهش پیدا کرده است؟
شرایط به شکلی رقم خورده که اگر در آینده چنین بارشهایی تکرار شود مسئولان مجبور هستند دریچههای سدها را باز کنند و در نتیجه هم عمر سدها کاهش پیدا میکند و هم پایین دست رودخانهها در معرض نابودی قرار میگیرند. نکته دیگر اینکه بارشهای اخیر خاک را کند و با خود برد و به همین دلیل آب گلآلود شد و سنگهای کف رودخانه را با خود برد. این مساله سبب شد که قدرت تخریب سیلابها افزایش پیدا کند. هنگامی که رودخانه صاف باشد اتومبیل میتواند از آن عبور کند اما زمانی که گلآلود میشود چنین امکانی وجود ندارد و شکل تخریبی به خود میگیرد.
خاک بستر حیات رودخانه و طبیعت است. به همین دلیل نیز هنگامی که سیلابهای اخیر خاک را با خود برده است در صورت تکرار بارندگی بهدلیل اینکه خاک ضعیف شده در زمین رسوخ نمیکند و در نتیجه دوباره سیل راه میافتد. همه حاصلخیزی خاک کشاورزی در همان۲۰ سانتیمتر بالایی خاک است که در بارشهای اخیر این مقدار در اغلب مناطق سیلزده از بین رفته و آب آن را برده است.
در شهر پلدختر سیلاب خاک را با خود به خانه مردم برده و در حدود دو متر و نیم خاک در منازل مردم جمع شده است. مساله مهمتر اینکه سیلابهای اخیر در نهایت خاکی که با خود برده را به سدها ریخته است. بدون شک وجود خاک در سدها تاحدود زیادی عمر سدها را کاهش میدهد.
چه اقداماتی در گذشته باید صورت میگرفت تا در صورت وقوع چنین سیلابهایی میزان تخریب تا این اندازه بالا نباشد و سیلاب قابل مهار میشد؟
جغرافیای مناطق مختلف کشور با هم تفاوت دارد. بهعنوان مثال وضعیتی که در استان گلستان و شهر آق قلا وجود دارد با وضعیت خوزستان متفاوت است. بارندگی در آق قلا زیاد نبود و دبی آب جاری شده در حدود۳۰ متر مکعب بود در حالی که این وضعیت در خوزستان رقمی بالغ بر۲۸۰۰متر مکعب بوده است. در گذشته هنگامی که کوپن بین مردم توزیع میشد مردم همواره آماده بودند که هر زمان که بهعنوان مثال روغن توزیع میشد آن را دریافت کنند.
مردم اطلاع داشتند که اگر در زمان توزیع روغن اقدام نکنند در نهایت دست آنها خالی خواهد شد و روغن نصیب آنها نخواهد شد. این وضعیت باید در بین مسئولان و به خصوص وزارت نیرو و کشاورزی نیز وجود میداشت. مسئولان باید با توجه به گرم شدن زمین و بینظم شدن بارشها بهصورت کامل خود را آماده میکردند که در صورت وقوع چنین سیلابهای گستردهای واکنش سریع و علمی از خود نشان بدهند تا میزان تخریب سیلابها کاهش پیدا کند.
در ابتدا باید اقداماتی در کوهستانها صورت بگیرد یعنی مسئولان با آبخیزداری باید کاری انجام میدادند که در صورت وقوع بارندگی آب تا آنجا که امکان دارد درکوه نفوذ کند و از کوه سرازیر نشود و سنگ و خاک را با خود همراه نکند. نکته دیگر اینکه با جنگل کاری در مسیر رودخانهها میتوان مسیر بارشها را پراکنده کرد به شکلی که از شدت آن کاسته شود. مساله مهم دیگر در این زمینه سدسازی است. برخی بیجهت و بدون پشتوانه علمی سد سازی را مضر میدانند. این در حالی است که اگر در مسیر سیلابها سد ساخته شود میزان تخریب تا حدود زیادی کاهش پیدا میکند. متاسفانه مسئولان در مدیریت سد و سدسازی نیز عملکرد قابل قبولی نداشتهاند.
بهدلیل همین مسائل بوده که قربانیان سیل اخیر افزایش پیدا کرد؟
بله؛ همین طور است. همه این مسائل نیاز به مدیریت دارد که تاکنون صورت نگرفته و یا بهصورت جدی به آن توجه نشده است. کسانی که سد ایجاد میکنند باید در مرحله نخست این نکته را در نظر بگیرند که سد روی گسل ساخته نشود و یا آب دزدی صورت نگیرد. مساله دوم اینکه میزان ورودی و خروجی آب هر منطقه را محاسبه کنند و در سد سازی آنها را لحاظ کنند.
در گذشته در مناطقی که بیم خطر سیلاب وجود داشته است باید سدهای متعدد رسوب گیر پشت سر هم ساخته میشده تا این سدها اجازه ندهند سیلابهای احتمالی شکل مخرب و ویرانگری به خود بگیرد. سدها نیز باید هر سال شست و شو داده شود. این کار نیز باید بهصورت شست و شوی هیدرولیکی صورت بگیرد. شرایط در سدها به شکلی نیست که گل و لای را با کامیون بیرون ببرند.
شست و شوی هیدرولیکی سدها به چه معناست و به چه صورتی انجام میشود؟
در قدیم هنگامی که میخواستند حوض خانه را شست و شو بدهند یک نفر شلوار را تا زانو بالا میزد و وارد حوض میشد و حوض را شست و شو میداد به شکلی که گل ولای کف حوض همراه آب خارج میشد. این وضعیت درباره سدها نیز وجود دارد و باید هرساله ماشین در سدها انداخته شود و در عین حال دریچه پایینی سدها باز شود تا گل و لایی که توسط ماشینها جمع آوری شده از این دریچهها خارج شود. امروز وزارت نیرو عنوان میکند که۷۰درصد سدهای کشور پر شده است.
بدون شک۱۰درصد از این۷۰درصد که در سدها قرار دارد گل و لای است. بهعنوان مثال پنج سال پیش وزارت نیرو عنوان کرد که از۲۰۲ متر آب موجود در سد دز در حدود۸۵ متر آن گل و لای است. این وضعیت درباره سد کرج نیز وجود داشته است و از ۱۰۰ متر آب موجود در این سد در حدود۶۰ متر آن گل و لای است.
وجود این گل و لای در سدها چه تبعاتی به همراه خواهد داشت؟
وجود گل و لای در سدها اجازه نمیدهد که آب به خوبی در مخزن پشت سد در حال حرکت باشد. به همین دلیل نیز هنگامی که سیلاب اتفاق میافتد مسئولان عنوان میکنند سدها در آستانه شکسته شدن قرار گرفتهاند. در چنین شرایطی است که تصمیم میگیرند دریچههای بالایی سد را باز کنند که این مساله سبب آسیب دیدن قسمتهای پایین دست رودخانه میشود. نکته دیگر اینکه در مسیر احتمالی سیلابها باید استخرها و چاههای زیادی حفر شود تا هنگامی که بارش صورت میگیرد این آبها جذب زمین شود و از شدت سیلابها کاسته شود.
بارندگی یک نعمت خدادادی است و باید از آن استفاده صحیح کرد. امروز هنگامی که سدها را باز میکنند همه آبها در نهایت به دریا ریخته میشود. روش صحیح این است که آبها را در آستانه ورود به دشتها مدیریت کنند و آنها را در سطح دشت پراکنده کنند تا به واسطه آن از یک طرف کشاورزی مناطق مختلف تقویت شود و از طرف دیگر میزان سفرههای آب زیرزمینی افزایش پیدا کند که در آینده در طبیعت تاثیرگذار خواهد بود. مسئولان همه این کارها را رها کردهاند و تنها به فکر جان مردم هستند. این در حالی است که اگر از قبل پیشبینیهای لازم صورت میگرفت هم از این نعمت خدادادی استفاده صحیح میشد و هم اینکه جان مردم به خطر نمیافتاد.
در شرایط کنونی که بسیاری از مردم مناطق سیلزده خانه و زندگی خود را از دست دادهاند چه باید کرد تا این اتفاق دوباره تکرار نشود؟
منطقه آق قلا در استان گلستان در منتهی الیه دشت قرار گرفته و در نتیجه در پستترین نقطه دشت است. به همین دلیل نیز با کمترین میزان بارندگی دوباره سیلاب راه میافتاد. اشتباهی که مسئولان انجام میدهند این است که در این منطقه لایروبی میکنند غافل از اینکه با کوچکترین بارندگی دوباره گل و لای وارد این منطقه خواهد شد. کار صحیحتر را مردم محل انجام دادند که در دوطرف رودخانه با آجر و سنگ دیواره درست کردند و موفق شدند تا حدود زیادی آب را مهار کنند. مساله خطرناک این است که مسئولان عنوان میکنند از فردای سیل خانههای مردم را دوباره خواهند ساخت. این یک اشتباه بسیار بزرگ است و نباید چنین اتفاقی رخ بدهد.
امروز وضعیت آق قلا بهاندازهای ناراحتکننده شده که نمیتوان به آن شهر آق قلا گفت و بلکه باید با گریه و اشک آن را دریاچه آق قلا نامید. در شرایط کنونی نباید مردم برای زندگی وارد منازل خود شوند که توسط سیلاب خیس شده و هر لحظه احتمال ریزش سقف آن وجود دارد. وجود گل و لای احتمال نشست زمین را در مناطق سیلزده افزایش میدهد. در نتیجه ساختن خانه در زمینی که احتمال نشست آن وجود دارد اشتباه است.
اگر در چنین شرایطی خانههای مردم سیلزده ساخته نشود چه باید کرد؟
خانههای مردم سیلزده را باید روی هوا ساخت. در بسیاری از کشورهای خارجی ساختمانهای چند طبقه روی چهار پایه ساخته میشود که هنگامی که سیل آمد آب از زیر ساختمان عبور کند و به ساختمانها آسیب نرساند. این اتفاق باید در مناطقی از ایران که احتمال وقوع سیل مجدد وجود دارد رخ بدهد. راه دیگر این است که زیربنای خانهها به جای اینکه از سیمان و سنگ باشد از قلوه سنگ تشکیل شود. اگر زیربنای خانهها از قلوه سنگ تشکیل شود دیگر آب ته نشین شده نمیتواند از زیر زمین خارج شود و سبب خیس شدن دیوارهای ساختمان شود.
دستور تخلیه بسیاری از شهرها و روستاهای در معرض خطر داده شده است. آیا تخلیه شهرها و روستاها میتواند یک راهحل منطقی برای حل بحران کنونی سیل باشد؟
کسانی که امروز دستور تخلیه شهرها را صادر میکنند باید در گذشته اجازه نمیدادند مردم در چنین مناطقی خانه بسازند. ساختن شهر و روستا در مسیر رودخانه باید با حساب و کتاب باشد. کسانی که اجازه دادهاند در چنین مناطقی خانه ساخته شود در ابتدا باید همه احتمالات را در نظر می گرفتند که میزان آب بالادست و پایین دست در این مناطق چقدر است و اگر این میزان افزایش پیدا کند چه تبعاتی به همراه خواهد داشت.
بنده نسبت به وضعیت سدهای کشور هشدار میدهم. اگر وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند و با هر بارشی سدها در آستانه شکستن قرار بگیرند و مجبور باشند دریچههای سد را باز کنند اغلب سدهای کشور در چهل یا پنجاه سال آینده از بین خواهد رفت. به همین دلیل من اعلام خطر میکنم. سیلابهای اخیر در کشور نشانه ترسالی نیست و چه بسا مناطقی که در فصل بهار کشت بهاره خود را افزایش دادهاند در تابستان برای کشاورزی با کم آبی نیز مواجه شوند.
احسان انصاری
- 11
- 5