شنبه ۱۵ شهریور ۱۴۰۴
۱۴:۴۴ - ۱۴ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۳۰۱۳
زنان، جوانان و خانواده

آشفته بازار خیانت

خیانت,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان
وقتی سراسیمه و با تماس تلفنی یکی از دوستانم خودم را به کافی شاپ رساندم مانند انسانی برق گرفته خشکم زد. آن چه می‌دیدم، باورپذیر نبود و نمی توانستم این صحنه را تحمل کنم که ناگهان ...

این ها بخشی از اظهارات زن ۲۷ ساله ای است که مدعی بود بیان سرگذشت اش درس عبرتی برای دختران جوان خواهد بود تا فریب ظاهر و  جملات عاشقانه هوس آلود را نخورند و از رفتن به پارتی های گناه آلود خودداری کنند.

 این زن جوان که اسیر مکافات روزگار شده بود و افکارش در دو راهی تردید، آشفته بازار خیانت را به تصویر می کشید درباره ماجرای ازدواجش به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: پنج سال قبل در حالی که تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانده بودم احساس می کردم دوران جدیدی از زندگی‌ام آغاز شده است.

آرام آرام افکارم را به سوی یک زندگی رویایی سوق می دادم و از این که دوره کارشناسی را با نمرات خوب پشت سر گذاشته بودم، در پوست خود نمی گنجیدم. پدرم تمکن مالی خوبی داشت و همه خواسته هایم را برآورده می کرد اما من ناخودآگاه به بیراهه رفتم و مسیر اشتباهی را برای تفریح و خوش گذرانی برگزیدم.

ماجرا از آن جا آغاز شد که به دعوت یکی از دوستانم و به بهانه جشن دانش آموختگی پا به یک پارتی مختلط گذاشتم. در حساب بانکی ام به اندازه کافی پول وجود داشت و من مرتب به ظاهر خودم می رسیدم.

 آن شب نیز در پارتی دوستانه حجابم را کنار گذاشتم و این گونه مورد توجه حاضران قرار گرفتم.

آن شب «یعقوب» نگاهش را از من برنمی داشت و گاهی با جملاتی زیبا مرا تحت تاثیر احساسات عاطفی قرار می داد.

خیلی زود گفت وگوی من و یعقوب صمیمانه تر شد و بدین ترتیب رابطه پنهانی من و او شکل گرفت.  به طوری که دیگر با دعوت یعقوب در همه پارتی های شبانه شرکت می کردم و او را نامزد خودم می دانستم. این رابطه عاطفی به جایی رسید که هیچ گاه نمی توانستم دوری یعقوب را تحمل کنم اما او شرایط مناسب ازدواج را نداشت و خانواده من نیز وقتی در جریان روابط نامتعارف ما قرار گرفتند موافق این ازدواج نبودند.

خلاصه در حالی که پنج سال از این ارتباط مبهم می گذشت، روزی دوست صمیمی یعقوب در یک پارتی دوستانه مرا به کناری کشید و از عشق و علاقه اش به من سخن گفت.

«یوسف» پسری جذاب با ظاهری ورزشکاری بود اما به او گفتم من دوست یعقوب هستم و نمی توانم به ابراز عشق تو پاسخ بدهم.

با این حال، یوسف مرا رها نمی کرد و با شیوه های مختلف احساسات عاطفی ام را برمی انگیخت تا جایی که از اعتماد یعقوب سوءاستفاده می کرد و حرمت سال ها رفاقتش را زیر پا می گذاشت.

بالاخره یوسف آن قدر از عشق و محبت بی پایانش برایم سخن گفت که دیگر من هم به او علاقه مند شدم. خلاصه شش ماه بعد یعقوب متوجه ارتباط مخفیانه من و یوسف شد و بدین ترتیب بعد از یک مشاجره لفظی و آبروریزی در حالی از یکدیگر جدا شدیم که یک هفته بعد از آن یوسف به خواستگاری ام آمد. نمی دانم چه اتفاقی رخ داد که پدرم نیز بدون چون و چرا با این ازدواج موافقت کرد و ما با یکدیگر ازدواج کردیم.

هنوز چند ماه بیشتر از برگزاری مراسم عقدکنان نگذشته بود که یوسف از من خواست سند منزلی را که پدرم به من هدیه داده بود به نام او ثبت کنم تا وام بگیرد.

وقتی با این موضوع مخالفت کردم ناگهان ورق برگشت و رفتار یوسف به کلی تغییر کرد، دیگر نه تنها از آن حرف های عاشقانه خبری نبود بلکه با تهمت های زشت و ناروا هم آزارم می داد.

 تازه فهمیدم او برای ثروت پدرم با من ازدواج کرده است و حالا به خاطر نرسیدن به اهدافش قصد دارد مرا از نظر روحی شکنجه بدهد تا حساب بانکی ام را در اختیارش قرار بدهم.

روابط من و یوسف هر روز سردتر می شد تا این که چند روز قبل یکی از دوستانم در تماس تلفنی از من خواست خیلی زود خودم را به یک کافی شاپ معروف برسانم.

 ابتدا خستگی را بهانه کردم اما وقتی گفت این ماجرا به آینده ام بستگی دارد سوار بر خودرو به نشانی مذکور رفتم اما از آن چه می دیدم در حیرت بودم و نمی توانستم عشق بازی یوسف و یکی از دوستان صمیمی ام را تحمل کنم. به سمت آن ها رفتم و بعد از آن که نگاهی به چهره مستانه انداختم از هوش رفتم و ...

شایان ذکر است، به دستور سرگرد محمدی (رئیس کلانتری آبکوه) پرونده این زن جوان در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری توسط کارشناسان زبده مورد بررسی قرار گرفت.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

khorasannews.com
  • 10
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۹
جدیدترین
قدیمی ترین
انشالله با ترویج چند همسری هر روز شاهد این بیهوشی ها خواهیم بود. هه هه هه
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش