دوشنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۴
۱۲:۴۱ - ۲۳ آبان ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۸۰۵۱۵۷
زنان، جوانان و خانواده

برق چشمان آن دختر!

اختلافات خانوادگی,اخبار اجتماعی,خبرهای اجتماعی,خانواده و جوانان

اکنون که سه دانگ از منزل پدرم برای پرداخت مهریه همسرم توقیف شده است و من در گرداب مشکلات شدید خانوادگی دست و پنجه نرم می کنم تازه می فهمم که برخی جملات ضرب المثل گونه قدیمی ها ارزش و اعتبار خود را از دست داده است و معنایی وارونه دارد چرا که ...

این جملات بخشی از اظهارات جوان ۳۰ ساله ای است که با شکایت همسرش و به اتهام ترک انفاق به کلانتری احضار شده است. این جوان درحالی که بیان می کرد از نگاه کردن به چشمان پدر و مادرم شرم دارم، درباره ماجرای اختلافات خانوادگی اش به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: فرزند آخر یک خانواده هفت نفره هستم. پدرم زندگی متوسطی داشت اما زندگی خودش را وقف فرزندانش کرده بود تا آینده خوبی داشته باشند. در این میان من نسبت به  دیگر خواهر و برادرانم از امکانات بیشتری برخوردار بودم. پدر و مادرم در انجام وظایف شان نسبت به من فراتر از انتظارم عمل کردند.

من هم که دانش آموز ممتاز مدرسه بودم همه تلاشم را برای برآورده کردن آرزوهای پدر و مادرم به کار می بردم تا این که در یکی از رشته های علوم انسانی وارد دانشگاه شدم و تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه دادم. در این سال ها نه تنها به ازدواج نمی اندیشیدم بلکه با هیچ دختری هم رابطه نداشتم، در واقع از این گونه ارتباط های نامتعارف دوری می کردم تا این که در یکی از مهمانی های خانوادگی برق چشمان دختری زیبا مرا گرفت. «نسترن» نه تنها چهره ای جذاب داشت بلکه دختری خوش صحبت و خوش خنده بود. ناخودآگاه به سویش رفتم و با او همکلام شدم.

احساس می کردم نیمه گم شده خود  را پیدا کرده ام. خیلی زود این آشنایی به ارتباط های تلفنی و دیدارهای پنهانی کشید به قول معروف دیگر عاشق شده بودم اما «نسترن» نه تنها هفت سال از من بزرگ تر بود بلکه خانواده ای آشفته و از هم پاشیده داشت به طوری که پدر و مادرش به خاطر اختلافات خانوادگی جدا از یکدیگر زندگی می کردند. وقتی ماجرای علاقه ام به نسترن را با خانواده ام در میان گذاشتم ناگهان چشمان پدرم از تعجب گرد شد و همه خانواده ام با این ازدواج مخالفت کردند. آن زمان نمی توانستم معنای مخالفت پدر و مادرم را درک کنم چرا که عاقلانه نمی اندیشیدم به همین دلیل اصرار کردم که فقط با نسترن ازدواج می کنم. خلاصه خانواده ام کوتاه آمدند و مراسم خواستگاری برگزار شد.

تعیین ۴۰۰ سکه به عنوان مهریه مهم ترین دلیل مخالفت پدرم در این مراسم بود اما پدر نسترن اعتقاد داشت مهریه را چه کسی داده و چه کسی گرفته است! بالاخره با اصرار های من برای ازدواج، همه اختلافات رفع شد و من و نسترن ازدواج کردیم اما دوران شیرین عاشقانه ما بسیار کوتاه بود چرا که نسترن رفتارهای مادرش را تکرار می کرد، بدون اجازه من به مسافرت می رفت و بیشتر اوقاتش را با دوستانش می گذراند و هیچ چیزی جز تامین نیازهای مالی اش برای او اهمیت نداشت.

زندگی از هم گسسته و آشفته خانواده نسترن تاثیر نامطلوبی بر رفتار و زندگی او گذاشته بود اگرچه گاهی اجاره منزل پدری اش را می پرداختم و شیک ترین لباس ها را برایش می خریدم و او را به بهترین رستوران های شهر می بردم اما باز هم نمی توانستم خواسته‌های بی پایان او را برآورده کنم. این گونه بود که اختلاف بین من و همسرم ریشه دواند.

نسترن مدام بهانه گیری می کرد و دوست داشت آزادانه هر کاری را که می خواهد انجام بدهد. اما من درآمد متوسطی داشتم و از پس هزینه های بی حد و حساب او برنمی آمدم به همین دلیل روزی ابلاغیه ای از دادگاه به دستم رسید که همسرم مهریه اش را به اجرا گذاشته بود و دیگر پاسخ تلفن های من و خانواده ام را نمی داد.

پدرش نیز تهدید کرد تا ریال آخر مهریه دخترم را از گلویتان بیرون می کشم! خلاصه با این شکایت نیمی از منزل پدری ام که سند آن به نام من بود توقیف شد تا با فروش آن مهریه نسترن را بپردازم. حالا نمی دانم چگونه بگویم اشتباه کردم و به چشمان پدر و مادرم نگاه کنم اگرچه پشیمانی سودی ندارد و خانواده ام به دنبال منزل اجاره ای هستند و ... شایان ذکر است به دستور سرهنگ ناصر نوروزی (رئیس کلانتری شفا) این پرونده توسط کارشناسان زبده مشاوره در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت.

khorasannews.com
  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش