شنبه ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۰۴ - ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۰۲۲۱۷۰
جرم و جنایت

اکبر خرمدین: دامادم را با همدستی دخترم کُشتم

اکبر خرمدین,قتل داماد اکبر خرمدین
اکبر خرمدین در اعترافات جدیدش گفت که دامادش پسر خواهرش بوده و او را سه نفری کشته و سلاخی کرده اند.

به گزارش همشهری آنلاین، در حاشیه بازجویی از پدر بابک خرمدین در دادسرای امور جنایی تهران، او در گفت‌وگویی زوایای پنهان ۳جنایتی را که مرتکب شده بازگو کرد. اکبر خرمدین در این مصاحبه گفت‌ که اگر دستگیر نمی‌شد قصد داشت دختر و پسر دیگرش را هم به قتل برساند.

درباره زندگی دخترتان صحبت کنید. مشکلات شما با او از چه زمانی آغاز شد؟

دخترم آرزو ابتدا با یک دندانپزشک ازدواج کرد. آنها زندگی خوبی داشتند اما بعد از مدتی با یکدیگر دچار اختلاف شدند و مدتی بعد دخترم از شوهرش طلاق گرفت. او مدتی تنها بود تا اینکه با پسرخواهرم به نام فرامرز ازدواج کرد. او ورزشکار بود و در رشته‌های رزمی فعالیت می‌کرد.

چطور شد که تصمیم گرفتید دامادتان را بکشید؟

فرامرز و آرزو مدتی با یکدیگر زندگی کردند اما بعد فهمیدم فرامرز در کار قاچاق است. او با قاچاقچی‌ها در ارتباط بود و آدم قاچاق می‌کرد. دخترم می‌گفت انسان خوبی نیست. می‌گفت در خانه رفتارهای زشتی انجام می‌دهد و افراد مختلف را به خانه می‌برد. او حتی با همسرم هم رفتار بدی داشت. به همین دلیل اواسط سال ۹۰بود که من ، همسر و دخترم تصمیم گرفتیم او را بکشیم.

درباره قتل فرامرز صحبت کنید. چطور توانستید او را که رزمی‌کار بود به قتل برسانید؟

یک شب او و دخترم را به خانه‌مان دعوت کردیم. آن شب غذا زرشک پلو با مرغ داشتیم. دخترم ۸۰قرص خواب‌آور از قبل تهیه کرده بود که همه را داخل غذای شوهرش ریخت و وقتی فرامرز غذایش را خورد بیهوش شد. بعد من او را کشتم و ۳ نفری جسد را به حمام خانه بردیم و در آنجا جسد را مثله کردیم و بقایای آن را همان شب در اطراف شهرک اکباتان انداختیم.

فرامرز یک پراید هم داشت که آن را در اطراف مهرآباد جنوبی رها کردیم و به خواهرم و خانواده‌اش هم گفتیم که او آمده و زنش را در خانه ما گذاشته و خودش هم برای کارش که قاچاق بود به منطقه اشنویه رفته است. بعد از چند وقت هم وقتی خبری از او نشد همه گفتند شاید در مرز بلایی بر سرش آمده است و شاید قاچاقچی‌ها او را کشته‌اند.

این حرف ما باعث شد که دیگر هیچ‌کس پیگیر سرنوشت فرامرز نشود و همه فکر کنند او خارج است یا اینکه کشته شده است.

بعد از قتل دامادتان، دخترتان کجا زندگی می‌کرد و چه شرایطی داشت؟

مدتی بعد از قتل دامادم درحالی‌که همه فکر می‌کردند او به خاطر قاچاق ناپدید شده است دخترم درخواست طلاق غیابی داد و از دادگاه خانواده طلاقش را گرفت. از آن به بعد آرزو با ما زندگی می‌کرد. اوایل همه‌چیز خوب بود اما کم‌کم فهمیدیم که او معتاد شده است.

او ماریجوانا و هروئین و موادمخدر دیگر مصرف می‌کرد. دختر فاسدی شده بود و پسرهای مختلف را به خانه می‌آورد. وقتی من و همسرم به مهمانی می‌رفتیم می‌گفت هر وقت که برمی‌گردید خبر بدهید چون من مهمان دارم. او فاسد بود و آبرویمان را برده بود. همین رفتار آرزو باعث شد من و همسرم نقشه قتل او را بکشیم.

نقشه قتل آرزو را چطور اجرا کردید؟ نقش همسرتان در قتل او چه بود؟

حدود ۷سال از قتل فرامرز گذشته بود که تصمیم گرفتیم آرزو را هم پیش او بفرستیم. دیگر تصمیم‌مان را گرفته بودیم. دخترم خیلی کله‌پاچه دوست داشت. یادم می‌آید که یک روز صبح برایش کله‌پاچه گرفتم و بیدارش کردم تا بخورد. مادرش از قبل تعداد زیادی قرص در صبحانه او ریخته بود و آرزو چند دقیقه بعد از خوردن کله‌پاچه بیهوش شد.

اکبر خرمدین,قتل داماد اکبر خرمدین

آن روز هم خودم او را با چاقو کشتم و با همسرم جنازه‌اش را به حمام بردیم و مثل فرامرز او را هم مثله کردیم. چند ساعت بعد تکه‌های جسد را داخل چند کیسه انداختیم و آخر شب در سطل زباله‌های اطراف شهرک اکباتان انداختیم و به همه گفتیم که آرزو به ترکیه رفته است. خانواده هم زیاد پیگیر ماجرا نشدند.

آیا بابک از قتل آرزو با خبر شده بود؟

بابک رابطه خوبی با خواهرش نداشت و زیاد پیگیر نبود اما وقتی مدتی گذشت پرسید که بلایی برسر آرزو آورده‌اید؟ روز حادثه او خانه نبود اما آنطور که بعدا فهمیدیم ظاهرا او فیلم دوربین‌های مداربسته ساختمان را کنترل کرده و چیزهایی درباره قتل آرزو فهمیده بود. او دیده بود که من و مادرش چند کیسه را با خود بیرون می‌بریم اما به درستی نمی‌دانست که چه اتفاقی افتاده است.

در خانه سعی می‌کردیم درباره آرزو حرفی نزنیم تا ماجرای او فراموش شود. با این حال ۴‌ماه قبل درحالی‌که حدود ۳‌سال از قتل آرزو گذشته بود، دختر دیگرم که در این مدت همیشه برای روشن شدن سرنوشت خواهرش کنجکاو بود نزد پلیس رفت و اعلام مفقودی کرد. او گفت که خواهرش از ۳سال قبل گم شده اما پلیس هچ وقت نتوانست ردی از او پیدا کند.

چطور شد که تصمیم گرفتید بابک را هم به قتل برسانید؟ آیا او را به خاطر اینکه ماجرای قتل آرزو را فهمیده بود کشتید؟

دردسرهای ما با بابک بعد از شیوع کرونا آغاز شد. او استاد دانشگاه بود اما بعد از شیوع کرونا کلاس‌هایش آنلاین شده بود و اغلب در خانه بود و از طریق فضای مجازی کلاس‌هایش را برگزار می‌کرد. ما در شمال بودیم که برادرش تماس گرفت و گفت بابک خانه‌مان را خانه فساد کرده است.

او دختران دانشجو را به خانه می‌آورد و مادرش را مجبور می‌کرد که از آنها پذیرایی کند و گاهی هم مادرش را اذیت می‌کرد به خاطر همین مثل دو دفعه قبل در غذای او هم داروی بیهوشی ریختیم و او را کشتیم و بعد از مثله کردن جسد در حمام تکه‌های جسد را در سطل‌های زباله میدان صادقیه، میدان قدس و فاز سوم شهرک اکباتان انداختیم.

رابطه شما با بابک چطور بود؟ از اول هم از او نفرت داشتید یا این اواخر با هم دچار مشکل شده بودید؟

من بابک را خیلی دوست داشتم. نام خانوادگی ما چیز دیگری بود اما من فامیل‌مان را عوض کردم و خرمدین گذاشتم. وقتی هم که بابک به دنیا آمد به خاطر علاقه‌ای که به بابک خرمدین داشتم اسم پسرم را بابک گذاشتم. می‌خواستم نام بابک خرمدین را زنده نگه دارم. امیدوار بودم که پسرم راه بابک خرمدین را ادامه دهد.

حالا که ۱۰سال از قتل دامادتان، ۳سال از قتل دخترتان و چند روز از قتل بابک می‌گذرد آیا از جنایتی که مرتکب شده‌اید پشیمان نیستید؟

از کاری که با همدستی همسرم کرده‌ام پشیمان نیستم. آنها افراد فاسدی بودند. خدا را هم شکر می‌کنم که آنها را کشته‌ام و از کارم راضی هستم. اگر پلیس ما را دستگیر نمی‌کرد حتما دختر و پسر دیگرم را هم می‌کشتم.

  • 12
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۳
جدیدترین
قدیمی ترین
لعنت‌خدا‌بر‌‌پدرومادر‌بی‌رحم‌.که‌خود‌داعش‌وکفار‌‌هستند‌اگر‌بد‌بودند تربیت‌غلط‌شما‌بود‌‌‌ابروی‌همه‌پدرها‌ومادرها‌را‌بردید
مشاهده کامنت های بیشتر
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
احسان قربان زاده بیوگرافی احسان قربان زاده؛ خواننده تازه کار موسیقی پاپ ایران

محل زندگی: تهران 

ملیت: ایرانی

حرفه: خواننده

سبک: پاپ و سنتی ایرانی

ساز: تنبک، باغلاما و گیتار

ادامه
فرامرز اصلانی بیوگرافی فرامرز اصلانی از تحصیلات تا شروع کار هنری

تاریخ تولد: ۲۲ تیر ۱۳۳۳

تاریخ وفات : ۱ فروردین ۱۴۰۳ (۷۸ سال)

محل تولد: تهران 

حرفه: خواننده، آهنگساز، ترانه‌سرا، نوازندهٔ گیتار 

ژانر: موسیقی پاپ ایرانی

سازها: گیتار

ادامه
عقیل بن ابی طالب زندگینامه عقیل بن ابی طالب؛ از صحابه پیامبر و امام علی (ع)

تاریخ تولد: ده سال بعد از عام الفیل

محل تولد: مکه

محل زندگی: مکه، مدینه

دلیل شهرت: صحابه و پسرعموی محمد

درکذشت: دوران حکومت معاویه، مدینه

مدفن: بقیع

ادامه
علیرضا مهمدی بیوگرافی علیرضا مهمدی؛ پدیده کشتی فرنگی ایران

تاریخ تولد: سال ۱۳۸۱ 

محل تولد: ایذه، خوزستان، ایران

حرفه: کشتی گیر فرندگی کار

وزن: ۸۲ کیلوگرم

شروع فعالیت: ۱۳۹۲ تاکنون

ادامه
حسن معجونی بیوگرافی حسن معجونی بازیگر کمدی سینمای و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حسن معجونی

نام کامل: محمد حسن معجونی

تاریخ تولد: ۲۸ دی ۱۳۴۷

محل تولد: زنجان، ایران

حرفه: بازیگر، کارگردان، طراح، مدرس دانشگاه

تحصیلات: رشتهٔ ادبیات نمایشی از دانشکده سینما تئاتر دانشگاه هنر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۵ تاکنون

ادامه
ابراهیم بن جعفر ابی طالب زندگینامه ابراهیم بن جعفر ابی طالب

نام پدر: جعفر بن ابی طالب

سن تقریبی: بیشتر از ۵۰ سال

نسبت های مشهور: برادر محمد بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر ابی طالبزندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

زندگینامه ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب

ابراهیم بن جعفر بن ابی طالب فرزند جعفر بن ابی طالب بوده است، برخی از افراد ایشان را همراه با محمد از نوه های جعفر می دانند که عمال بن زیاد وی را به شهادت رساند. برخی از منابع می گویند که ابراهیم و محمد هر دو از لشکر ابن زیاد فرار کرده بودند که بانویی در کوفه آنها را پناه می دهد، اما درنهایت سرشان توسط همسر این بانو که از یاران ابن زیاد بود از جدا شد و به شهادت رسیدند. 

ادامه
مریم طوسی بیوگرافی مریم طوسی؛ سریع ترین دختر ایران

تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۶۷

محل تولد: تهران

حرفه: ورزشکار، دونده دوهای سرعت

تحصیلات: کارشناسی تربیت بدنی از دانشگاه تهران

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر

ادامه
ویژه سرپوش